eitaa logo
{•جوان‌‌فردا•}
448 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
706 ویدیو
33 فایل
نوجوانان مدیران آینده این کشورند✌🏻🍃 نظراتتون رو به ما منتقل کنید :) http://payamenashenas.ir/javan__farda • • • پشت صحنه👀 @javab_nashenas
مشاهده در ایتا
دانلود
برای اولین بار، بعد از 17سال، یاد مادرم افتادم … اون شب، تمام مدت چهره اش جلوی چشمم بود …👤 پیداش کردم … 60 سالش شده بود اما چهره اش خیلی پیر نشونش می داد 🧓🏻… کنار خیابون گدایی می کرد … با دیدنش، تمام خاطراتم تکرار شد … مادری که هرگز دست نوازش به سرم نکشیده بود … یک بار تولدم رو بهم تبریک نگفته بود … یک غذای گرم برای من درست نکرده بود … حالا دیگه حتی من رو به یاد هم نداشت … اونقدر مشروب خورده بود که مغزش از بین رفته بود … .🍷 تا فهمید دارم نگاهش می کنم از جا بلند شد و با سرعت اومد طرفم … لباسم رو گرفت و گفت … پسر جوون، یه کمکی بهم بکن …🖐🏻 نگام نکن الان زشتم یه زمانی برای خودم قشنگ بودم … اینها رو می گفت و برام ادا در میاورد تا نظرم رو جلب کنه و بهش کمک کنم … . به زحمت می تونستم نگاهش کنم … بغض و درد راه گلوم رو گرفته بود … به خودم گفتم: تو یه احمقی استنلی، با خودت چی فکر کردی که اومدی دنبالش … . اومدم برم دوباره لباسم رو چسبید … لباسم رو از توی مشتش بیرون کشیدم و یه 10 دلاری بهش دادم … از خوشحالی بالا و پایین می پرید و تشکر می کرد … گریه ام گرفته بود … 😰هنوز چند قدمی ازش دور نشده بودم که یاد آیه قرآن افتادم … و به پدر و مادر خود نیکی کنید 🌱… همون جا نشستم کنار خیابون … سرم رو گرفته بودم توی دست هام و با صدای بلند گریه می کردم … . اومد طرفم … روی سرم دست می کشید و می گفت: پسر قشنگ چرا گریه می کنی؟ گریه نکن. گریه نکن … سرم رو آوردم بالا … زل زدم توی چشم هاش … چقدر گذشت؛ نمی دونم … بلند شدم دستش رو گرفتم و گفتم: می خوای ببرمت یه جای خوب؟🙂 •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
• .امام‌خمینی: خانم‌هاسربازانِ‌خط‌مقدم‌انقلاب‌بودند♡' . •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
{•جوان‌‌فردا•}
#بهشت_یا_جهنم #قسمت_شصت‌و‌دوم برای اولین بار، بعد از 17سال، یاد مادرم افتادم … اون شب، تمام مدت چه
دستش رو گرفتم و بردم سوار ماشینش کردم … تمام روز رو دنبال یه خانه سالمندان گشتم … یه جای مناسب و خوب که از پس قیمت و هزینه هاش بربیام …💸 بالاخره پذیرشش رو گرفتم و بستریش کردم … با خوشحالی، 10 دلاریش رو دستش گرفته بود و به همه نشون می داد … اینو پسر قشنگ بهم داده … پسر قشنگ بهم داده …🏃‍♀😃 دیگه نمی تونستم خودم رو کنترل کنم و اونجا بایستم … زدم بیرون … سوار ماشین که شدم از شدت ناراحتی دندون هام روی هم صدا می داد … .😓 - تمام عمرت یه بار هم بهم نگفتی پسرم … یه بار با محبت صدام نکردی … حالا که … بهم میگی پسر قشنگ … نماز مغرب رسیدم مسجد … اومدم سوئیچ رو پس بدم که حسنا من رو دید … با خوشحالی دوید سمتم … 😇😃خیلی کلافه بودم … یهو حواسم جمع شد … خدایا! پولی رو که به خانه سالمندان دادم پولی بود که می خواستم باهاش حسنا رو ماه عسل ببرم … نفسم بند اومد …🤭😔 حسنا با خوشحالی از روزش برام تعریف می کرد … دانشگاه و اتفاقاتی که براش افتاده بود … منم ناخودآگاه، روز اون رو با روز خودم مقایسه می کردم … و مونده بودم چی بهش بگم … چطور بگم چه بلایی سر پول هام اومده؟ … . چاره ای نبود … توکل کردم و گفتم …😟😣 •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
