#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره6⃣
جمعه صبح ۱۳دیماهسال۹۸بود…
برای نماز صبح بلند شده بودم
تلویزیون را روشن کردم.شبکه سه بود.
دیدم که زیرنویس کرده خبر فوری…
منم منتظر بودم ببینم خبر فوری چیه،چه اتفاقی افتاده سر صبح که تلویزیون زیرنویس کرده.
دیدم نوشته که[سردارسپهبدحاجقاسمسلیمانی در فرودگاه بغداد به فیض شهادت نائل شد💔]
باور نمیکردم این خبر رو…
یه لحظه شوکه شده بودم.
با خودم گفتم این همون سردار که رهبر بهشون لقب شهید زنده رو دادن
همان سرداری که داعش رو نابود کرد
همان سرداری که همیشه بیدار بود تا ما در امنیت زندگی کنیم
اصلاً نمیتونستم باور کنم
چند بار خبر رو خوندم تا یه وقت اشتباه نکرده باشم؛ولی هربار که خوندم همون بود خبر شهادت سردار بود…💔
خیلی خبرسنگینی بود.
خبر غیرقابل باودی بود...
وقتی نماز رهبرم رو بالایسر پیکرمطهر سردار دیدم،وقتی اشک رهبرم رو دیدم؛تازه متوجه شدم این خبر واقعیت داره مجبور شدم که باور کنم.
دیدم رهبرعزیزمون خیلی تنها شده
اشک و آه رهبرم،منم اشک میریختم.
غم سنگینی بود و هست…
یکسال گذشت ولی هنوز هم باور نمیکنم…
امید دارم به روزی که بگن سرداردلها زندهاست
بگن که علمدار زندهاست
ولی هیچ وقت این اتفاق نمیافته…💔😞
حاجقاسم همیشه بیدار بود،این ما هستیم که در خواب غفلت به سر میبریم
سردار رفت تا ما بمونیم
ما باید راه حاجقاسم رو ادامه بدیم
حاجقاسم گفتند که[از مهمترین اصل عاقبت بخیری،رابطه قلبی و دلی و حقیقی با رهبر انقلاب است]
پس ما پشت رهبر باشیم و ایشون رو تنها نذاریم.
انتقام سخت نزدیک است…✌️
#مرد_میدان
#لبیک_یاخامنهای ✊
#انتقام_سخت 👊
سین بزن برنده شی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره7⃣
سلام
حدود ساعت ۷ صبح بود و من از خواب بلند شدم خیلی کسل بودم😓😓.
حس بدی داشتم اما نمیدونم چرا؟
ناگهان پدرم زد زیر گریه ....من و مادرم خیلی تعجب کردیم.بانگرانی پرسیدم چی شده بابا؟
وقتی صفحهی موبایلش رو نشنمون داد بهت زده پرسیدم چییییی؟ 😧حاج قاسم شهید شد؟🥺
اصلا حال خوبی نداشتم مادر و پدرم هم مشغول گریه بودند و حال و روز خوبی نداشتند.😭😭
از اون موقع روزی نبود که به یاد ایشون نباشم و بهشون فکر نکنم.😔😔
خیلی خوشحالم که چند شب پیش تونستم خواب ایشون رو ببینم و باهاشون صحبت کنم.🙂🙂
انشالله که مورد شفاعتشون قرار بگیریم.🤲🤲
#مرد_میدان
سین بزن برنده شی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
متن ها تون بسیار دلنشین هست.😊
هنوز هم فرصت هست برای ارسال اثار به ایدی زیر
@yaranevasl
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره8⃣
روز جمعه بود...
با صدای حرف های پدر و مادرم و صدای تلویزیون از خواب بیدار شدم
با انرژی پاشدم تا به کار های روزمره خود برسم
تا آنکه ... تلویزیون را دیدم و این خبر ناگوار را شنیدم
گیج و سرگردان
مثل اینکه پدر خودم را از دست داده باشم
شوکه شده بودم
من ان موقع آشنایی کاملی با حاج قاسم نداشتم ...
ولی با این حال وقتی خبر را شنیدم به نظر
یه احساس خیلی نزدیکی داشتم که یکی از عزیزانم را از دست داده بودم ... خیلی ناراحت بودم تا دو یا سه ماه کامل توی شوک بودم اصلا باورم نمیشد !!!اصلا ... !
نکته جالب اینجاست که من آشنایی کامل با سردار را نداشتم !ولی در آن لحظه چنان حسی به من دست داد که ...💔
بعد از ان ماجرا تلخ بیشتر و بیشتر با شهید بزرگوار آشنا شدم
ولی چنان نفرتی به جانم افتاد (انتقام سخت) ...
و همین باعث شد
ایمان خودم را قوی کنم ...
