🩸 پدر و مادرم به فدای شهیدی که اهل آسمان برایش گریه میکنند...
وقتیکه امام #جواد صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ به دنیا آمد، امام #رضا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ به اصحاب خود فرمودند:
🔖 در این شب برای من فرزندی شبیه موسی بن عمران به دنیا آمد که شکافنده دریاهاست، و شبیه عیسی بن مریم مادرش مقدّس است و پاک و پاکیزه خلق شد. سپس امام #رضا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ فرمودند:
📋 بِأَبِي وَ أُمِّي شَهِيدٌ يَبْكِي عَلَيْهِ أَهْلِ السَّمَاءِ، يُقْتَلُ غَیظاً
▪️پدر و مادرم به فدای شهیدی که اهل آسمان بر او میگریند که از روی خشم کشته میشود.
📋 وَ یَغضَبُ اللَّهُ جَلَّ وَ عَلَى قَاتِلِيهِ فَلَا يَلْبَثْ إلّا يَسيرا حَتَّى يُعَجِّلُ اللَّهُ بِهِ إِلَى عَذَابِهِ الْأَلِيمِ وَ عِقَابَهُ الشَّدِيدِ.
▪️ و خداوند بر قاتل او خشم میگیرد؛ پس [قاتل او] نمیماند مگر اندکی تا اینکه خدا عذاب دردناک و عقاب شدید را به سوی او میفرستد.
📚اثبات الوصیة، ص ۲۱۰
📚عیون المعجزات، ص ۱۱۸
✍ ای نمک سفرۀ سلطان طوس
محضر تو خیل ملک خاک بوس
آینۀ صورت شمس الشموس
دلخوشیِ عمر انیس النفوس
ای علی اکبر ملیح رضا
حلقۀ موی تو ضریح رضا
جود تو شد مظهر کُلِّ صفات
نام تو فتاح همه مشکلات
نازترین تک پسر کائنات
حق بده بابات بمیرد برات
بوسه ز لب های تو کار رضا
ای همۀ دار و ندارِ رضا
گوشۀ حجره شده جایت چرا ؟
مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟
بسته شده راه صدایت چرا ؟
آب نیاورده برایت چرا ؟
شعله به جان و دل زهرا مکش
جان رضا روی زمین پا مکش
ضربه به حیثیت افلاک خورد
رنگ کبودی به رُخی پاک خورد
موی به هم ریختهات خاک خورد
داد زدی دورِ لبت چاک خورد
با جگر سوخته پرپر زدی
بر دَرِ حجره چقدر سر زدی
خون ز لب خشک تو پاشید وای
لحظۀ پرپر زدنت دید وای
چشم به چشمان تو خندید وای
دستْزنان دورِ تو رقصید وای
شعله به جان تو چنین ریخته
آب به پیش تو زمین ریخته
آب نخوردی … بدنت پا نخورد
یک نخی از پیرُهنت پا نخورد
در ته گودال تنت پا نخورد
مثل حسین بر دهنت پا نخورد
یاد حسین دیدۀ تر داشتی
هر چه سرت آمده ، سر داشتی
#یاجواد ادرکنی 🖤💔
#لَعَنَ اللَّهُ اُم فَضْل 👊🔥
🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴
@javaherkalam110135
🔰 نَوَد ساله برای طفل نُهساله تواضع کرد | تو خَم کردی برای دستبوسی، قامت خَم را ...
راوی گوید:
🔖 من در مسجدالنبی صلیاللهعلیهوآله در مجلس جناب #علی بن جعفر (فرزند امام #صادق صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ ) نشسته بودم که حضرت #جواد صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ داخل مسجد شدند.
📋 فَوَثَبَ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ بِلَا حِذَاءٍ وَ لَا رِدَاءٍ فَقَبَّلَ یَدَهُ وَ عَظَّمَهُ
🔻علی بن جعفر چون نظرش بر آن حضرت افتاد، بیاختیار از جای برخاست و بیکفش و عباء خدمت آن حضرت دوید و دست او را بوسید و او را تعظیم و تکریم کرد.
🔖 امام #جواد صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ فرمود: ای عمو! بنشین خدا تو را رحمت کند! اما او عرضه داشت: ای سید و آقای من! چگونه بنشینم و حال آنکه شما ایستادهاید؟!
📝 پس چون #علی بن جعفر علیهماالسلام از خدمت آن حضرت مرخص شد و آمد در مجلس خود نشست، اصحابش او را سرزنش کردند و گفتند: تو این نحو با او رفتار میکنی و حال آنکه عموی پدر او میباشی؟!
🔖 جناب #علی بن جعفر علیهماالسلام به اصحاب خود فرمود: سکوت کنید! پس دست برد و محاسن خود را گرفت و گفت: حق تعالی مرا با این محاسن، برای امامت، اهلیّت نداد و این نوجوان را اهلیّت داد و امامت را به او تفویض نمود. آیا من انکار کنم فضل او را⁉️ پناه میبرم به خدا از آنچه شما میگویید که احترام او را ندارم.
📋 بَلْ أَنَا لَهُ عَبْدٌ
👈 بلکه من، غلام او هستم!
📚الکافی ج۱ ص۳۲۲
📌 در نقلی دیگر آمده است:
🔖 روزی طبیبی آمد تا رگ مبارک امام #جواد علیهالسلام را فَصد کند؛ چون تیغ را نزدیک حضرت آورد که رگ را قطع کند، #علی بن جعفر علیهماالسلام نزدیک آمد و عرضه داشت: ای آقای من! اگر اجازه دهید، ابتدا رگ مرا فصد کند تا تیزیِ تیغ، ابتدا در من اثر کند و شما درد کمتری متحمّل شوید!
📃 ثُمّ أرادَ أبو جعفر علیهالسّلام النُّهوضَ فَقٰامَ علیُّ بن جعفر علیهماالسّلام فَسَوَّی لَه نَعلَیه حتّی لَبِسَهما.
🔻در انتهاء چون که آن حضرت برخاست تا برود، #علی بن جعفر علیهماالسلام برخاست و کفشهای آن حضرت را جفت کرد و در پیش پای مبارک آن حضرت نهاد.
📚رجال کشّی،ص۷۲۹
#یاجواد ادرکنی 🖤💔
#لَعَنَ اللَّهُ اُم فَضْل 👊🔥
🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴
@javaherkalam110135
🩸مُشت را بر خاک، میکوبیدی و میسوختی | هر زمان که روضهی جانسوزِ مادر داشتی ...
عبدالله بن رزين گوید:
🥀 من مجاور مدینه الرسول صلیاللهعلیهوآله بودم، و امام #جواد صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ را میدیدم که هر روز ظهر به مسجد میآمد و در صحن پیاده میشد و به طرف قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میرفت و بر او سلام میکرد.
📋 و يَرْجِعُ إِلَى بَيْتِ فَاطِمَة علیهاالسلام وَ يَخْلَعُ نَعْلَهُ فَيَقُومُ فَيُصَلِّي
▪️و بعد به محل خانه حضرت #فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بر میگشت و کفشهایش را بیرون میآورد و میایستاد و نماز میخواند.
📚المناقب، ج۴، ص۳۹۵
📌 زكریا بن آدم گوید:
📋 إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا إِذْ جِیءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْرَ
▪️خدمت امام #رضا علیهالسلام نشسته بودم كه امام #جواد علیهالسلام را پیش او آوردند. سنّ آن حضرت از چهار سال كمتر بود. حضرت #جواد علیهالسلام دست هایش را بر زمین کوبید و سرش را به طرف آسمان بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت.
🔖امام #رضا علیهالسلام به ایشان فرمود:
📋 بِنَفْسِی! فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ
▪️جانم فدایت! چرا فکرت طولانی شده است؟
🔖 امام #جواد علیهالسلام فرمود:
📜 فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّی فَاطِمَةَ أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْیَمِّ نَسْفاً
👈 به آن بلاهایی که بر سر مادرم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها آوردند، مىاندیشم.
به خدا قسم آن دو نفر(ابوبکر و عمر 🔥) را از قبر خارج میکنم و به آتش میکشم و خاکسترشان را به باد میدهم و به دریا میریزم.
📋 فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ : بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ
▪️در این هنگام، امام #رضا علیهالسلام او را در آغوش كشید و میان دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایت! به راستى كه تو لایق امامت هستى!
📚دلائل الامامه، ص۴۰
#یاجواد ادرکنی 🖤💔
#لَعَنَ اللَّهُ اُم فَضْل 👊🔥
🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴
@javaherkalam110135
🩸 به مادرِ پسرت #علی «علیهالسلام» بگو برایت آب بیاورد !
