eitaa logo
خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
1هزار دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
19.8هزار ویدیو
102 فایل
امام خامنه ای: شما افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم هستید. ارتباط با ادمین و انتقادات و پیشنهادات👇 https://eitaa.com/Sun_man313 🕪مسئول تبادلات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k
مشاهده در ایتا
دانلود
🖊 پرونده را باز کردم و شروع به مطالعه اش کردم. چون اصل داستان درباره این پرونده است و خیلی نکات ریز و درشت داره، باید تلاش کنم قشنگ و جزئی براتون تعریفش کنم. علتشم اینه که سلسله ای از مشکلات به هم پیوسته را به ما معرفی میکنه که به صورت دومینو به هم تکیه دارند. من حدود یک هفته، دقت کنید، یک هفته شبانه روزی، نه یک هفته کاری، درگیر مطالعه همین پوشه 120صفحه و خورده ای بودم! دو سه روز آخریش هم زمانی که مطالعه میکردم، به آنالیز و دوخت و دوز ارتباطاتش هم مشغول بودم. به خاطر همین مجبورم شما را چندین شب معطل تعریفش کنم. پرونده از این قرار بود: از یه مکانیکی تماسی به مرکز 110 گرفته میشه و خونی بودن لباس یه پسر که شاگرد اون مکانیکی بوده و حالاتش مشکوک میزده را گزارش میدن. پلیس آگاهی چندان توجهی نمیکنه و میگه اصلا ربطی به ما نداره و شاید خون مرغ باشه و این حرفها... تا اینکه یک ساعت بعدش، دوباره با مرکز آگاهی تماس میگیرن و اطلاع میدن که همون پسر، توی دسشویی بغل مسجد، رگش را زده و میخواسته خودکشی کنه اما موفق به خودکشی نمیشه و صاحب اون مکانیکی میاد و سریعا میبردش بیمارستان. مامور آگاهی میره سراغ اون پسر... کجا؟ بیمارستان... کی؟ ... دقیقا وقتی که اون پسر به هوش میاد و به خاطر خون زیادی که ازش رفته بوده، لب و دهانش عطش داشته و نمیتونسته حتی حرف بزنه! خب صبر میکنند تا اون پسر یه کم وضعیتش بهتر بشه و حداقل قادر به حرف زدن باشه... مامور آگاهی تا با دقت بیشتری به پسر نگاه میکنه، میبینه که این پسر خیلی جوون هست و با خودش فکر میکنه که کاش یکی از همکارانشون در بخش پیشگیری از جرائم و کانون تربیت هم موقع بازجویی اولیه روی تخت بیمارستان حاضر باشه. میره بیرون از اتاق تا زنگ بزنه و هماهنگ کنه تا همکارش بیاد... حدودا یه ربع بیست دقیقه بیرون از اتاق بوده که ناگهان صدای جیغ پرستارو میشنوه... سریعا برمیگرده داخل تا ببینه چه شده؟ که متوجه میشه پسر قصد فرار داشته... پرستار را محکم هل داده به طرف دیوار... دویده به سمت پله های پشتی بیمارستان... که مامور آگاهی بهش میرسه و اجازه فرار بهش نمیده! چون احتمال داشته بازم فرار کنه، مامور تصمیم میگیره که به دست اون پسر دستبند بزنه. پسره را میخوابونند روی تخت و ادامه سرم و درمانش را با حساسیت بیشتری انجام میدهند. تا اینکه پسر قادر به ارتباط و حرف زدن میشه... مامور ازش میخواد که خودشو معرفی کنه... اون پسر هم میگه: «اسمم «افشین» هست... 16 ساله... به دنیا اومده کرج... ساکن تهران... تا سوم راهنمایی بیشتر نخوندم... به خاطر مشکلات مالی خانواده، مجبور شدم در مکانیکی اوس جلال مشغول به کار بشم...» مامور آگاهی ازش میپرسه: «مشکلت چیه؟ چرا رگ دستت را توی دسشویی زده بودی؟» افشین هیچی نمیگه و وقتی چند بار ازش میپرسن، بازم سکوت اختیار میکنه و لب به کلمه ای باز نمیکنه. خب افشین جرم خاصی مرتکب نشده بوده و شاکی خصوصی و یا عمومی هم نداشته. به خاطر همین، نمیشده زندانیش و یا حتی بازداشتش کرد! به خاطر همین، از فرارش هم چشم پوشی میشه و تنها اقدامی که تونستند انجام بدن، این بود که افشین را به یه مرکز مشاوره معرفی کنند تا بر ذهن و روان و رفتار افشین کار بشه و افشین به زندگی و رفتارهای طبیعی برگرده. از اینجای پرونده، خیلی باید دقت بشه. چون من مدارک آگاهی و مرکز مشاوره مرتبط با نیروی انتظامی را که شهید شاهرودی جمع کرده بود، ناقص دیدم و باید تکمیلش میکردم. به خاطر همین، مدت زمان بیشتری را برای جزئیات زندگی افشین به نقل شهید شاهرودی گذاشتم تا چیزی از چشمم جا نیفته. به خاطر همین، اجازه بدید از اینجاش به بعد، از زبون شهید شاهرودی بقیه داستان را (با کمی دخل و تصرف که خودم در طول تحقیقات بعدی بهش رسیدم) براتون بگم. ادامه دارد....🚸 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 🔗📎🖇🔗📎🖇🔗📎🖇🔗