حسنا! منم امروز یه کاری کردم. می دونم حق نداشتم یه طرفه تصمیم بگیرم … قدرت توضیح دادنش رو هم ندارم … اما، تمام پولی رو که برای ماه عسل گذاشته بودم … دیگه ندارمش … .😔 به زحمت آب دهنم رو قورت دادم … خنده اش گرفت …😅 شوخی می کنی😄؟ … یه کم که بهم نگاه کرد، خنده اش کور شد … شوخی نمی کنی …🙁 - چرا استنلی؟ … چی شد که همه اش رو خرج کردی؟ .😟 ملتمسانه بهش نگاه می کردم … سرم رو پایین انداختم و گفتم: حسنا، یه قولی بهم بده … هیچ وقت سوالی نکن که مجبور بشم بهت دروغ بگم … مکث عمیقی کرد … شنیدنش سخت تره یا گفتنش؟ . - برای من گفتنش … خیلی سخته … اما نمی دونم شنیدنش چقدر سخته …😓 بدجور بغض گلوش رو گرفته بود … پس تو هم بهم یه قولی بده … هرگز کاری نکن که مجبور بشی به خاطرش دروغ بگی … کاری که شنیدنش از گفتنش سخت تر باشه … به زحمت بغضش رو قورت داد … با چشم هایی که برای گریه کردن منتظر یه پخ بود، خندید و گفت: فعلا به هیچ کسی نمیگیم ماه عسل جایی نمیریم … تا بعد خدا بزرگه…😇 اون شب تا صبح توی مسجد موندم … توی تاریکی نشسته بودم … - خدایا! من به حرفت گوش کردم … خیلی سخت و دردناک بود … اما از کاری که کردم پشیمون نیستم … کمترین کاری بود که در ازای رحمت و لطفت نسبت به خودم، می تونستم انجام بدم … اما نمی دونم چرا دلم شکسته … خدایا! من رو ببخش که اطاعت دستورت بر من سخت شده بود … به قلب من قدرت بده و از رحمت بی کرانت به حسنا بده و یاریش کن … به ما کمک کن تا من رو ببخشه … و به قلبش آرامش بده …❤️ •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
_رضاه شاه _محمد رضا شاه _امیر کبیر _لطفعلی خان زند _ناصرالدین شاه _کریم خان زند _محمد علی شاه _اقامحمدخان قاجار _فتحعلی شاه _احمد شاه _ شاه عباس و ... ✅چرانام همه این پادشاهان عربیست؟ ✅چرانام یکی از این پادشاهان کورش، داریوش و یا یک اسم ایرانی مثل منوچهر، خسرو و ...نبوده است؟ _دویست سال پیش که ثبت احوال جمهوری اسلامی نبوده است . که به زور اسم مردم وپادشاهان را عربی بگذارد؟ ✅چرا یکی از این پادشاهان حتی در دوران پهلوی اقدام به باز سازی مقبره کورش کبیر درحد یک تفریحگاه نکرده‌اند؟ ✅چرا مدعیان کورش پرستی بجای کورش *بزرگ* به عربی می‌گویند کورش *کبیر* ؟ ✅چرا حافظ و سعدی حتی فردوسی یک بیت شعر در مدح *کورش* نه سروده‌اند و مگر این شاعران ایرانی نبودند؟ و یا کورش اینقدر کوچک بود که دیده نشد یا وجود خارجی نداشت؟ ✅چرا کورش پرستان با توجه به اینکه خود را از بازماندگان جنگ آوران و دلاوران امپراطوری ساسانیان و هخامنشیان میدانند، دویست سال گذشته یکنفر دشمن خارجی را تا اطراف مرزهای ایران تعقیب نکردن و در این ۴۰ سال هم جرائت عرض اندام و برای اثبات حقانیت کورش در برابر هیچ دشمنی را ندارند و حتی در دفاع مقدس هم حضور نداشتند در صورتی که مذهبیون برای اثبات حقانیتشان پس از چند صد سال تا مدیترانه دشمن را تعقیب و حتی هزاران شهید مانند سردار قاسم سلیمانی و حججی ها و.... را به داخل خاک همان اعراب وداعشی ها میفرستند وجوانمردانه در راه دین خودشان شجاعانه می‌جنگند و سر میدهند؟ ✅چرا کورش پرستان در وقت گرفتاری و یا بریدن ترمز ماشینشان به جای مدد گرفتن از کورش دست به دامان امام حسین علیه‌السلام وحضرت عباس علیه‌السلام ونوادگان انها می‌شوند؟ ✅چرا کورش پرستان حقوق زن ومرد را یکسان میدانند اما رفتن مردان به ترکیه و تایلند را افتخار ولی رفتن زنان به دبی را ننگ می‌دانند؟ ✅چرا کورش پرستان مدعی‌اند که حجاب را آخوندها اختراع کرده‌اند درصورتی که یک مجسمه زن بی حجاب در تخت جمشید وجود ندارد؟ پس حجاب و عفاف از ویژگی‌های زنان با شرف ایرانی بوده است. نه زور جمهوری اسلامی ✅چرا کورش پرستان که اینهمه دلاور وجنگ‌اور و قهرمان در بزرگترین امپراطوری ساسانیان، هخامنشیان داشتند در برابر اعراب متزور ترسو تسلیم شدند و یزدگرد سوم بدست ایرانیان کشته شد نه بدست اعراب آن زمان نه سلاحهای ساخت امریکا و اسراییل هم نبود تا به عربها کمک کنند. ✳️ در آخر اذعان می کنیم که ما ایرانی مسلمان هستیم نه به تمدن خود پشت می کنیم و نه به اسلام و آموزه های حیاتبخش آن، دشمنان چند سالی است با تحریک عواطف و تعصبات ملی گرایی سعی در بزرگ جلوه دادن کوروش و تضعیف آموزه های اسلام هستند هوشیار باشیم چرا فقط در این چند سال اخیر ؟؟ 🙏کمی تفکر!! عترت نیوز •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
نمی دونستم چطور باید رفتار کنم …🤷🏻‍♂ رفتار مسلمان ها رو با همسران شون دیده بودم اما اینو هم یاد گرفته بودم که بین بیرون و داخل از منزل فرقی هست … اون اولین خانواده من بود …🙃 کسی که با تمام وجود می خواستم تا ابد با من باشه …❤️ خیلی می ترسیدم … نکنه حرفی بزنم یا کاری بکنم که محبتش رو از دست بدم … بالاخره مراسم شروع شد … بچه ها کل مسجد و فضای سبز جلوش رو چراغونی کردن … چند نفر هم به عنوان هدیه، گل آرایی کرده بودند … هر کسی یه گوشه ای از کار رو گرفته بود … عروس با لباس سفیدش وارد مسجد شد …🧖🏻‍♀ کنارم نشست… و خوندن خطبه شروع شد … . همه میومدن سمتم … تبریک می گفتن و مصافحه می کردن … هرگز احساس اون لحظاتم رو فراموش نمی کنم … بودن در کنار افرادی که شاید هیچ کدوم خانواده من نبودند اما واقعا برادران من بودند … حتی اگر در پس این دنیا، دنیایی نبود … حتی اگر بهشتی وجود نداشت … قطعا اونجا بهشت بود و من در میان بهشت زندگی می کردم … 🌱 دورم که کمی خلوت شد، حاجی بهم نزدیک شد… دست کرد توی جیبش و یه پاکت در آورد … داد دستم و گفت: شرمنده که به اندازه سخاوتت نبود … پیشانیم رو بوسید و گفت … ماشاء الله … گیج می خوردم … دست کردم توی پاکت … دو تا بلیط هواپیما و رسید رزرو یک هفته ای هتل بود …😃 •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