در نقلی آمده است:
🥀 از آن زمان که کنیز امام #جواد صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ ، (حضرت «سمانه» علیهاالسلام) امام #هادی علیهالسلام را به دنیا آورد و از آن طرف هم «امّالفضل» ملعونه🔥، از امام #جواد علیهالسلام باردار نشد، کینهها و حسادتهای او روز به روز نسبت به امام #جواد علیهالسلام و حضرت سمانه علیهاالسلام، شعلهور تر میشد.
🥀 تا اینکه با نقشه معتصم عباسی ملعون 🔥 ، دست به مسموم کردن امام #جواد علیهالسلام زد. وقتی که زهر را به إمام علیهالسلام خوراند و مطمئن شد که دیگر حضرت به شهادت میرسد، در را بر روی امام علیهالسلام بست و او را تنها در حجره قرار داد و خود پشت در نشست.
📋 و هو یُنادِی وا عَطَشَاه اُسقینی ماءً فَتَقولُ لَهُ نادِ اُمّ عَلِیّ إبنِکَ تَسقیکَ ماءً
▪️در حالی که امام علیهالسلام ندای «واعطشاه» سر میداد و آب طلب مینمود، آن زن ملعونه از پشت در به إمام #جواد علیهالسلام میگفت: مادر پسرت علی (مادر إمام هادی علیهالسلام) را صدا بزن تا به تو آب برساند!
📚ناعی الطفّ،ص۵۶۸
✍ از آنجا که «تاریخ» ، هیچ فرزندی را برای اهلبیت علیهمالسلام از همسرانی چون عایشه، حفصه، جعده و امّالفضل لعنت الله علیهما 🔥 گزارش نکرده است، میتوان گفت چه بسا خدای متعال اینگونه اراده کرده بود که مادرِ فرزندان اهلبیت علیهمالسلام، دشمن و قاتل آنان نباشند و از صُلبی پاک و مطهر، فرزندی در رحم آن زنان ملعونه، به ثمر ننشیند!
#یاجواد ادرکنی 🖤💔
#لَعَنَ اللَّهُ اُم فَضْل 👊🔥
🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴
@javaherkalam110135
🩸 لعنت به شمر و امّالفضل که نگذاشتند جرعه آبی به یک لبتشنه در گودالِ قتلگاه و یک لبتشنه در کنج حجرهٔ بغداد، برسد...
در نَقلی آمده است:
🥀 وقتی که زهر در بدن شریف امام #جواد علیهالسلام، تشنگیِ فراوانی را به بار آورد و حضرت تقاضای آب نمود، #امّالفضل ملعونه در را به روی امام علیهالسلام بست تا صدای «العطش» آن حضرت به گوش احدی نرسد.
🥀 در خانه کنیزکی صدای نالههای تشنگیِ إمام علیهالسلام را شنید و دلش سوخت. ظرفی را آب کرد و به سمت حجره امام علیهالسلام راه افتاد؛ اما #امّالفضل ملعونه در بین راه ظرف آب را از دستش گرفت و بر زمین ریخت.
📚منهاج البيان، ص١٨٢.
✍ آه یا جواد الائمه...
این مصیبت، دل را به همان ساعتی میکشاند که هلال بن نافع گوید:
🥀 رفتم تا لحظات آخر عمر امام #حسین صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ را ببینم؛ به گودال قتلگاه رفتم.
متوجه شدم لبهای او تکان میخورَد؛گوش فرادادم تا بشنوم چه میگوید؛ طرز گفتار او از فرط تشنگی و ضعف، قابل شنیدن نبود. نزدیکتر رفتم؛ خوب که گوش فرا دادم ،شنیدم که میگوید:
📜 مُنُّوا عَلَی ٱبْنِ مُصطَفیٰ بِشَربَةٍ مِنَ الْماءِ
▪️با جرعهای آب بر پسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله منّت گذارید!
📜 اُسقونی شَربَةً مِنَ الْماءِ لَقَد نَشَفَت کَبِدی مِنَ الظَماءِ
▪️مرا جرعهای آب دهید که جگرم از تشنگی، آتش گرفته است.
🥀 هلال گوید: این جمله مرا تکان داد؛ دلم سوخت؛ رفتم ظرفی را پر از آب کردم و برگشتم. وقتی رسیدم، دیدم که شمر لعنت الله علیه 🔥 از گودال قتلگاه بیرون میآید اما لباسش را جمع کرده است.