🔴آیت الله حسینی همدانی: آمریکا هرگز به ایران #حمله_نظامی نمی کند/ سخنان #وزیر_خارجه_آمریکا از روی #اضطرار است 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
AUD-20180525-WA0067.mp3
زمان: حجم: 3.18M
🎵 مداحی زیبای رحلت مادر سادات حضرت خدیجه کبری سلام الله 🔰حاج محمود کریمی https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 🌷
امشب رحلت خانومی است که ثروتمندترین خانم بود...🏴🏴 چندصد شتر فقط کاروان تجاری او بود اما امشب که میخواست جان به جان آفرین تسلیم کنه *حتی یه کفن هم نداشت*😭 وقتی اسم کفن میاد دلم هی میگه ای بی کفن حسین😭 آری ما هرچه داریم از اسلام و اسلام هم هرچه دارد از ایثار و فداکاری این خانوم. سلام ما بر مادر خوبی ها سلام ما بر مادر مادر سادات سلام ما بر همسر گرامی و فداکار پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله جان ما فدای غربت و راه شما خانوم‌جان. برای ما مادری کن. تسلیت یا رسول الله(ص) تسلیت مادر.... تسلیت یا اهلبیت انبوه 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
مادر سلام https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
مادر نرو که فاطمه ات زار و مضطر است. https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اولین مومن عالم السلام علیک https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
°🌙 #حضرت ماه |🌙° خط قرمـــز🔻 خط مــرز و معبر استـ حــــرف ما فصل‌الخطابش رهبـ💚ـر استـ صبـــرمان در☺️ حصــر صبــر حیـدر استـ فتــح خرمشهـــرهایتـ خیبــــر استـ😊✋ http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سلام بر اولین مسلمان جهان سلام بر مادر مادر سادات سلام بر آنکه اسلام ما مدیون اوست. سلام بر آنکه اهلبیت از نسل اوست. سلام برخدیجه کبری سلام الله عشق پاک ازلی خداوند رحمان و رسول خدای منان 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
السلام علیک یا ناصره رسول الله صلی الله علیه و اله https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
مادر شنیدم شما هم مزارتون خاکیِ😭 پس بگو پسرت حسن از کی به ارث برده ای بی حرم مادر... ای بی حرم حسن... 😭🏴 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
معرفت و ادب اول بانوی مسلمان عالم 👇 حضرت خدیجه فرمودند: یا رسول الله من خجالت می کشم که به شما بگویم به دخترم فاطمه می گویم به شما بگوید. پیامبر از اتاق بیرون رفتند فاطمه 5 ساله کنار مادر نشست، خانم عرض کرد: فاطمه جان، من از قبر می ترسم، دوست دارم پدرت آن عبایی که موقع وحی به دوش می اندازد آن را کفن من قرار بدهد که من در قبر در امان باشم و به من صدمه ای نرسد ولی خجالت می کشم به پدرت بگویم. کسی که همه اموال خود را داده است از تقاضای یک عبا خجالت می کشد، جان همه عالم به قربان چنین بانوی باحیاء و باادب و باعفتی، پیامبر وارد حجره شدند، فاطمه زهرا عرض کرد بابا جان، مادرم دوست دارد این عبای خود را کفن او قرار بدهی ولی خجالت کشیدند این وصیت را به شما کنند. پیامبر فرمودند: باشد، حتما این کار را خواهم کرد، حضرت خدیجه از دنیا رفتند و پیامبر بدن این همسر را غسل دادند و زمانی که خواستند با عبای خود او را کفن کنند، جبرئیل نازل شد و عرض کرد که یا رسول الله خداوند متعال سلام می رساند و می فرماید کفن خدیجه با ما هست. جبرائیل از طرف خداوند تنها برای حضرت خدیجه کفن بهشتی می آورد و پیامبر خدا او را، هم با عبای خود و هم با کفن بهشتی، کفن کردند، نماز خواندند و در قبر وارد شدند و بدن این بانوی عزیز را در قبر دفن نمودند. 😭 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود