🔥کار حیرت انگیز جوان در لحظات حساس
🔻جوان ۱۸ ساله هنگام اذان صبح، با تکه های ترکش و آهن، پیکرش غرق خون شده بود. از تکان خوردن پارچه ای که روی دهانش بود احساس کردم می خواهد چیزی بگوید...
🔻برای شنیدن آخرین وصیت هایش گوشهایم را مقابل دهانش گرفتم.
با کمال تعجب دیدم می گوید «سبحان ربی العظیم و بحمده»
🔻در آن شرایط بحرانی و سنگین داشت نماز صبحش را می خواند...
تشهد را که خواند، شهید شد...
(از خاطرات شفاهی حاج عباس احمدی)
#عملیات_بدر
#دفاع_مقدس
✍حمیدرضا ابراهیمی
@javan_farda