🥀 گفت: ای هلال! کجا میروی و آب برای که میبری؟ گفتم: برای فرزند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله. گفت: ایهلال! زحمت مکش؛ من او را سیراب کردم؛ ناگهان دامنش را کنار زد و سر بریده سیدالشهداء علیهالسلام بیرون آورد و جلوی من گرفت...
📚الوقایع والحوادث، ج۳ ص۲۱۲
#یاجواد ادرکنی 🖤💔
#لَعَنَ اللَّهُ اُم فَضْل 👊🔥
🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴
@javaherkalam110135
🩸 به نالهٔهای «عطشِ» غریبِ کربلا و غریبِ بغداد چگونه جواب دادند...
در نَقلی آمده است:
🥀 وقتی که امّالفضل ملعونه لعنت الله علیه 🔥 ، به إمام #جواد علیهالسلام سمّ خوراند، آن حضرت به شدت تشنه شد و صدا میزند که جرعهای آب به من برسانید. امّالفضل پشت در اتاق نشسته بود و صدای آب خواستن حضرت را می شنید؛ ولی میگفت:
📋 مُتْ عَطَشاً !
▪️از تشنگی بمیر...
📚ناعی الطفّ، ص۵۶۸.
✍ آه یا جواد الائمه...
آن ملعونه در جواب نالههای عطش شما، فقط نفرین کرد و دیگر تیر و نیزهای در کار نبود... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن ساعتی که مقاتل نوشتهاند:
🥀 ... سیدالشهداء علیهالسلام، غریبانه در بین گودال قتلگاه از شدت عطش، ناله سر میداد و میفرمود:
📜 اَلْعَطَشُ اَلْعَطَشُ! اُسْقُونی شَرْبَةً مِنَ الْماءِ
▪️تشنهام... تشنهام... به من جرعهای آب دهید!
📜 و إنّ رجلاً رمٰاهُ بِسَهمٍ فَشَكَّ شَدِقَهُ و جَعلَ یَتَلقَّی الدَّم
▪️در این هنگام، یک نانجیبی، تیری به سمت آن حضرت پرتاب کرد که آن تیر، دهان مبارک آن حضرت را پاره کرد؛ و آن مظلوم با دست مبارکش خون ها را از دهانش برمیگرفت.
برگرفته از:
📚المناقب،ج۱۰ ص۴۰
📚انوار الشهاده، ص۷۸
📚ذریعة النجاة، ص۲۴۴
#یاجواد ادرکنی 🖤💔
#لَعَنَ اللَّهُ اُم فَضْل 👊🔥
🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴
@javaherkalam110135
🩸سفارش إمام #جواد صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ به یک روضهخوان: «هم برای من روضه بخوان؛ هم برای پدرم»
شخصی به نام ابوطالب قمی گوید:
🥀 برای إمام #جواد صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ نامه نوشتم که اجازه میفرماید برای پدرتان حضرت #علی بن موسی الرضا علیهالسلام مرثیهسرایی کنم؟ إمام #جواد علیهالسلام در جواب نامه به من نوشتند:
📋 انْدُبْنِی وَ انْدُبْ أَبِی.
▪️هم برای من روضه بخوان و گریه کن و هم برای پدرم.
📚 رجال کشّی؛ ص۳۵۰
✍ دوستان بر من و رنج و محنم گریه کنید
بهر مظلومی و تنها شدنم گریه کنید
نیست یک روز که من یاد مدینه نکنم
بر غریبیام که دور از وطنم گریه کنید
یاد آن لحظه که گفتم جگرم میسوزد
با همین زمزمه دلشکنم گریه کنید
بهر این روضه که مجبور شدم مثل حسین
تا که بر قاتل خود رو بزنم گریه کنید
جای آن عده که در پشت در حجره من
خنده کردند به پرپر زدنم گریه کنید
پسرم نیست که از خاک سرم بردارد
بر من و سوختن و ساختنم گریه کنید
بر روی بام تنم را به چه وضعی بردند
همره فاطمه پیش بدنم گریه کنید
در همان لحظه که افتاد تنم در کوچه
کاش بودید که بر زخم تنم گریه کنید
هر چه بود عاقبت کار کفن شد بدنم
همه بر جد بدون کفنم گریه کنید
#یاجواد ادرکنی 🖤💔
#لَعَنَ اللَّهُ اُم فَضْل 👊🔥
🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴
@javaherkalam110135
🩸امام #جواد علیهالسلام در لحظات آخر عمر شریفشان با لبِتشنه و بدنی مسموم، رو به کربلا نمودند و صدا زدند: «السلامُ علیکَ یا اَباعبداللهِ»
در نَقلی اینگونه آمده است:
وقتی که سمّ در بدن مبارک حضرت #جوادالائمه علیهالسلام اثر کرد،
📋 اِرتَعَشَتْ یَدُهُ و تَغَیَّرَ لَونُهُ و تَقَطَّعَتْ اَمعاؤُهُ. صارَ یَشعُرُ کَانَّمَا یُقَطَّعُ بِالسَّکاکینِ.
▪️دست مبارکش میلرزید، رنگش عوض شده بود و امعاء و احشاء او چنان پاره پاره شده بود که گویا کسی با تیغ آنها را تکه تکه کرده است!
📋 سَنَدَ ظَهرَهُ اِلیٰ الْحائِطِ عَطشانٌ فَیُنادِی جَدَّهُ الْحسینِ سَلامُ اللهِ علیهِ
▪️به دیوار تکیه داده بود و با لب تشنه جدش #حسین علیهالسلام را صدا میزد.
📋 ثُمَّ صارَ یَتَمایَلُ یُمنَةً و یُسرَیٰ مِن اَثَرِ ذٰلِکَ السَّمِ اِلیٰ اَن هَویٰ عَلیٰ الْاَرضِ
▪️ تعادلش را در اثر آن زهر، از دست داده بود و به راست و چپ، تاب میخورد تا اینکه بر زمین افتاد.
📋 و صَعِدَ اِلیٰ سَطحِ الدَّارِ و هو یَضطَرِبُ اِضطِراباً شَدیداً اِلیٰ اَن نادیٰ بِضعیفِ صَوتِهِ «السلامُ علیکَ یا اَباعبداللهِ» و مازالَ کذلک حَتّیٰ قَضَیٰ نَحبَهُ
▪️ در حالی که در آشفتگی شدید به سر میبرد، خودش را به پشت بام خانه رساند و با صدای ضعیف ندا داد:
«#السلامُ علیکَ یا اَباعبداللهِ»
و همین ذکر را بر لب داشت تا اینکه به شهادت رسید.
📚العبرة الساکتة، ج۲ ص۵۳۱
✍ لب تشنه ز عمق جگرش میگفت:آه
میسوخت به ظلمت غریبی چون ماه
شد وِرد لبش لحظهی آخر، ناگاه
لا یَومَ کیَومکَ ابا عبدالله ...
#یاجواد ادرکنی 🖤💔
#لَعَنَ اللَّهُ اُم فَضْل 👊🔥
🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴
@javaherkalam110135
🩸 خواستند جنازه مطهر امام #جواد علیهالسلام را به زیر نور آفتاب گذارند؛ اما کبوترها سایبان آن جسم مطهر شدند...
در نَقلی آمده است:
🥀 بدن مطهر امام #جواد علیهالسلام را در بالای بام خانه، سه روز در زیر آفتاب گذاشتند؛ اما کبوترها جمع شدند و بالهای خود را چون سایبانی پهن نمودند تا نور آفتاب بر بدن مبارک آن حضرت نتابد.
📚انوار الشهادة؛ ص۴۱۵
✍ آه یا #جوادالائمه...
ای کاش این کبوترها، غروب عاشورا بر جسم مطهر #سیدالشهداء علیهالسلام و شهدای کربلا نیز، سایبان میشدند... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم که «مقاتل» نوشتهاند:
🥀 وقتیکه بنیاسد بعد از سه روز آمدند و وضع اجساد مطهر #سیدالشهداء علیهالسلام و شهدای کربلا را دیدند، بزرگ آنان گفت:
📋 كيفَ يكونُ لَكم دَفنُهم و مٰا فيكم مَنْ يَعرفُ مَن هٰذا و مَن هٰذا؟!
▪️چگونه ما میتوانیم آن ها را دفن کنیم؟! ما از کجا میدانیم که هر جسد از آن کیست؟!
📋 و هُمْ كما تَرَونَ جُثَثٌ بِلا رُؤوسٍ، قَد غَيّرَتْ مَعالمَهُم الشّمسُ و التّرابُ
▪️خودتان هم میبینید که اینها اجسادی هستند بدون سر؛ خاک و نور خورشید، وضعشان پریشان کرده و تغییر داده است.
📚مقتل الحسین علیهالسلام؛ بحرالعلوم ، ص۴۶۶
#یاجواد ادرکنی 🖤💔
#لَعَنَ اللَّهُ اُم فَضْل 👊🔥
🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴
@javaherkalam110135