eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
347 دنبال‌کننده
363 عکس
35 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺السّلام علیک یا حیدر الکرّار🌺🌺 🔸🔹دو بند انتخابی از مخمّس علوی از عالم و فقیه و شاعر مشهور آية الله غروی اصفهانی: چه نسبت است با «هما»، بهایم و وحوش را؟ به بی‌خرد مکن قرین، خدای عقل و هوش را به دُردنوشِ خودفروش، پیر می‌فروش را اگر موحّدی بشو ز لوح دل، نقوش را که مُلک دل نمی‌سزد مگر به رازدار من ❄️❄️❄️❄️❄️ رقیب او که از نخست داد دست بندگی در آخر از غدیر او نخورد آب زندگی كسی که خوی او بُوَد چو خوک و سگ، درندگی چو مار و کژدم گزنده، طبع وی زنندگی همان کند که کرد با امیر شه‌شکار من @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69/
محفل ادبی_مهدوی الغوث ۹۱ یک‌شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
من بر تو، ای عزیزتر از جان! گریستم صبحان غزل نوشتم و شامان گریستم هم در مصیبت تو فراوان سرودم و هم در مصیبت تو فراوان گریستم گفتند لاله‌های تو بی آب بوده‌اند در روضه، مثل ابر بهاران گریستم گفتند از تن تو ربودند پیرهن جامه‌دران بر آن تن عریان گریستم خواندم حدیث "یا بن شبیب" از قضا شبی تا صبح با روایت ریّان گریستم نگذاشت هیچ عید برایم عزای تو فطر و غدیر و جمعه و قربان گریستم ذی‌حجّه و رجب چه تفاوت؟ که من به تو شوّال گریه کردم و شعبان گریستم گریه برای تو همه از سعدیّ من است آری؛ به بوستان و گلستان گریستم دیدم که دارد از تو نمک، شورهای او من نیز با نوای نریمان گریستم از اشک آب می‌خورد اشعار من که من یک بیت اگر سرودم، دیوان گریستم 🌻 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
ببر ز شام، سلامم به کربلا برِ دوست «صبا! اگر گذری افتدت به کشور دوست» اگر به آن سر دور از بدن سری زده‌ای «بیار نفحه‌ای از گیسوی مُعنبر دوست» رواست جان بدهم در جواب تو، آری «اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست» دوباره تا که بیابم به چشم، بینایی «برای دیده بیاور غباری از در دوست» منِ یتیم و تمنّای دیدن بابا؟! «مگر به خواب ببینم جمال منظر دوست» به دشت هجر، نهال خمیده‌ای دارم «ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست» اگر چه خاکی و خاکستری است امّا ما «به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست» (مصراع‌های دوم که در گيومه آمده از است) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
دلا! بکوش که گرم سرودنش باشیم📝 خوشا که شاعر چشمان روشنش باشیم! در آستین خراسان، شکفته خورشیدی است بیا که ذرّه‌صفت، دست و دامنش باشیم خوش است، صبح‌دمی با کلید کوچک اشک به پشتِ پنجره‌ی رو به گلشنش باشیم حریم زاده‌ی موسی و رشک طور این جاست بیا به سایه‌ی وادیّ ایمنش باشیم امین حق که به مأمون، امان دهد، این است بیا من و تو هم _  ای دل! _ به مأمنش باشیم اگر نشد که چو آهو به محضرش برسیم کبوترانه بیا گِرد مدفنش باشیم🕊 اگر نشد که گل دوستی بیفشانیم بیا که خار به چشمان دشمنش باشیم بیا به پهلوی «این» پاره‌ی تن لولاک به یاد پهلوی «آن» پاره‌ی تنش باشیم😭 《سروده‌ی سال ۱۳۸۶؛ البتّه غیر از مطلع که برای سال‌های اخیر است》 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
خیلی از آشنایان و ناآشنایان، اعم از شاعران، ذاکران، سخنرانان، پژوهشگران، ناشران و بعضا" مسؤولان فرهنگی (از تهران یا شهرستان‌ها) از غرفه‌ی بازدید داشتند؛ ضمن سپاس از بزرگواری ایشان، نام برخی (بدون هیچ ترتیب و آدابی) را از نظر می‌گذرانیم: آقایان پدر عزیزم حاج حسین هاشمی حسین استادولی جواد حیدری حامد کاشانی سعید خرّازی حامد عسگری محمّدحسین دل‌روز مجید دیبازر هادی ملک‌پور هادی قاسمی مصطفی کارگر محمّدعلی کاروان مصطفی فاطمیان سیّد علی شهیدی اکبر ایرانی علی‌رضا مختارپور عبّاس صادقی زرّینی مهدی رسولی محمّدحسین پویان‌فر عبدالرّضا مدرّس‌زاده مجید طاهری سیّد احسان عظیمی مجید صحاف محمّد قمی علی عشرتی محسن رضوانی مهدی منوچهری مهدی عزیزیان مهدی اقدم‌نژاد امین شادکام امیر عبّاسی شایان مصلح نریمان پناهی علی‌رضا لاری صدرا بیگدلی عبّاس دل‌جو مرتضی جام‌آبادی "یتیم" سیّد حمید صفوی حمید جوانی حمید خلیلیان محمّدمهدی عابدی محمّدکاظم نیک‌نام ناصر پیربادیان میلاد صمدی محمّد خرّم‌فر سیّد عبدالحسین مقدّس اردبیلی محمود مربوبی سیّد حجّت بحرالعلومی محمّدابراهیم شریعتی علی رسولان حسین جعفری محمّدحسین علی‌رمضانی محمّد عظیمی رضا بیات مسلم نادعلی‌زاده عبدالحسین جواهرکلام ابوالقاسم زمانی سعید مقدّسیان محسن پرویز سیّد محمّدحسین حسینی "زخم" علی اکبری و زنده‌یاد محمّد مختاری و ده‌ها نفر دیگر... http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
شاعر نشدم از این و آن بنویسم از قیمت آب و نرخ نان بنویسم شاعر شده‌ام که هر زمان شعر آمد از حضرت صاحب الزّمان بنویسم @javadhashemi_torbat
جلسه ۲۱۸ با حضور و شاعران و ذاکران و نوحه سرایان دوشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۲شمسی ساعت ۱۷/۳۰ تا ۱۹/۳۰ خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسینیه‌ی سادات 🔸حلقه‌شعر‌ولایی‌فرات @foratpoem
ای بوسه‌ی تو باطل سحر حیای من! وی دکمه دکمه منتظر دست‌های من!   شرمنده‌ام اگر نفست تنگ می‌شود از بوسه‌های پشت هم بی‌هوای من   جان می‌رسید بر لبت از دیدن خودت بودی اگر هرآینه امروز جای من   دودش ز چشم‌های سیاهت بلند شد آهی که سرمه ریخت به زنگ صدای من   نفرین به من! اگر که ملایک شنیده‌اند جز آرزوی داشتنت در دعای من   رازی بزرگ بودی و پنهان ز چشم خلق غافل که بر ملا شدی از ردّ پای من   هستی نخی است در نظرم، بسته بر دو میخ یک سو وفای توست، دگر سو وفای من   امروز این غزل رو دیدم؛ پسندیدم؛ گفتم ذوق شعری‌ام را به اشتراک بگذارم. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
به بهانه‌ی درگذشت شاعری که ساعاتی پیش درگذشت (۲۰ تیر ۱۴۰۲شمسی): آثار متعدّدی دارد ولی از او همین دو اثر در کتاب‌خانه‌ی محمل موجود است. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
بیاییید بریم با هم یه سر به کربلا همون جایی که رفت سرا به نیزه‌ها یه طرف سر اباعبدالله _ واحزناه! یه طرف سر عمو قرص ماه_ واحزناه! سر قاسم و علی‌اکبر، آه _ واحزناه! واحزناه! جان حسین! ۳ _ حسین جان! می‌گرده خواهری پی برادرش پر از محبّته نگاه مضطرش یه طرف زبون گرفته لیلا _ واویلا یه طرف رباب می‌خونه لالا _ واویلا! جا داره بلرزه عرش اعلا _ واویلا! واویلا جان حسین! ۳ _ حسین جان! http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
آخرین جلسه‌ی التجا (قبل از دهه‌ی عاشورا) امروز چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۲شمسی ان‌شاءالله در خدمت حاج آقا سعید خرّازی هم هستیم. ۶ تا ۸ دفتر محمل http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
دورهمی دوره‌ی دوم دبیرستان رستگاران پنج‌شنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۲شمسی دفتر انتشارات محمل http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
《ذی‌حجّه شد تمام و...》 بر آسمان، هلال محرّم چه دیدنی است! یک خنجر و دل همه عالم چه دیدنی است! مه در محاق خیمه زده، مهر در شفق افلاکیان به هیأت ماتم چه دیدنی است! انجم به روضه‌خوانی عیّوق تشنه‌اند زهره شده است مشتری غم، چه دیدنی است! چون نوح، هود و صالح و آدم به نوحه‌اند این حلقه را نگینی خاتم چه دیدنی است! در سیل اشک، یونس و یوسف به موج آه این قعر چاه و آن به دل یم چه دیدنی است! شور نوای موسی عمران شنیدنی شال عزای عیسی مریم چه دیدنی است! سرخ است دیدگان سیاه و سفید خلق یک‌رنگی سلاله‌ی آدم چه دیدنی است! با ، بیا و بخوان شعر «باز این چه شورش است‌» به عالم؟ چه دیدنی است!! ذی‌حجّه شد تمام و نشد حجّ وی تمام اتمام حجّ او به محرّم چه دیدنی است!! میدان جنگ، مروه‌؛ خیام حرم، صفا خود کعبه و شریعه چو زمزم چه دیدنی است!! بر جنّت رضایت او دست یافت حُرّ بگْذشتن از بهشت و جهنّم چه دیدنی است!! (به نیابت و برای امر فرج، صلوات) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
نینوا! چون نی، نوا کن عالمی را نینوا کن محمل زینب رسیده خیمه‌ی عزّت به پا کن ●واحسینا! واحسینا! کاروان شد کربلایی وه! عجب شور و صفایی وادی وصل است امّا می دهد بوی جدایی ●واحسینا! واحسینا! کربلا رمز حیات است ساحل فُلک نجات است کعبه‌ی عشق است این‌جا زمزمش آب فرات است ●واحسینا! واحسینا! کربلا میدان عشق است اوّل و پایان عشق است این بیابان، خاک پاکش مقتل سلطان عشق است ●واحسینا! واحسینا! 🥀❄️🥀❄️🥀❄️🥀❄️ 📒زمزمه‌ی حسینی؛ سال ۱۳۸۱. ◇عجّل لولیّک الفرج یا الله◇ مجالس و محافل را به‌خصوص در دهه‌ی عاشورای امسال، برای دعای فرج مغتنم بشماریم. ! @javadhashemi_torbat
محفل ادبی_مهدوی الغوث ۹۲ یک‌شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲شمسی ساعت ۲۱ تا ۲۳ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
در آستانه‌ی محرّم، جلسه‌ی ادبی فرات (جلسه ۲۱۹) در دفتر منعقد می‌شود. با حضور و شاعران و ذاکران و علاقمندان دوشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۲شمسی ساعت ۱۷/۳۰ تا ۱۹/۳۰ 🔸حلقه‌شعر‌ولایی‌فرات @foratpoem
جوادهاشمی"تربت"
محفل ادبی_مهدوی الغوث ۹۲ یک‌شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲شمسی ساعت ۲۱ تا ۲۳ #الغوث #جواد_هاشمی_تربت http://
. . این را دوست گرامی آقا دیشب سرودند و در جلسه‌ی الغوث خواندند؛ خیلی محظوظ شدیم: از حال دل من و تو آگاه ، حسین کشتیّ نجات هر چه گم‌راه، حسین ای دوست! دلت تا وسط روضه شکست با قصد فرج صدا بزن: آه حسین 🏴اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج🏴
▫️سبک یاران چه غریبانه مهمان ز حجاز آمد با عزّت و ناز آمد کوتاه کن این قصّه کز راه دراز آمد روح حرمین آمد🥀 یعنی که حسین آمد🥀 شد موسم مهمانی امّا به بیابانی لبّیک به لب آیند هفتاد و دو قربانی 🥀🥀🥀 آیند غریبانه شمع و گل و پروانه هم پیر و جوان دارند هم کودک و دردانه 🥀🥀🥀 ای کرببلا! امشب خوش باش از این مطلب بر خاک تو پا بگذاشت ناموس خدا زینب 🥀🥀🥀 این کوه منای ماست میثاق خدای ماست ما اهل بلا هستیم این کرببلای ماست 🥀🥀🥀 📒بهار حسینی؛ سروده‌ی سال ۱۳۸۰. ◇عجّل لولیّک الفرج یا الله◇ @javadhashemi_torbat http://www.instagram.com/javadhashemi69/
من ندانم چه حساب است، بیا برگردیم که دلم در تب و تاب است؛ بیا برگردیم نام این دشت زد آتش به غم‌آباد دلم این چه خاک است؟ چه آب است؟ بیا برگردیم جلوه ی روی تو در مردمک چشم من است تا که این عکس به قاب است، بیا برگردیم نکند بی تو از این معرکه برگردم من هجر، سرگرم شتاب است، بیا برگردیم بین اینان که ز صخره دلشان سنگ‌تر است سنگ بر آینه باب است، بیا برگردیم ما همه تشنه‌ی دیدار تو و طرح عطش نقشه‌اش نقش بر آب است، بیا یرگردیم دخترت چشم به من دارد و گوید: عمّه! تا عمو پا به رکاب است، بیا برگردیم سروده‌ی سال ۱۳۹۲ @javadhashemi_torbat
⁉️《دارالعماره》 یا 《دارالاماره》؟ 🔘املای کدام‌یک صحیح است؟🔘 ◻️عمارت: بنا، ساختمان، آبادانی. ◻️امارت: امیر شدن، حکومت، ولایت. 🔭بد نیست که به تناسب اشعار حضرت یادآور شوم که "دارالاماره" به معنی مقرّ فرمان‌دار و قصر فرمان‌روا که در اشعار عاشورایی دیده و شنیده می‌شود با همین املا (دارالاماره) درست است. @javadhashemi_torbat
قاضریّه یا غاضریّه؟؟ املای صحیح: غاضریّه که از اسامی کربلای معلّاست @javadhashemi_torbat
🏴یا اباعبدالله🏴 (شعر منتشر نشده؛ سروده‌ی محرّم ۱۴۴۰ قمری) هر چند کهنه، پیرهنی داشتی؛ چه شد؟ گر بود پیرهن، کفنی داشتی؛ چه شد؟ ای یوسف عزیز! چه کردند گرگ‌ها؟ آخر تو "کهنه‌پیرهنی" داشتی؛ چه شد؟ جسم تو ذرّه ذرّه در این دشت، پخش گشت در زیر آفتاب، تنی داشتی؛ چه شد؟ ای دور از دیار که تا دیر می‌روی! آواره تا به کی؟ وطنی داشتی؛ چه شد؟ خود را چه خوب خرج خدا کردی! ای کریم! سر داشتی؛ چه شد؟ بدنی داشتی؛ چه شد؟ هم بی حبیب ماندی و هم بی زهیر؛ آه! نام‌آوران صف‌شکنی داشتی؛ چه شد؟ تو شمع و در طواف تو جمع مخدّرات در خیمه‌‌گاه، انجمنی داشتی؛ چه شد؟ بالین تو سکینه، کنارت رقیّه بود در باغ، یاس و یاسمنی داشتی؛ چه شد؟ خوب یادمه که تمام غزل، آماده بود و مصراعی لازم داشت که هشت ماه بعد از سرودن نصیبم شد (مصراع اوّل از بیت پنجم). http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
ای سفر کرده ز یثرب! برگرد کوفه، غرق تب و تاب است میا نیست هرگز خبر از بیداری بخت این خطّه به خواب است میا بگذر از کوفه که شرح این شهر قصّه‌ی دشت و سراب است میا نه سفیر تو، اسیر تو منم شاهدم دست و طناب است میا اگر این جا طلب آب کنی تیر و شمشیر، جواب است میا ابیاتی از غزلی سروده‌ی سال ۱۳۷۷ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
گفتند از تن تو ربودند پیرهن جامه‌دران بر آن تن عریان گریستم