#بداهه
#تکبیت
#خاطره
دیروز ظهر (۸ مرداد ۱۴۰۴) در روضهی حضرت رقیّه سلاماللهعلیها، آقا #سید_مهدی_طاهوی، بعد از آقایان #جواد_حیدری و #محمدعلی_بیابانی، ابیاتی از غزلی را خواند که آن موقع یادش نبود از کیست.
در حین خواندنش فیالبداهه بیتی به ذهنم آمد که فیالفور ویرایش کردم و خواستم از انتهای مجلس با صدا بخوانم که شرایط جلسه اجازه نداد. افسوس خوردم که چنین بیت و چنین لطفی مکتوم ماند. دو بیت غزل این است و باقی در کانال "رضیع الحسین علیهالسّلام":
درد دارم؛ غصّه دارم؛ گریه دارم صبح و شام
جملههایم نامرتّب؛ حرفهایم ناتمام...
کاش مثل دختر مسلم همان عصر دهم
کربلا میمردم و هرگز نمیرفتم به شام!...
و امّا بداههای که هدیهی حقیر به این شعر میتواند قلمداد شود و جایش مقطع غزل است:
گوشواره نه؛ لباس خوب نه؛ خلخال نه
من تو را میخواهم ای بابای خوبم!؛ والسّلام
وقتی عصر دریافتم که شعر، مشترکا" از آقایان #جواد_حیدری و #سید_پوریا_هاشمی بوده، حسرتم بیشتر شد که کاش در روضه خوانده بودم.
البتّه در آخر جلسه به خود سیّد مهدی گفتم.
[یا علی]
#جواد_حیدری
#سید_پوریا_هاشمی
#جواد_هاشمی
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
فیلم کوتاهی از عیادت این بنده از حاج #قاسم_نوری. فکر کنم دو سال پیش بود. #فیلم #جواد_هاشمی_تربت
▪️
شب اوّل قبر نوکر حضرت امام حسین علیهالسّلام، حاج #قاسم_نوری است.
▪️
دقیقا" شب جمعهی پیش که شب ۲۸ صفر بود، بعد از اتمام هیأت محبّان العبّاس علیهالسّلام، برای تعبیر دو خواب که هر دو پیرامون #مادرم بود، پیش حاج قاسم رفتم.
اوّل گفت که من تعبیر خواب بلد نیستم ولی من با شنیدهها سؤالم را پرسیدم و تعبیر شنیدم.
بعد، یکی دو خاطره از غسل دادنهایش گفت (گاهی به تغسیل دوستان مولا اهتمام داشت).
جز پسر صاحبخانه که داخل حسینیه نشسته بود، ما دو نفر، آخرین نفر بودیم که از حسینیهی ابراهیمی بیرون آمدیم.
جلوی در میخواستم یکی دو بیت از سرودههای اخیرم را برایش بخوانم که پیش خود گفتم باشد برای بعد و اشتباه کردم؛ کدام بعدا"؟!
____
#خاطره
نوجوان بودیم که شبهای عاشورا تا صبح در خانهی حاج قاسم نوری سینه میزدیم.
خیلیها هم از هیئآت مختلف میآمدند. مرکزیّت پیدا کرده بود. ذاکرانی از قبیل آقا #مجید_سیبسرخی و آقا #حسامالدین_حسینی و آقا #نریمان_پناهی.
امروز وسط تدفین به یاد همان شبها از آقا نریمان خواستیم، ذکر "مکن ای صبح طلوع" بگیرد؛ تصوّر کن که ساعت ۱۲ ظهر باشد و سینه بزنی و ذکر بگیری که مکن ای صبح طلوع.
آری؛ مکن ای صبح! طلوع.🥹
#جواد_هاشمی_تربت
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat