🏴 «غربت مدینه»
ماییم و نوای عاشقانه
ماییم و دل پر از بهانه
ماییم و شرار و سوز سینه
تنهایی و غربت مدینه
ماییم و دلی که پر ز داغ است
شبهای بقیع ، بی چراغ است
ماییم و همان دل شکسته
چشمان پر اشک و جان خسته
از بام و در مدینه پیداست
مظلومهٔ اهل بیت ، زهراست
ای فاطمه ، ای که بهترینی
بر خاتم انبیاء ، نگینی
از عشق تو گشته عالمی مست
بی عشق تو ، هر چه راه ، بن بست
ای روشنی وجود ، زهرا
بازو و رُخت ، کبود ، زهرا
ای خورده کتک ، ز دست بیداد
ای بُرده تو را مدینه از یاد
شهر تو چرا چنین غم آلود؟
یادآور ظلم و آتش و دود
سوغات مدینه ، اشک و آه است
پنهانی قبر تو ، گواه است
هرچند که قبر تو ، نهان است
نام تو فراتر از جهان است
ای مادر یازده ستاره
ای دل ، ز غم تو ، پاره پاره
ما ، مهر تو را به سینه داریم
عُمری ست غم مدینه داریم
تا کی ، سر ما به زانوی غم ؟
تا چند ، بقیع و بوی ماتم ؟
ما چشم به راه آفتابیم
مدیون دعای مستجابیم
خورشید حضور چون بر آید
فصل غم و غربتت ، سَر آید
سرودهٔ: جواد محدثی
مدینه - ۲ اردیبهشت ۱۳۷۴ش
▪️
#شهادت_حضرت_زهرا #فاطمیه #مناسبتی #شعر #غربت_مدینه
▪️
🍃کانال برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی
@javadmohadesi
▪️