eitaa logo
🚩 جواهرالکلام 🚩
2.6هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
918 ویدیو
34 فایل
سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي، وَضَيَّقَتْ عَلَي َّمِهَادِي
مشاهده در ایتا
دانلود
از چه دعای آمدنت مستجاب نیست این زندگی بدون تو غیر از عذاب نیست در انتظار دیدن تو، صبر تا به کی؟؟؟ دیگر قرار رفته و در سینه، تاب نیست کم گریه کرده ایم برای ظهور تو در آسمان دیده، برایت سحاب نیست دستم بگیر تا که بمانم به راه تو بر استواری ام که حساب و کتاب نیست حالا که بین مجلس روضه نشسته ام در فتنه ها دگر به دلم اضطراب نیست حالا که در فراق تو بی چاره گشته ایم چاره به غیر روضه ی بی بی رباب نیست می گفت اصغرم، گل لب تشنه ام بخواب در خیمه ها برای تو یک قطره آب نیست این رعد و برق و چک چک باران و جوی آب پیش نگاه  ِحسرت تو جز سراب نیست😭 یک تن نگفت حرمله ی پست و رذل را ملعون، نزن،که کشتن کودک ثواب نیست زد یک سه شعبه بر تو و قلب من و حسین بهتر از این برای عدو، انتخاب نیست حالا به روی نیزه شدی داغ دائمم حقّ  ِلبان خشک تو این آفِتاب نیست پایین بیا و در بغلم خواب  ِ ناز کن بر روی نی که اصغر من جای خواب نیست از بس که خورده ای به زمین از فراز نی چاره به غیر  ِ بستن تو با طناب نیست 😭😭😭😭😭😭😭 بیچاره رباب😭😭😭😭 او برای مرگ خود آماده است قاتل او شام و بزم باده است در مدینه ، صحنه ای جانش گرفت دیدن طفلی که راه افتاده است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 📓جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ https://t.me/javaherkalam110135 https://eitaa.com/javaherkalam110135
🏴 تو زیر آفتاب بودی و من سر به زیر سایه بَرَم ؟! در نقل‌ها آمده است: 📋 وَ بَقِيَتْ بَعدَهُ سَنَةً لَم يُظِلُّها سَقفُ بَيتٍ حَتَّى بَلِيَتْ و ماتَتْ كَمِدًا ▪️بعد از شهادت سیدالشهداء صلوات‌اللّه‌علیه، حضرت رباب علیهاالسلام یک‌سال بیشتر زنده نماند؛ در این یک سال، هیچ سقفی بر سر آن بانو، سایه نینداخت؛ آن‌قدر در برابر آفتاب نشست که دیگر از آن حضرت، چیزی باقی نماند و در آخر از غم و غصه سیدالشهداء علیه‌السلام جان سپرد. 🔖 در نقلی آمده است: 📋 إنَّها أقامَتْ عَلَى قَبرِهِ سَنَةٌ و عادَتْ إلَى المَدينَةِ فَماتَتْ أسَفًا عَلَيه. ▪️حضرت رباب علیهاالسلام این یک سال را در کنار قبر مطهر سیدالشهداء صلوات‌اللّه‌علیه معتکف شده و به اقامهٔ عزا پرداخت و در آخر به مدینه برگشت و در آنجا از غم و غصه سیدالشهداء صلوات‌اللّه‌علیه جان سپرد. 📚 الکامل،ابن‌أثير، ج۴، ص۸۸ ✍ سقفی به غیر از آسمان بر سر نداری تو سایه بر سر داشتی، دیگر نداری خورشید بر نی بود؟ حق داری بسوزی دیدی به جز او سایه‌ای بر سر نداری برگشته‌ای؟ این را کسی باور نمی‌کرد برگشته‌ای؟ این را خودت باور نداری می‌خواهی از بغض گلوگیرت بگویی از لای لایی، واژه‌ای بهتر نداری هر بار یاد غربت مولا می‌افتی می‌سوزی و دیگر علی اصغر نداری هر شب در این گهواره طفلی بی‌قرار است «سخت است این غم، سخت‌تر از هر نداری» ما پای این گهواره عمری گریه کردیم یک وقت دست از لای لایی برنداری 📓جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ https://t.me/javaherkalam110135 https://eitaa.com/javaherkalam110135