💎سخنان جالب مرحوم سید نعمت الله جزایری (رضوان الله علیه) بر عدم اشتراکات شیعه و سنی(با تصویر کتاب )
مرحوم سید نعمت الله جزایری (رضوان الله علیه) در کتاب الانوار النعمانیة مینویسد:
«و وجه آخر لهذا لا اعلم الا انی رأيته فی بعض الاخبار و حاصله:
انا لم نجتمع معهم على اله و لا على نبي و لا على امام و ذلك انهم يقولون ان ربهم هو الذي كان محمد (صلى الله عليه و آله) نبيه و خليفته بعده ابو بكر، و نحن لا نقول بهذا الرب و لا بذلك النبی بل نقول ان الرب الذی خليفة نبيه ابو بكر ليس ربنا و لا ذلك النبی نبينا و وجه آخر لكنه جواب عن جواز لعن المتخلفين بل هو دال على وجوب اللعن و ذلك ان الامامة كالنبوة و الالهية مركبة من ايجاب و سلب اما الاله فمن قال اللّه اله و لم ينف عنه الشركاء و الاضداد فهو ليس بموحد باجماع المسلمين و لا مسلم ايضا اما النبوة فمن قال ان محمدا نبی و لم ينف نبوة من ادعاها كمسيلمة و نحوه فهو ليس بمسلم ايضا، فالسلب واجب فيها كالايجاب، و اما الامامة فهي كذلك ايضا فمن قال ان عليا امام و لم ينف امامة من ادعاها و نازعه عليها و غصبها فليس بمؤمن عند اهل البيت عليهم السّلام فظهر من هذا ان البرائة من اولئك الاقوام من اعظم اركان الايمان و مخالفونا قد خالفونا فی هذا ايضا و من هذا التحقيق ظهر ان المراد بالقدرية فی قوله (عليه السلام) القدرية مجوس هذه الامة هم الاشاعرة و ذلك ان نسبتهم اليهم قوية جدا كما لا يخفى».
و وجه دیگری هست که من جز اینکه در برخی اخبار دیدهام، علم دیگری به آن ندارم، و خلاصهاش چنین است:
ما [شیعیان امامیّه] با آنان [مخالفان ؛ اهل سنت صحابه ، #پیروان_رهبران_کودتای_سقیفه] نه بر یک خدا اجتماع داریم ، نه بر یک پیامبر ، و نه بر یک امام. چرا که آنان میگویند: پروردگارشان همان کسی است که محمد (صلی الله علیه و آله) پیامبر او بود و جانشین پیامبرش ابوبکر. و ما نه به چنین خدائی قائل هستیم، و نه به چنین پیامبری؛ بلکه میگوئیم: خدائی که جانشین پیامبرش ابوبکر باشد، خدای ما نیست، و آن پیامبر نیز پیامبر ما نیست.
و وجه دیگری [در این باره] هست، و آن پاسخی است به مسئلهٔ جواز لعنِ متخلّفان، بلکه دلالت بر وجوب لعن آنان دارد. زیرا امامت، مانند نبوت و الوهیت، مرکّب از ایجاب و سلب است.
پس دربارهٔ الوهیت: هر کس بگوید خدا، خداست ولی برای او شریکان و اضدادی قائل شود، به اجماع مسلمانان موحّد نیست و حتی مسلمان هم نیست.
و دربارهٔ نبوت: هر کس بگوید محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) پیامبر است، ولی نبوتِ مدعیان دروغین مانند مسیلمه و امثال او را نفی نکند، او نیز مسلمان نیست. پس همانطور که اثبات در این موارد واجب است، نفی هم واجب است.
و دربارهٔ امامت نیز چنین است: هر کس بگوید علی (علیه السلام) امام است، ولی امامت کسانی را که ادعای امامت کردند و بر او نزاع نمودند و مقامش را غصب کردند نفی نکند ، نزد اهلبیت (علیهم السلام) مؤمن بشمار نمیآید.
پس از این روشن شد که بیزاری [برائت] از آن اقوام، از بزرگترین ارکان ایمان است. و مخالفان ما در این نیز با ما مخالفت کردهاند. و از این تحقیق روشن شد که مقصود از «قدریه» در سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) که فرمودند: «قدریه مجوس این امت هستند» همان اشاعره [گروه بزرگ اهل سنت صحابه] هستند ؛ چرا که نسبت و شباهت آنها به ایشان بسیار قوی است، چنانکه پوشیده نیست.
جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱
الانوار النعمانیة ، تألیف سید نعمت الله جزایری: جلد ۲ ، صفحات ۲۷۸-۲۷۹ ، چاپ مطبع شرکت چاپ
اسکن کتاب:
🌐 https://bit.ly/3JZBA9C
پوستر:
🌐 https://bit.ly/4n2bstf
📕جواهرالکلام @Seyedjavaher
https://t.me/javaherkalam110135
https://eitaa.com/javaherkalam110135