eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
347 دنبال‌کننده
361 عکس
35 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
ابیاتی از که در کتاب آورده‌ایم. این شاعر در چند روز قبل، شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ بدرود حیات گفت. در فکر گلی بودم و گلزار خریدم  گل خواست دلم، خرمن و خروار خریدم در گلشن فردوس برین هم نفروشند  این طرفه گلی را که من از خار خریدم دیدم که به کف مایه و مقدار ندارم  بهر دو جهان مایه و مقدار خریدم  در جلوه‌گری، غیرتِ خورشیدِ سپهر است  ماهی که من از کوچه و بازار خریدم  حیف است که با درهم و دینار بسنجم  هر چند که با درهم و دینار خریدم سودایی از این‌گونه که دیده است به عالم؟  کم دارم و این دولت بسیار خریدم  خلق دو جهان گر بخورد غبطه، عجب نیست  چیزی که خدا بود خریدار، خریدم  شاید که چو من ، راهبی اسلام برآرد  چون رأس حسین از کف کفّار خریدم   در ماتمش از دیده چرا خون نفشانم؟  آخر سر یار است ز اغیار خریدم  دیگر نکنم واهمه‌‌ی حشر که این سر  شمعی است که از بهر شب تار خریدم  از سرّ حقیقت، مگر آگه شوم امشب  زر دادم و گنجینه ‌ی اسرار خریدم "نظمی"! ز هنر هر چه به بازار جهان بود سنجیدم و این طبع گهربار خریدم "نظمی تبریزی" http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
👆 جلسه‌ی ادبی_مهدوی #التجا چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۲ شمسی ۶ونیم تا ۸ونیم شب دفتر #محمل @javadhashem
👆 جلسه‌ی ادبی_مهدوی (۳۷) چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ شمسی ۱۸ تا ۲۰ شب دفتر @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69
روزگاران همه را در شب یلدا ماندیم در تب حسرت و در تاب تمنّا ماندیم تا شنیدیم تویی منجی و خواهی آمد به مناجات نشستیم و به نجوا ماندیم بر سر جادّه، سجّاده‌ی صبر افکندیم چشم بر کعبه‌ی موعود به صحرا ماندیم با دعا بر تو همه روزه نمازی داریم روی بر قبله‌ی رویت به مصلّا ماندیم «رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم» تو همانی که همه نور و حضوریّ و ظهور ما همانیم که در غیبت کبری ماندیم عجب این نیست شکیبایی‌مان را ببرد عجب این است به هجر تو شکیبا ماندیم در فراق تو دریغا! که غزل کم گفتیم وَ اگر هم که سرودیم، در آن وا ماندیم واژه‌ها در صف توصیف شما مانده و ما آه! از قافله‌ی قافیه‌ها جا ماندیم @javadhashemi_torbat
47.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیاییید بریم با هم یه سر به کربلا همون جایی که رفت سرا به نیزه‌ها یه طرف سر اباعبدالله _ واحزناه! یه طرف سر عمو قرص ماه_ واحزناه! سر قاسم و علی‌اکبر، آه _ واحزناه! واحزناه! جان حسین! ۳ _ حسین جان! 😭۶۹😭 می‌گرده خواهری پی برادرش پر از محبّته نگاه مضطرش یه طرف زبون گرفته لیلا _ واویلا یه طرف رباب می‌خونه لالا _ واویلا! جا داره بلرزه عرش اعلا _ واویلا! واویلا جان حسین! ۳ _ حسین جان! فیلم بالا به نفس آقا ، مربوط به جمعه ۲۴ آذر ۱۴۰۲شمسی است http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
هر شب به روزگار خودم گریه می‌کنم بر صبح و شام تار خودم گریه می‌کنم تنها كنار قبر دلآرام می‌روم آرام در كنار خودم گریه می‌کنم خود را به دست خویش سپردم به خاک و خود آهسته بر مزار خودم گریه می‌کنم بی او چهار فصل دو چشم من ابری است همواره بر بهار خودم گریه می‌کنم بی او قرار نیست که بی گریه سر شود من بر سر قرار خودم گریه می‌کنم بر داغ او به گریه‌ی مردم نیاز نیست آری؛ هزارباره خودم گریه می‌کنم هر روز منتظر که دوباره ببینمش هر شب به انتظار خودم گریه می‌کنم این، خاک نیست؛ دفتر شعر جدایی است هجده قصیده‌واره خودم گریه می‌کنم ✔️قافیه‌های ابیات ۶ و ۸ شنیداری است. ✔️سروده‌ی سال ۱۳۹۳ یا ۱۳۹۴. 🥀عجّل لولیّک الفرج یا الله!🥀۹ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
شعرخوانی مجری (#جواد_هاشمی_تربت) در جلسه‌ی سال گذشته‌ی فرات (دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱ شمسی، فرات ۲۰۵) و نقد
(بعد از شهادت) شب و روزم بی تو زیر و رو شده دیدنت برا من آرزو شده کنار قبر تو احیا می‌گیرم شبای قدر علی شرو شده 💚 پیر بشم، ای جوونم! به یادتم هر کجا دربمونم به یادتم ليلة القدر علی! کوثر من! هل اتی که می‌خونم به یادتم 🧡 در به روی غصّه بستن یادته؟ رشته‌ی غمو گسستن یادته؟ با یه لقمه نون، نمک، یه کوزه آب دور یک سفره نشستن یادته؟ 💛 آسمون، تو رو به یادم میاره خونه‌مون، تو رو به یادم میاره گریه‌ی بارون و خنده‌های گل مهربون! تو رو به یادم میاره 💙 به فلک، یادتو تلقین می‌کنم ختم الرّحمن و یاسین می‌کنم تازه تازه هر شب از باغ بهشت گل🌹 برا قبر تو دس‌چین می‌کنم 🤎 بمیرم که گوشه‌ی اتاق تو شمعی روشنه به اشتیاق تو من صبورم ولی خُب خودت بگو "کَیفَ اَصبِرُ علی فِراق" تو؟ 🕯 هیچ کسی نمی‌دونه با من و تو زمونه چه کرده الّا من و تو کاشکی تو به جای من بودی و من جای تو بودم و امّا من و تو،،، 💜 سرنوشتمون عجیبه، گل من! دردای ما بی طبیبه، گل من! مگه اون روزی که مهدی‌مون بیاد مث ما اونم غریبه، گل من! 🖤🖤🖤 ۸ و ۱۰ دی ۱۴۰۱شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
همین یک بیت از با حال و هوای فاطمیه http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
[شب هفت] 🥀زهرای من!!!🥀 یک هفته گذشت در جدایی ای ماه دو هفته‌ام! کجایی؟ ✔️اللّهمّ کن الطّالب لها ممّن ظلمها... @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
یک‌صد و سومین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث امشب یک‌شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۲۰ تا ۲۲ #قم #الغوث #ج
🍀 ◼ یک‌صد و پنجمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث امشب یک‌شنبه ۳ دی ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۲۰ تا ۲۲ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲ شمسی ۲۳۱ حسینیه‌ی سادات ساعت ۱۸ تا ۲۰:۳۰ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
در اواخر هفته‌ی قبل، شامگاه چهارشنبه ۲۹ آذر در سن ۸۴ سالگی، حاج احمد مشجّری، ذاکر و شاعر پیش‌کسوت کاشان، متخلّص به و معروف به پس از یک دوره بیماری درگذشت. او متولّد ۱۳۱۸ ش در کاشان بود. گویا در ابتدا «مجرم» تخلّص می‌کرد و سپس آن را به «مخلص» و بالأخره به پیشنهاد رئیس انجمن ادبی صبا، میرزا حسین علی منشی، به «محبوب» تغییر داد. یکی از نکات زندگی او خرید شعرای مختلف بوده لذا کتاب‌خانه‌ی خوبی داشته است. خود معتقد است که مرحوم "سیّد " بیش از دیگران نسبت به او حقّ استادی داشته است. محبوب در سال ۱۳۵۰ شمسی مجموعه‌ی «نغمه‌های کاشان» را با همیاری دوستش احمد قنّادزاده به چاپ رسانید. دو جلد سفینه‌ی محبوب، با موضوع شعر چهارده معصوم علیهم‌السّلام، جمع‌آوری خوبی است که به همّت ایشان فراهم آمده است. پیکر ایشان در آرامستان فیض کاشانی به خاک سپرده شد. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
عکس بالا مربوط است به دیشب (شنبه دوم دی ماه ۱۴۰۲) یعنی دومین شب از پنج شب روضه‌ی فاطمیّه که در منزل شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم‌السّلام، آقا منعقد بود. آقایان و هم در دیده می‌شوند. از باب تکریم، وظیفه می‌دانم یادآور شوم که اوایل کار شاعری، اشعارم را به ایشان نشان می‌دادم. غیر از شعر کلاسیک، خیلی در نوحه، ید طولایی دارند. سوای جزواتی که محرّم‌ها و فاطمیّه‌ها منتشر کرده‌اند، یک کتاب مختصّ با عنوان "ای قبله‌ی علی عليه‌السّلام" دارند که پنج شش سال قبل، توسّط انتشار خودمان یعنی و با مقدّمه‌ی مختصری از بنده چاپ شد. همان ایّام به چاپ دوم هم رسید ولی الآن در بازار نشر کم‌یاب است. باشد که غزلیّات عاشورایی ایشان به زودی منتشر شود. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
دیده‌ای از اشکْ تر دارم، تماشا کردنی دو صدف، صدها گهر دارم، تماشا کردنی «فاطمه»، «امّ بنین»، «لاتَدْعُوِنّی»، آه! آه! واژه‌هایی در نظر دارم، تماشا کردنی باغبان بذر اشکم، راهی باغ بقیع گریه‌ها در رهگذر دارم، تماشا کردنی لاله‌هایی چیده شد از باغ من، بس دیدنی داغ‌هایی بر جگر دارم، تماشا کردنی آسمان در خود ندیده آن‌چه در من دیده است سه ستاره، یک قمر دارم، تماشا کردنی روزگاری بر لب خود این ترنّم داشتم: مادرم؛ چندین پسر دارم، تماشا کردنی یک عصا در دست من نگذاشت دست سرنوشت حال دستی بر کمر دارم، تماشا کردنی بی خبر از قصّه‌ی عبّاس و اصغر نیستم بس خجالت زآن خبر دارم، تماشا کردنی شب ز راه دور با یاد رخ عبّاس خود بوسه‌ها از ماه بردارم، تماشا کردنی رفت از کنعان چشمم یوسف زهرا، حسین «ماه مصری در سفر دارم، تماشا کردنی» ^*^*^* بینِ خانه، دور از چشم امیرالمؤمنین دیده بر دیوار و در دارم، تماشا کردنی (سروده‌ی سال ۱۳۹۱؛ مصراع داخل گيومه از است؛ خدایش بیامرزاد که سخنش، سخن‌آفرین شد!) @javadhashemi_torbat
رباعی حضرت امّ البنین سلام‌الله‌علیها، خطّاطی به زحمت حسین خیابانی تنها
این تک‌بیت را بنا دارم در دیوانشان بیاورم.👆 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
👆 مشتاقان نقد ادبی علاقمندان شعر آیینی جلسه‌ی ادبی_مهدوی (۳۸) استثنائا" شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ شمسی ۱۸/۳۰ تا ۲۰/۳۰ شب دفتر @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69
🌹🍀🌹🍀 مشتاقان نقد ادبی و علاقمندان شعر آیینی یک‌صد و ششمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث امشب یک‌شنبه ۱۰ دی ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۲۰ تا ۲۲ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
گفتم: مفصّل است سخن، مجملش کنم جبریل گفت: سوره‌ی کوثر بخوانمت #جواد_هاشمی_تربت #مادرانه @chaame 📢
💚 🧡 گفتم: چگونه از همه برتر بخوانمت؟ آمد ندا: حبیبه‌ی داور بخوانمت دیدم رسول، امّ ابیهات خوانده است گفتم: کم است دخت پیمبر بخوانمت دیدم تویی هر آینه، آیینه‌ی علی گفتم: عجب بجاست که حیدر بخوانمت دیدم قیامت است درِ خانه‌ی شما گفتم: رواست بانو محشر بخوانمت گفتم: مفصّل است سخن، مجملش کنم جبریل گفت: سوره‌ی کوثر بخوانمت ای مادر حسین و حسن! مام زینبین! من هم اجازه هست که «مادر» بخوانمت؟ (سروده‌ی سال ۱۳۹۰) 🌹عیدی ما فرج آقامون باشه؛ صلوات🌹 @javadhashemi_torbat‌
دیشب دهم دی ۱۴۰۲، سرکار خانم ، فرزند زنده‌یاد استاد و همسر درگذشت. او در چهارمین همایش چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره‌ی ماندگار زبان و ادبیّات فارسی برگزیده شده بود. جمع‌آوری و حاشیه‌نویسی و تعلیق دیوان پدرش، امیری فیروزکوهی و نیز دویست و یک غزل از دیوان صائب تبریزی، تصحیح دیوان حکیم فیّاض لاهیجی و منتخب حدیقة الحقیقة حکیم سنایی از جمله آثار این شاعر درگذشته است. 👌تاریخ تولّد او ۹ دی و تاریخ فوتش ۱۰ دی. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
تصویر استاد بر جلد کتاب "فریب شعر". به انتخاب دکتر . 👆 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
👆 در یکی از کانال‌های مطرح اشعار آیینی، هفت بار، ذیل به به نام حبیب چایچیان ثبت شده است؛ در حالی که از استاد مؤیّد خراسانی است: یا فاطمه! ای منشأ خیر و برکات! مِهر تو بُوَد قبولی صوم و صلات فرمود نبی: خدا گناهش بخشد هـر کس که برای تو فرستد صلوات http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
بهاره؛ باز داره بارون می‌باره چشام خیلی هوای گریه داره بارون وقتی میاد غصّه میاره واسه اینه که دردم بی‌شماره😭 🌹🥀 همش چند روزه از این خونه رفتی می‌بینی جای خالیت پر نمی‌شه؟ فقط درد منو می‌فهمه اون که دلش تنگه ولی مادر نداره😭 🌹🥀 تو تقویم نگاه خیس بابا خودم خوندم که میلادت رسیده درست امسال، نوزده ساله می‌شی چقد خوب بود اگه بودی دوباره😭 🌹🥀 قراره وقتی که خورشید خوابید بیایم از خونه بیرون با بابامون شبونه رو بگیریم برای مادری که بی مزاره😭 🌹🥀 قراره خواهرم قرآن بخونه داداشم گل بریزه روی قبرت بابا هم قول داده هر چی آوُرد بیاره با خودش جز گوشواره😭 🌹🥀 بهشتم زیر پات! روزت مبارک! حسینت اومده دورت بگرده می‌شه زیر گلومو باز ببوسی؟ آخه مادر! گلوی من قراره...😭 🌹🥀 ▫️این غزل در (۱۳۹۴) چاپ شده است؛ نظیرش را ندیده‌ام. @javadhashemi_torbat‌
ای بوسه‌ی تو باطل سحر حیای من! وی دکمه دکمه منتظر دست‌های من!   شرمنده‌ام اگر نفست تنگ می‌شود از بوسه‌های پشت هم بی‌هوای من   جان می‌رسید بر لبت از دیدن خودت بودی اگر هرآینه امروز جای من   دودش ز چشم‌های سیاهت بلند شد آهی که سرمه ریخت به زنگ صدای من   نفرین به من! اگر که ملایک شنیده‌اند جز آرزوی داشتنت در دعای من   رازی بزرگ بودی و پنهان ز چشم خلق غافل که بر ملا شدی از ردّ پای من   هستی نخی است در نظرم، بسته بر دو میخ یک سو وفای توست، دگر سو وفای من   امروز این غزل رو دیدم؛ پسندیدم؛ گفتم ذوق شعری‌ام را به اشتراک بگذارم.😍 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat