eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
327 دنبال‌کننده
293 عکس
33 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
🤗 از مرگ تو لب، غنچه‌ی خندان شده است شهر دل من، آینه‌بندان شده است با نام تو دیدم که جناسی دارد از "شایعه"، نفرتم دوچندان شده است (سروده‌ی سال ۱۳۹۳) @jawaher_kalam کانال محقّق ارجمند، جناب آقای جواهرکلام☝
پاینده اگر جلال قربان و غدیر، تابنده وگر جمال قربان و غدیر، میلاد تو نازیم! که در بین دو عید شد حلقه‌ی اتّصال قربان و غدیر 🌹 از خاور و باختر به نظّاره‌ی او صف بسته ملک به گرد گهواره‌ی او دامان سمانه، بانوی مغربیّه شد مشرق آفتاب رخساره‌ی او 🌺تقدیم به والده‌ی ماجده‌ی حضرت، صلوات🌺 @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
شاعر نشدم از این و آن بنویسم از قیمت آب و نرخ نان بنویسم شاعر شده‌ام که هر زمان شعر آمد از حضرت صاحب الزّمان بنویسم @javadhashemi_torbat
. . این را دوست گرامی آقا دیشب سرودند و در جلسه‌ی الغوث خواندند؛ خیلی محظوظ شدیم: از حال دل من و تو آگاه ، حسین کشتیّ نجات هر چه گم‌راه، حسین ای دوست! دلت تا وسط روضه شکست با قصد فرج صدا بزن: آه حسین 🏴اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج🏴
ای ذبح عظیم! یااباعبدالله! مولای کریم! یااباعبدالله! الحق که عجیب‌تر بُوَد، قصّه‌ی تو از کهف و رقیم، یااباعبدالله! (سروده‌ی سال ۱۳۸۰) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
در کعبه نوشته‌اند با خطّ جلی از بعد سه کس، نام علی از دغلی امّا به سر هر سه کشیده است قضا خطّ بطلان ز «یا»ی معکوس علی 🌹عیدتون مبارک🌹 @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69
بر لعن تو، بر طعن تو، تأکید من است از لاعن و طاعن تو تمجید من است سوگند به فطر و جمعه، قربان و غدیر!!!! روزِ به درک رفتن تو عید من است سروده‌ی سال ۱۳۹۸ @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69
🍎از دیوان شعری چاپ نشده🍏 هر عاشق صادق که تولّا دارد از دشمن فاطمه تبرّا دارد قلب همه اهل بیت با زمزمه‌ی "یا منتقم! اِنتَقم" تسلّا دارد @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69
▫️ششم جمادی‌الاولی جنگ موته و شهادت جناب : از کار تو تا که سر درآورد بهشت خون از مژگان تر درآورد بهشت گفتند که در بهشت، پرواز کنی این مژده شنید و پر درآورد بهشت 🦋🦋 گریز؛ یک بیت از : افتد علم ز دست و دو دست از بدن كه هست این سرنوشتِ جعفرِ طیّار كربلا (متن كامل شعر در "به عيّوق می‌رسد" از تألیف‌های این جانب آمده). 💎عجّل لولیّک الفرج یا الله💎 @javadhashemi_torbat
👆 در یکی از کانال‌های مطرح اشعار آیینی، هفت بار، ذیل به به نام حبیب چایچیان ثبت شده است؛ در حالی که از استاد مؤیّد خراسانی است: یا فاطمه! ای منشأ خیر و برکات! مِهر تو بُوَد قبولی صوم و صلات فرمود نبی: خدا گناهش بخشد هـر کس که برای تو فرستد صلوات http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
. از شاعر تاجیکستانی . مصراع آخر: اگر باشم، نباشم، باش؛ ای عشق! 💠💠💠💠💠 از شاعر تاجیکستانی . مصراع آخر: سیر از غم گُشنگان چه پروا دارد؟😓 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
📝 🔖رباعی‌های 🖌به پژوهش (تکمیل شده‌ی متنی که قبلا" برای سایت نوشتم) 💠این یادداشت مختصر ادبی، حاصل جُستاری است با نگاه به عبارت مشهور «سفینة النّجاة» راجع به امام حسین علیه‌السّلام و کاربرد و بازتاب آن در قالب «رباعی». نتیجه‌ی غور و فَحص در دواوین شعرا این مجموعه‌ی اندک را جمع آورده که به گمانم در حوزه‌ی جمع‌آوری اشعار ولایی، جای چنین کارهایی خالی است ولو این که ماحصلش یک یادداشت ادبی باشد. ⚛️شاعرانی که با عبارت مشهور «سفینة النّجاة» ـ عیناً یا ترجمتاً ـ مضمون ساخته و آن را در رباعی گنجانده‌اند، اوّلاً بیش‌تر در مصراع چهارم از آن بهره برده‌اند (جز اندک مواردی در مصراع‌های دیگر) و ثانیاً اغلب ردیف را «است حسین» انتخاب کرده‌اند. برخی از اشعار به دست آمده با سیاق مذکور به ترتیب الفبای شهرت یا تخلّص شاعر از این قرار است (از برخی اشعار که نام شاعرش معلوم نبود، فعلاً چشم پوشیدیم): ✴️: عقل بشر از درک تو مات است، حسین نام تو کلید مشکلات است، حسین در شأن تو این بس که رسول اکرم فرمود: سفینة النّجاة است، حسین ✴️: شیرازه‌ی دفتر حیات است، حسین محبوب قلوب کائنات است، حسین از قصّه‌ی فطرسِ مَلَک شد معلوم کوتاه‌ترین راه نجات است حسین ✴️: من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام آن جا که سفینة النّجاة است، حسین دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام ✴️: ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتیّ نجات ✴️: محبوب تمام کائنات است حسین مصباح هدی، فُلک نجات است حسین دین نبوی زنده شد از کشتن او احیاگر ذکر صلوات است حسین ✴️: آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان، نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ✴️ شاهنشه کلّ کائنات است حسین بر خلق خدا، پُر برکات است حسین در بحر وجود، شیعیان را ز کرم هم لنگر و کشتی نجات است حسین ✴️: مصباح هدی به کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین کان کرم و بحر عطا و احسان یعنی که سفینه‌ی نجات است حسین ✴️: شاهی که سفینة النّجاتش خوانند مصباح هدای کائناتش خوانند آلوده به خاک ماتم اوست هنوز آن آب که چشمه‌ی فراتش خوانند ✴️: خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین ✴️: حلّال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ی لوح سیئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینة النّجاة است حسین ✴️ (محمّدرضا کوزه‌گر کالجی): محبوب خدا چشمه‌ی جاری حیات، خورشید رسل که بر روانش صلوات، فرمود به امّت که حسین بن علی مصباح هدایت است و کشتیّ نجات ✴️: از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند ✴️: من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ✴️: سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین ✴️: سالار جمیع ممکنات است حسین فرمانده دین، اصل حیات است حسین دنیا ز بلیات بود بحر عظیم بر دوست چو کشتی نجات است حسین ✴️: هر چند که چشمه‌ی حیات است، حسین لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین غم نیست اگر غرق گناهیم همه چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین ✴️: اسباب نجات کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین چون کشتی چار موجه شد در شط خون با آن که سفینة النّجاة است حسین 🔅تکمله: در این باب یک رباعی دیگر هم دیده شده که چون وجه تمایزی با دیگران داشت، جداگانه مطرح می‌شود. این رباعی از غافل مازندرانی است که به جای واژه‌ی «سفینه»، واژه‌ی «صحیفه» در آن آمده است: ✴️: در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر عنوانِ صحیفه‌ی نجات است، حسین ❤️خدايا! عیدی ما را امر فرج آقای ما قرار بده🙏 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
شهر، آینه‌دار می‌شود با یک گل پروانه‌تبار می‌شود با یک گل گفتند نمی‌شود ولی می‌بینند یک روز بهار می‌شود با یک گل http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
شاعر نشدم از این و آن بنویسم از قیمت آب و نرخ نان بنویسم شاعر شده‌ام که هر زمان شعر آمد از حضرت صاحب الزّمان بنویسم @javadhashemi_torbat
جویند همه هلال و من ابرویش گیرند همه روزه و من گیسویش در دوره‏ى این دوازده ماه، مرا یک ماه مبارک است، آن هم رویش ✔این رباعی معروف از کیست؟ هنگام تصحيح «دیوان دانش گیلانی»، این رباعی را که از قبل می‌شناختم در مأخذ دیدم ولی انتسابش به برایم مشکوک بود. در اقیانوس ژرف اشعار پارسی، یافتن نام شاعر برای اشعاری که از سراینده‌اش بی‌خبریم، کاری بس دشوار و ظریف است. 📘تنها سندی که یافتم: در کتاب سخنوران آذربایجان (ج ۲، ص ۶۱۵)، این منسوب به ایروانی تبریزی است؛ البتّه با قوافی ابرویت، گیسویت و رویت. در ضمن برخی واژگان این رباعی به گونه‌ی دیگر هم در آثار مختلف ثبت شده‌اند؛ مثلاً «گیرند همه کمند و ...» یا «از جمله‌ی این دوازده ماه تمام». این مطالب را در پاورقی دیوان دانش آورده‌ام. آخرین چاپ این دیوان، تعداد اندکی برای نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲شمسی، توسّط بود و هنوز موجود است. الآن در به نام واعظ‌زاده خوانساری هم می‌آورد که بعید است درست باشد. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
دستان نسیم، سنبل ما را بُرد از روضه‌ی روضه، بلبل ما را بُرد گفتند بهار آید و گل می‌آرد امسال که آمد و گل ما را بُرد ◇سروده‌ی صبح ۲۵ فروردین ۱۴۰۳شمسی◇ (با ذوقی که ازش سراغ دارم، اگر خودش بود، این رو می‌پسندید. الآن هم می‌پسنده‌ها فقط نمی‌تونه بهم بگه؛ آه!!!) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
پاینده اگر جلال قربان و غدیر، تابنده وگر جمال قربان و غدیر، میلاد تو نازیم! که در بین دو عید شد حلقه‌ی اتّصال قربان و غدیر @raziolhossein
با اهل جدل، مجادله باید کرد با تیغ زبان، مقابله باید کرد بر منطق وحی، سر اگر نسپردند بی چون و چرا باید کرد 💐💐💐💐 شعر از مه و مهر شب‌شکن باید گفت از فاطمه و اباالحسن باید گفت تا خاطره‌ی گُم نشود پیوسته سخن، سخن، سخن باید گفت ❤️آ خدا!❤️ عیدی روز مباهله‌ی ما رو امر فرج آقاجانمان قرار بده @javadhashemi_torbat
فرمود نبی: ز من جدا نیست علی در هر نفسی به عشق من زیست علی در نصّ صریح 《قل تعالوا ندعو》 مقصود حق از 《انفسنا》 کیست؟ علی 📙از کعبه تا محراب، ص۳۱ @javadhashemi_torbat
از حال دل من و تو آگاه ، حسین کشتیّ نجات هر چه گم‌راه، حسین ای دوست! دلت تا وسط روضه شکست با قصد فرج صدا بزن: آه حسین 🏴اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج🏴
📝 🔖رباعی‌های 🖌به پژوهش (تکمیل شده‌ی متنی که قبلا" برای سایت نوشتم) 💠این یادداشت مختصر ادبی، حاصل جُستاری است با نگاه به عبارت مشهور «سفینة النّجاة» راجع به امام حسین علیه‌السّلام و کاربرد و بازتاب آن در قالب «رباعی». نتیجه‌ی غور و فَحص در دواوین شعرا این مجموعه‌ی اندک را جمع آورده که به گمانم در حوزه‌ی جمع‌آوری اشعار ولایی، جای چنین کارهایی خالی است ولو این که ماحصلش یک یادداشت ادبی باشد. ⚛️شاعرانی که با عبارت مشهور «سفینة النّجاة» ـ عیناً یا ترجمتاً ـ مضمون ساخته و آن را در رباعی گنجانده‌اند، اوّلاً بیش‌تر در مصراع چهارم از آن بهره برده‌اند (جز اندک مواردی در مصراع‌های دیگر) و ثانیاً اغلب ردیف را «است حسین» انتخاب کرده‌اند. برخی از اشعار به دست آمده با سیاق مذکور به ترتیب الفبای شهرت یا تخلّص شاعر از این قرار است (از برخی اشعار که نام شاعرش معلوم نبود، فعلاً چشم پوشیدیم): ✴️: عقل بشر از درک تو مات است، حسین نام تو کلید مشکلات است، حسین در شأن تو این بس که رسول اکرم فرمود: سفینة النّجاة است، حسین ✴️: شیرازه‌ی دفتر حیات است، حسین محبوب قلوب کائنات است، حسین از قصّه‌ی فطرسِ مَلَک شد معلوم کوتاه‌ترین راه نجات است، حسین ✴️: من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام آن جا که سفینة النّجاة است، حسین دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام ✴️: ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتیّ نجات ✴️: محبوب تمام کائنات است حسین مصباح هدی، فُلک نجات است حسین دین نبوی زنده شد از کشتن او احیاگر ذکر صلوات است حسین ✴️: آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان، نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ✴️ شاهنشه کلّ کائنات است حسین بر خلق خدا، پُر برکات است حسین در بحر وجود، شیعیان را ز کرم هم لنگر و کشتی نجات است حسین ✴️: مصباح هدی به کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین کان کرم و بحر عطا و احسان یعنی که سفینه‌ی نجات است حسین ✴️: شاهی که سفینة النّجاتش خوانند مصباح هدای کائناتش خوانند آلوده به خاک ماتم اوست هنوز آن آب که چشمه‌ی فراتش خوانند ✴️: خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین ✴️: حلّال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ی لوح سیّئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینة النّجاة است حسین ✴️ (محمّدرضا کوزه‌گر کالجی): محبوب خدا چشمه‌ی جاری حیات، خورشید رسل که بر روانش صلوات، فرمود به امّت که حسین بن علی مصباح هدایت است و کشتیّ نجات ✴️: از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند ✴️: من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ✴️: سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین ✴️: سالار جمیع ممکنات است حسین فرمانده دین، اصل حیات است حسین دنیا ز بلیات بود بحر عظیم بر دوست چو کشتی نجات است حسین ✴️: هر چند که چشمه‌ی حیات است، حسین لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین غم نیست اگر غرق گناهیم همه چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین ✴️: اسباب نجات کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین چون کشتی چار موجه شد در شط خون با آن که سفینة النّجاة است حسین 🔅تکمله: در این باب یک رباعی دیگر هم دیده شده که چون وجه تمایزی با دیگران داشت، جداگانه مطرح می‌شود. این رباعی از غافل مازندرانی است که به جای واژه‌ی «سفینه»، واژه‌ی «صحیفه» در آن آمده است: ✴️: در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر عنوانِ صحیفه‌ی نجات است، حسین http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
لب‌هات شده کبود؛ بابای گلم! جُرم تو مگر چه بود؟ بابای گلم! هم‌رنگ دلم عقیق در دست تو بود آن را چه کسی ربود؟ بابای گلم! ۱۳۹۶و۱۳۹۷ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
بر لعن تو، بر طعن تو، تأکید من است از لاعن و طاعن تو تمجید من است سوگند به فطر و جمعه، قربان و غدیر!!!! روزِ به درک رفتن تو عید من است ◇سروده‌ی سال ۱۳۹۸◇ @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69
در کعبه نوشته‌اند با خطّ جلی از بعد سه کس، نام علی از دغلی امّا به سر هر سه کشیده است قضا خطّ بطلان ز «یا»ی معکوس علی 🌹عیدتون مبارک🌹 @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69
آسان، ره حق به گفت‌وگو نتوان رفت بی رهبری علی، نکو نتوان رفت کردند بنای چارسو در ره دین غیر از یک سو ز چارسو نتوان رفت 🟣🟩🟣🟩🟣 گفتی که از آن چهار کس بی تزویر بر خلق کدام یک به حقّند امیر من شاعرم و جز این ندانم که به شعر مقصد ز رباعی است مصراع اخیر 🟨🟧🟨🟧🟨 @javadhashemi_torbat