ویروس کرونا ثابت کرد:👇
✅ زنی که زیر ماسک میتواند نفس بکشد قادر است که زیر #حجاب و #نقاب نیز نفس بکشد💕
و ثابت کرد:👇
✅ مردی که کارش را بخاطر ویروسی، سه ماه تعطیل میکند، میتواند مغازه اش را هم ۱۵ دقیقه برای ادای #نمازجماعت در مسجد ببندد❣
و ثابت کرد:👇
✅ امربه معروف و نهی ازمنکر، یک #وظیفه ی همگانی است و جواب آن به تو چه نیست، چون #آلودگی یک نفر به همه ربط دارد...
و ثابت کرد:👇
✅ ای بشرخیلی #ضعیف هستی، پس باخدایت #ستیزه نکن...
#دهه_فجر
@javan_farda
آنچه نیرو را خسته میکند کار نیست!
بلکه گیجی و بیبرنامهگی است😒..
| #شهیدحسنباقری |🌿
@javan_farda
🎄🎋🌴🌱🎄🌲🌳🍂
به بزرگی آرزویت نیاندیش...
به بزرگى کسى بیاندیش
که می خواهد
آرزویت را برآورده کند
هیچ قدرتی بالاتر از او نیست
#نکته_ناب
@javan_farda
{•جوانفردا•}
#بهشت_یا_جهنم #قسمت_چهلودوم سوار ماشین که شدیم، زل زده بود به من … . - به چی زل زدی؟ …😳 - جمله
#بهشت_یا_جهنم
#قسمت_چهلوسوم
تمام مدتی که ما با هم حرف می زدیم عین جوجه ها که به مادرشون می چسبن … چسبیده بود به من …😟
- هی استنلی، این بچه کیه دنبالت خودت راه انداختی؟ … 😆پرستار کودک شدی؟ … 😁.
و همه زدن زیر خنده …😂 یکی شون یه قدم رفت سمتش … خودش رو جمع کرد و کشید سمت من …😶 .
- اوه … چه سوسول و پاستوریزه است … اینو از کجای شهر آوردی ؟ … .🤪
- امانته بچه ها … سر به سرش نزارید … قول شرف دادم سالم برگردونمش … تمام تیکه هاش، سر هم …🤣😆
همه دوباره خندیدن …😂 باشه، مرد … قول تو قول ماست … اونم از احد دور شد … .
از کافه که اومدیم بیرون … خودش با عجله پرید توی ماشین… می شد صدای نفس نفس زدنش رو شنید …😰😨 .
- اینها یکی از گنگ های بزرگ موتورسوارن … اون قدر قوی هستن که پلیسم جرات نمی کنه بره سمت شون … البته زیاد دست به اسلحه نمیشن … یعنی کسی جرات نمی کنه باهاشون در بیوفته … این 60 تا رو هم که دیدی رده بالاهاشون بودن …
- منظورت چی بود؟ … یه تیکه، سر هم …😥
سوالش از سر ترس شدید بود … جوابش رو ندادم … جوابش اصلا چیزی نبود که اون بچه نازپرورده توان تحملش رو داشته باشه …
#حاج_قاسم
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@javan_farda
#بهشت_یا_جهنم
#قسمت_چهلوچهارم
مقصد دوم مون یکی از مراکز موادی بود که قبلا پیش شون بودم … .🚭
اونجا هم اوضاع و احوالش فرق چندانی با جای قبلی نداشت… 🚫چشم هاش می لرزید … اگر یه تلنگر بهش می زدی گریه اش در میومد … جایی بودیم که اگر کسی سرمون رو هم می برید یه نفرم نبود به دادمون برسه …
تنها چیزی که توی محاسبتم درست از آب در نیومد … درگیری توی مسیر برگشت بود … .
درگیری مسلحانه بود … با سرعت، دنده عقب گرفتم … توی همون حالت ویراژ می دادم و سر ماشین رو توی یه حرکت چرخوندم اما از بد بیاری … همزمان یکی از ماشین هاشون از تقاطع چرخید سمت ما و ماشین بین ماشین ها قفل شد … 🔒.
اسلحه رو کشیدم و از ماشین پریدم پایین … شوکه شده بود و کپ کرده بود …😳 سریع چرخیدم سمتش … در ماشین رو باز کردم و کشیدمش بیرون … پشت گردنش رو گرفتم … سرش رو کشیدم پایین و حائلش شدم تیر نخوره … سریع از بین ماشین ها ردش کردم و دور شدیم …
از شوک که در اومد، تمام شب رو بالا میاورد … براش داروی ضد تهوع خریدم …🤢 روی تخت متل ولو شده بود …
روی تخت دیگه نشسته بودم و نگاهش می کردم … مراقب بودم حالش بدتر نشه … حالش افتضاح بود … خیس عرق شده بود …😥 دستم رو بردم سمت پیشونیش با عصبانیت زدش کنار … نیم خیز شد سمتم … توی چشم هام زل زد و بریده بریده گفت … چرا با من اینطوری می کنی؟ … .
یهو کنترلش رو از دست داد و حمله کرد سمت من …
#حاج_قاسم
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@javan_farda
امامسَجاد؏ :
خدایا!
مندرڪلبہ؎فقیرانہخودچیزۍدارم
ڪہتودرعَرشڪبریایے
خودندارے!💞
منچونتویۍرادارم:)
@javan_farda
#تلنگرانه
میگفت:
به جایِ اینکه عکسِ خودتونُ بذارید پروفایل😍 تا بقیه با دیدنش به گناه بیوفتن؛
یه تلنگر قشنگ بذارید که با دیدنش
به خودشون بیان..💫
خیلی راست میگفت.. :))
@javan_farda
#صرفاجهتاطلاع🌱
-یکیازنتایجبهدردبخور''خودشناسی''
اینهکه
باتعریفبقیهجوگیرنمیشی!
@javan_farda