نمازم سر وقت باشد
نماز صبحم را بخوانم
در کارای فرهنگی و دینی بسیار مشارکت کنم ....
ولی تنها چیزی که از دست دادم....
سردار دل ها بود ❤️😔
#مرد_میدان
سین بزن برنده شی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره9⃣
﷽
سلام
روز جمعه سیزده دی ماه ۱۳۹۹ بود
شب قبل مهمونی عمه کوچیکم بودیم و تا دو انجا بودیم . برای همین فرداش تا دوازده ظهر خواییدم😅
دوازده که بلند شدم احساس کردم جو خانه سنگینه . جالب اینجاست هوا ابری بود. انگار اونم فهمیده بود اتفاقی افتاده ...
صدای مامانم را شنیدم که به بابام می گفت :مامانم(مادربزرگم)صداش گریون بود معلومه که گریه کرده
منم سری بلند شدم گفتم چرااا☹️😳
بابام گفت :قاسم سلیمانی شهید شده...
احساس کردم یک سطل اب یخ رو سرم ریختن...
احساس کردم پدرمو از دست دادم...
فک می کرم دروغه... تا اینکه اخبارم این خبر را اعلام کرد😭
تاشب تو شوک بودم..
هیچ احساسی نداشتم
شب قبل از خواب باهاش حرف زدم...
و گریه کردم
بغضی که از ظهر بود بالاخره شکسته شد...
#مرد_میدان
سین بزن برنده شی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
{•جوانفردا•}
♤♡
شد یکسال که نیستی...
حاجی امسال حالمان خیلی خراب بود
حاجی راستی امسال کربلا هم نرفتیم
حاجی امسال محرم هم مثل همیشه نبود😔😔😔
حاجی
نمیشه برگردی؟
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#انتقام_سخت
@javan_farda
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره🔟
هیچوقتیادمنمیره...
پارسال جمعه...
صبحپاشدمازخواب(:
دیدمصدایگریه کل فضایخونه روگرفته...
نگرانشدم؛ازاتاقاومدمبیرون...
چشایباباقرمز
مامانیه گوشه کزکرده..
چیشده؟!!!
#سرداروترورکردن(:💔
وایندردناکترینخبریبودکهمیتونستم
بشنوم...!به معنای واقعی دردازدستدادن
یهتیکهازوجوده ایران و فهمیدیمهممون... :))
روزِبعدشامتحانایترم...😄
مگه دستودلمونبه درسخوندنمیرفت؟!🙃
صبح شنبه رفتممدرسه؛
دم دریهپوستر
بزرگبود...
عکسِسردار...😭
ازدرودیواره مدرسه
غموغصه میبارید(:💔🙂
وبغضی کهگلویهمه مونوداشتخفهمیکرد!
رفتم تو مدرسه؛
یادمه...
رفقارو زمین کناره میله والیبال نشسته بودن
هیچکی حال و حوصله نداشت
همه گرفته بودیم
ماهاییکههیشکینمیتونست خندههامونو
تومدرسه ازمونبگیره
حتیتوبدترینشرایط ...🙂
رفتم پیش شون
سکوتِ مطلق بود
یهو بین همه
یکی بادستای گرمش
دستمو گرفت و گفت
بیا بریم🙂🙂..
یخ کرده بودم!!
انگار اونم فهمیده بود نباید صدای هق هق گریه هام توی جمع شنیده بشه (:
رفتیم پیش باغچه ی کوچیک ته حیاط🍃
بی اختیار افتادم رو زمین
بغض بزرگی گلوموفشارمیداد
فقط یه همراه میخواست برای
زارزدن ....
دقایقی روبروی هم نشسته بودیم
سرش و انداخته بود پایین
انگار اونم مثل من نمیخواست
چیزی و نشون بده (:
بی اختیار شروع به حرف زدن کردم
_آخه چرا اینطوری شد😭💔
چراااا😭😔😔
کاره اون ایام شده بود
اشکواشکواشک ...
پابهپایکلیپایسردارتویتلویزیونو
مدرسه وخیابونو...گریه میکردیم(:
بچه ها امتحان الان شروع میشه
برید سرکلاس هاتون🔊
بلند شد و دستش و به سمتم دراز کرد
پاشوبریم امتحان..🙃🌹
و تو همه ی اون لحظه های سخت ؛
لمس قشنگ #کنارمن بودنش بود که حالمو بهتر میکرد :)🙃
#رفیقم♥️
♥️محیای من♥️
و حالا یکسال از اون روز ها گذشت :)
#ازعشقدلتنگےهایشمیماند...♥️💔
زبونقاصرهکهبخوامحال اونروزارو
توصیفکنم..
بعدشمکههیئت محشر انصارالمهدی عج💔!
با روضه ی مادر😔😭
#مرد_میدان
سین بزن برنده شی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره 1⃣1⃣
من خواب بودم برادرم مرا بیدار کرد در گوشم گفت حاج قاسم رو ترور کردن سریع بلد شدم ساعت ۶ صبح بود
من حاج قاسم را خوب نمی شناختم
هنوز اون صحنه ی شبکه خبر یادم هست اون عکسه که پرچم ایران جلو ی حاج قاسم هست اون بود و زیر نویس نوشته بود سردار پر افتخار اسلام آسمانی شد
من با خودم گفتم حاج قاسم فرمانده سپاه قدس همونی که داعش را نابود ودر سیل خوزستان کمک رسان بود دست و پام لرزید خودمو بیشکون گرفتم خودمو زدم ببینم خوابم یا بیدار
پدرم از نماز صبح که برگشت گفت خبر هارو شنیدید سریع با لحن گریه آلود گفتم بله
تازه من همین چندتارو می دونستم خودمو می زدم ببینم بیدارم یا خواب ولی وقتی چیز های دیگری هم از حاج قاسم شنیدم دیگه حاجی برام شده بود یک پله که ایمانم مستحکم تر شود
بخاطر حاجی ایمانم را محکم تر کردم
تو دلم گفتم حاجی انتقامتو می گیریم هیچ باعث شدی مردم و اللخصوص من به خدا نزدیک شویم
خدا رحمتت کند حاجی😭
#مرد_میدان
سین بزن برنده شی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره2⃣1⃣
صبح جمعه بود خیلی جمعه غمگینی بود از خواب که بیدارشدم سرم سنگین بود انگار یه حس بدی داشتم خواهربزرگترم که نزدیکی ما سکونت دارد دیدم در زد وآمد باناراحتی وارد شد وگفت که حاج قاسم شهید شده تلویزیون رو که روشن کردم همه شبکه ها زیر نویس خبر شهادت سردار بود باورم نمیشد انگار یکی از عزیزترین کسانم را ازدست داده بودم غم از دست دادنش سنگین بود وان شاءالله انتقامش هم سنگین هست
اوهمیشه سواربرتانک بود نه سرماایه داربانک
یکسال از نبودنت چه سخت گذشت دست تو قطع شد ودست دادن همه بایکدیگر هم قطع شد
بهشت گوارای وجودت سرداردلها...
#مرد_میدان
سین بزن برنده شی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره3⃣1⃣
ساعت۵ صبح روز جمعه بود .
برای سحر بیدار شیدم من سفره را پهن کردم مادر غذا را کشید تلویزیون را روشن کردم شبکه دو زدم و دیدم که داره نوحه ای اهل حرم میر علم دار نیامد می خواند و عکس سردار سلیمانی را پخش می کند زدم شبکه سه دیدم که داره نوحه این گل را به رسم هدیه تقدیم نگاهت کردیم و عکس سردار را پخش می کند اشک توی چشمانم جمع شد کنترل از دستم افتاد . دیدم گوشیم زنگ می خورد بابام بود باصدای گرفته گفت : امید رهبر را بردند علم دار ایران را گرفتند .فرزندان شهدا دوباره یتیم شدند. چشم دیدن سردار به این شجاعی را نداشتند .من گریه می کردم بابام گریه می کرد. دشمنان با بودن حاج قاسم شب ها راحت نمی خوابیدند باهر قدمی که بر می داشت دشمنان می مردن زنده می شدن من مادر پدرم باهم گریه می گردیم زمان امتحان ها بود دیگر توانی برای درس خواندن نداشتم.
عموم توی گروه فامیلی یک متن قشنگ فرستاده بوده
😣اگر چه حاج قاسم سلیمانی مارا گرفته اید اما با هر قطر از خون حاج قاسم یک حاج قاسم دیگر به وجود .آمریکا انگلیس اماده ی حاج قاسم ها باش حاج قاسم هایی توی راه هستند .آماده باش دیگر لبخند را روی لب کودکان خود نمی توانی ببینی😔
#مرد_میدان
سین بزن برنده بشی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره4⃣1⃣
صبح بود
⛅️⛅️⛅️
خواب بودم که یهو با صدای مادرم
که داشت پدرم رو بیدار میکرد
از خواب پریدم
😴😴
در همان موقع دوستم به من زنگ زد خواستم جوابش را ندهم ک با خود گفتم شاید کار مهمی داشته باشد
📲
جوابش را دادم ک دیدم زد زیر گریه
😢
گفتم چیزی شده
😟
گفت حاج قاسم...