اولین صبح زندگی مشترک مون … بعد از نماز صبح، رفته بود توی آشپزخونه و داشت با وجد و ذوق خاصی صبحانه آماده می کرد … گل های تازه ای رو که از دیشب مونده بود رو با سلیقه مرتب می کرد و توی گلدون می گذاشت …🌷🌹 من ایستاده بودم و نگاهش می کردم … حس داشتن خانواده … همسری که دوستم داشت … مهم نبود اون صبحانه چی بود، مهم نبود اون گل ها زیبا می شدن یا نه … چه چیزی از محبت و اشتیاق اون باارزش تر بود … . بهش نگاه می کردم … رنجی که تمام این سال ها کشیده بودم هنوز جلوی چشم هام بود … حسنا و عشقش هدیه خدا به من بود 💞… بیشتر انسان هایی که زندگی هایی عادی داشتند، قدرت دیدن و درک این نعمت ها رو نداشتند اما من، خیلی خوب می فهمیدم و حس می کردم … من رو که دید با خوشحالی سمتم دوید و دستم رو گرفت … چه به موقع پاشدی. یه صبحانه عالی درست کردم …😍☺️ صندلی رو برام عقب کشید … با اشتیاق خاصی غذاها رو جلوی من میزاشت … با خنده گفت: فقط مواظب انگشت هات باش … من هنوز بخیه زدن یاد نگرفتم …😅 با اولین لقمه غذا، ناخودآگاه … اشک از چشمم پایین اومد… بیش از 30 سال از زندگی من می گذشت … و من برای اولین بار، طعم خالص عشق رو احساس می کردم … حسنا با تعجب و نگرانی به من نگاه می کرد … استنلی چی شده؟ … 😟چه اتفاقی افتاد؟ … من کاری کردم؟ … سعی می کردم خودم رو کنترل کنم اما فایده نداشت … احساس و اشک ها به اختیار من نبودن … . با چشم های خیس از بهش نگاه می کردم … به زحمت برای چند لحظه خودم رو کنترل کردم … - حسنا، تا امروز … هرگز… تا این حد … لطف و رحمت خدا رو حس نکرده بودم … تمام زندگیم … این زندگی … تو رحمت خدایی حسنا … دیگه نتونستم ادامه بدم … حسنا هم گریه اش گرفته بود… دیگه اختیاری برای کنترل اشک هام نداشتم … .😭 •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
قصد داشتم برم دانشگاه … با جدیت کار می کردم تا بتونم از پس هزینه ها و مخارج دانشگاه بربیام که خدا اولین فرزندم رو به من داد … .😄 من تجربه پدر داشتن رو نداشتم … مادر سالم و خوبی هم نداشتم … برای همین خیلی از بچه دار شدن می ترسیدم 🤭 اما امروز خوشحال و شاکرم … و خدا رو به خاطر وجود هر سه فرزندم شکر می کنم …😁 من نتونستم برم دانشگاه چون مجبور بودم پول اجاره خونه و مکانیکی، خرج بچه ها، قبض ها و رسیدها، پول بیمه و … بدم … . مجبورم برای تحصیل بچه ها و دانشگاه شون از الان، پول کنار بگذارم … چون دوست دارم بچه هام درس بخونن و زندگی خوبی برای خودشون بسازن … .🙃 زندگی و داشتن یک مسئولیت بزرگ به عنوان مرد خانواده و یک پدر واقعا سخته … اما من آرامم … قلب و روح من با وجود همه این فراز و نشیب ها در آرامشه …💛🧡 من و همسرم، هر دو کار می کنیم … و با هم از بچه ها مراقبت می کنیم … وقتی همسرم از سر کار برمی گرده … با وجود خستگی، میره سراغ بچه ها … برای اونها وقت می گذاره و با اونها بازی می کنه … . من به جای لم دادن روی مبل و تلوزیون دیدن … می ایستم و ساعت ها به اونها نگاه می کنم … و بعد از خودم می پرسم: استنلی، آیا توی این دنیا کسی هست که از تو خوشبخت تر باشه؟ … و من این جواب منه … نه … هیچ مردی خوشبخت تر از من نیست …💖 اتحاد، عدالت، خودباوری … من خودم رو باور کردم و با خدای خودم متحد شدم تا در راه برآورده کردن عدالت حقیقی و اسلام قدم بردارم … و باور دارم هیچ مردی خوشبخت تر از من نیست •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
☺️نظرتون رو در رابطه با این داستان بر اساس واقعیت به ما منتقل کنید😁 http://payamenashenas.ir/javan__farda امیدوارم اندفعه خوب تموم شده باشه🚶‍♀🚶🏻‍♂
شخصیت تو همونیه که تو خلوتت به خودت نشون میدی🙂
•| 🕊 آن‌ ڪَس‌ ڪِه‌ پَناهم‌ بِدهد باز [ 💚] است..:)
مومن باس شیک باشه😉
هدایت شده از پشت صحنه :/
+عالی بود...واقعا ممنون از داستان خوبتون...اولش خیلی بد بود🙊🙈 اما کم کم عالی شد ممنونننن✌ _ارادت😎✌️🏻 +واقعی بود جدی ؟ _بلی :/ +سلام خیلی قشنگ بود داستانتون اگه ما زرنگ و باهوش باشیم ازش درس میگیریم و نکته هایی بر میداریم باز هم رمان بزارید ممنونم _دقیقا...✋🏻 +سلام من از اول داستان دنبال کردمش خیلی قشنگ تمام شد خدا نگهدار زندگی همه جوونا باشع🤲 _سلام... انشاءالله🙂🤲🏻 +سلام داستان خیلی خوبی بود واقعا ممنونم بابت این داستان لطفاً این روند داستان رو ادامه بدید شپاس _ارادت✌️🏻😎 +عالی بود خدا خیرت بده ما رو هدایت میکنی .منکه میدونم تو مجری به توان خدایی😉 _سلامت باشی🙄✋🏻 +واقعا عالی بود و بی نظیر من از صبح همش تو ایتا منتظر رمان بودم فقط کاش حسنا میفهمید استنلی پول ماه عسل رو چی کار کرد😊 _شاید بعدا بفهمه🧐 +خییییییلی داستانتون عاالی بود حالا خیلی بیشتر قدر نعمتامو میدونم🙃 به خاطر‌داشتن رهبر عزیزمون و جمهوری اسلامی ایران و حاج قاسم ها و همت ها و باکری ها خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم🥺😍😇 از این داستانای تلنگرآمیز بازم بزارین منو که خیلی به فکر برد👌🏻 ممنون بخاطر کانال عالی‌تون:) _ارادتمندیم😎✌️🏻 +خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگ بود باورم نمیشد اینقدر خوب تموم بشه🥺💙😍 _انشاءلله زندگی همه مثل پایان این داستان قشنگ باشه🙂🙃 +☺️اقا یه رمان دیگه قول بدین بزارین دیگه اعهههه خیلی باحاله فقط اسمشو میگین میخام هدیه تولد به یکی بدم کتابشو بخرم دوس ندارم براش بفرستم _اسم داستان فرار از جهنم بود😁✊🏻 +سلام الان دیگه میتونید اسم رمان رو بگید فرار از جهنم البته من قبلا هم توی ناشناستون گفتم و گفتم که پیامم رو داخل کانال نگذارید🤓👻 _سلام بله بله در جریانم😂👋🏻 +سلام عالییییییییی بود خدا قوت _سلامت باشی 👀🌱 +داستان جهنم یا بهشتتون عالیییی بود... لطفا از این سری داستان ها همچنان بزارید... خداقوت _الحمدالله که راضی بودید😌🤲🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭⊰❀•❀🌼❀•❀⊱ روز جمعه نامه ی اعمال ما را وا نکن حتم دارم واکنی حالت پریشان میشود 🥀 °~💫اݪلّہُمَـ عَجِّݪ ݪِوَݪیڪ اݪّفَرَج💖~°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام رفقا😁✋🏻 حلول رو تبریک میگم خدمت تون، و هم چنین ولادت امام محمد باقر علیه السلام🌱 ان شاء الله ک بتونیم از این ماه بهره ببریم... خوندن سوره ی توحید تو این ماه خیلی توصیه شده هرچقدر ک میتونید بخونید... نماز اول وقت هم یادتون نره🙃 •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
مداحی آنلاین - شب اول رجب ، دل من بی‌تابه - سیدرضا نریمانی.mp3
4.15M
🎧باهم بشنویم... 💐شب اول رجب، دل من بی‌تابه 💐که شب تولدِ، نوه‌ی اربابه 🌸میلادامام‌محمدباقرمبارک🌸
جانا کجایی؟••• جمعه ای دیگر گذشت:(
ما تشنہ عشقیم شنیدیم ڪہ گفتند...⇣ رفع عطش عشقـ•♥️• فقط نام حسین‌؏| است :) @javan_farda
سلام...😁 امروز ولنتاینه 😍🤩 روز عاشقا...😌💛 روز هدیه دادن، هدیه گرفتن👀 عاشقای امام زمان:) کادو نمیخواید بدید...؟🙃 نمیخواید کادو بگیرید...؟🙂 امروز یه چی هدیه کن به امام زمان مطمئن باش آقا هم.... :) @javan_farda