😔
همانطور ک داشتم ب حرف هایش گوش میکردم بغض مرا فرا گرفته بود
🥺💔
ک یهو بغضم ترکید
😭😭
خلاصه دیگه مادرم پدرم رو که بیدار کرد پدرم با عجله اومد و به دیدن تلویزیون مشغول شد
🖥
بعد چند لحظه دیدم که در چشمای پدرم اشک جمع شده
🥺💔
و به یک دقیقه نکشید که پدرم شروع به گریه کردن کرد
😭😭
و همینطور که گریه میکرد زیر لب میگفت:
کاش من جای تو میرفتم 🥺💔...
بعد از چند روز که پیکر مطهر سردار رو در شهر ها میبردند پدرم با جمعی از دوستانش به تشییع پیکر سردار به قم سفر کردند...
پدر خیلی برای سردار قصه خورد خیلی...
💔
#مرد_میدان
سین بزن برنده بشی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره 5⃣1⃣
صبح بود
خواب بودم که یهو با صدای مادرم
که داشت پدرم رو بیدار میکرد
از خواب پریدم
تا حالا همچین کسی رو ندیده بودم و ازش چیزی نشنیده بودم
خلاصه دیگه مادرم پدرم رو که بیدار کرد پدرم با عجله اومد و به دیدن تلویزیون مشغول شد
بعد چند لحظه دیدم که در چشمای پدرم اشک جمع شده
و به یک دقیقه نکشید که پدرم شروع به گریه کردن کرد
و همینطور که گریه میکرد زیر لب میگفت:
کاش من جای تو میرفتم 🥺💔...
بعد از چند روز که پیکر مطهر سردار رو در شهر ها میبردند پدرم با جمعی از دوستانش به تشییع پیکر سردار به قم سفر کردند...
پدر خیلی برای سردار قصه خورد خیلی...
ولی الان دیگه نیست 💔...
پدر را میگویم اری 🥀...
او به دیدن سردار رفت..!
و حال او با سردار در یک دنیای دیگر وقتشان را سپری میکنند 🥺💔...
#مرد_میدان
سین بزن برنده بشی 👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره6⃣1⃣
سلام صبح وقت نماز بود بلند شدم گوشیم رو چک کردم دیدم همه جا دارن میگن سردار سلیمانی شهید شده باورم نمیشد با خودم میگفتم نه دروغه،بازم ازاین خبرهای شایعس،باورم نمیشد
بعدش خبری که توی تلویزیون گفته شده بود رو دیدم همش داشتم دنبال این میگشتم توی فیلم که ببینم فتوشاپه یا نه ..
اصلا دوست نداشتم این خبر رو باور کنم😭😭
خیییییلییی سخت بود
خیلی حس بدی بود،،،اصلا اون لحظه قابل توصیف نیست
حاجی دست ماروهم شب شهادتیت بگیر،دعامون کن😭😭🥀💔
#مرد_میدان
سین بزن برنده بشی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#روز_سخت_من
شرکت کننده شماره 7⃣1⃣
بابای من تقدیم به سردار دلها
ای کاش می مردم میان خواب نازم
ان شب که بابای مرا می کشت شیطان
طوفان میان شهر می چرخید ان شب
ترکیب شد با نقشه های شوم میدان
یک روح زخمی سهم من از کوچ بابا جا مانده ام در رد پای خیس باران داغش کمر خم کرد و خون چشم ترم را
من مانده ام با یک نفس تقدیر پنهان
شیطان گمانش بود بابای مرا کشت بابای من در شهر می پیچد چو ریحان
شیطان که قران را نمی خواند دمادم
هرگز نمیمیرد میانش مرد میدان
شیطان گمانش هست ما هم کوفیانیم
اما نمیماند علی تنها در ایران
شمشیر قاسم میشود در شهر تکثیر برنده تر از قبل خود بر جنگ گرگان
شاعر قاسمی
کارشناس ارشد روانشناسی
شهرستان سرخس
نابینا
#مرد_میدان
سین بزن برنده بشی👀
https://eitaa.com/joinchat/2100035640C263b70c5c4
#ایه_گرافی
‹ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللهِ فَقَدْ هُدِیَ الی
صِراطِِ مُستَقیم ›
آنہاڪہبہاوچنگزدندوبا
اوآمدند،بہصراطرسیدند.
- آلعمࢪانآیھ¹⁰¹🌙-
@javan_farda
{•جوانفردا•}
♡●
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را😔
#مرد_میدان
@javan_farda
•••|🖇📗
••
•
علموعلمآموزۍیڪۍازاساسۍ
ترینابزارهاووسیلہهااستبراۍ
#قدرتمواجهہ ۍبادشمنۍهاو
باطوفانھاوبا
امواجسختوماننداینها(:💚
#جھادِعلمی✌️🏿🍃'
@javan_farda
◈🌿💔◈
بی مقدمه میگم...
دلم برات تنگ شده اسطوره!
#سردار_دلها
#عمار_انقلاب
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
ღ
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@javan_farda