eitaa logo
خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
935 دنبال‌کننده
23هزار عکس
15.8هزار ویدیو
85 فایل
امام خامنه ای: شما افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم هستید. ارتباط با ادمین و انتقادات و پیشنهادات👇 https://eitaa.com/Sun_man313 🕪مسئول تبادلات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k
مشاهده در ایتا
دانلود
زهیرباش دلم!تابه کربلا برسی به کاروان شهیدان نینوا برسی امام پیک فرستاده درپی ات،برخیز! درانتظارجوابت نشسته،تا برسی http://eitaa.com/golestanekhaterat
#یا_حسین_علیه_السلام بی گمان روز قشنگی بشود امروزم ، چون سر صبح ، سلامم به تو خیلی چسبید.... السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام #لبیک_یا_حسین •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
سلام براعضای عزیز کانال در مورد صحبت های اقای وزیر بهداشت یه صحبت بود فک کنم شنیدنش خالی از لطف نیست. میدونید دلیل حرف وزیر چی بود؟ بنظر بنده بر اساس نظریه فرانسیس فوکویاما ۳۰سال پیش بعد از ۸سال جنگ اونم با ۷۸ کشور و شکستشون در اون دوران ایشون نظریه داد که پرنده تیز بالی که یک بال سرخ و یک بال سبز داره و زره پوشی از امروره که با گندکاریاشون میگن مشکلات تقصیر رهبریه الانم نوبت زدن بال سرخ حسینی و شهادتِ چون ملتی که دارد ندارد ❓❕خب حالا بااین تفاسیر اون صحبتها چه هدفی میتونه داشته باشه؟ 1⃣قبح شکنی از اهانت به ساحت مقدس اهلبیت سلام الله خصوصا امام حسین علیه السلام و دانشگاه انسان سازی و آزادگی در سرتاسر عالم که متاسفانه توسط هم حزبی های ایشون سابقه داره. 2⃣ ممکنه این صحبت امتحان جامعه باشه برای دونستن اینکه چند درصد از جامعه خصوصا جوانان هنوز پای کار امام حسین علیه السلام و راه ایشون هستند. 3⃣ ایجاد دلسردی و شبهه و سیاهنمایی از حقیقت اباعبدالله در بین جامعه و خانواده ها در آستانه ماه محرم که امام عزیز فرمود: این _محرم و است که اسلام را نگه داشته است. نزدیکه از این حرفها زیاد خواهید شنید. اما... هرکه بااین خاندان در افتاد...بدجور ورافتاد. ...✌🏻 مدیر کانال افسران جنگ نرم آوردیده https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
📚 📝 نویسنده : ❤️ 💠 از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را می‌شنیدم و تلاش می‌کردم از زمین بلند شوم که صدای بعدی در سرم کوبیده شد و تمام تنم از ترس به زمین چسبید. یکی از مقام به سمت زائران دوید و فریاد کشید :«نمی‌بینید دارن با تانک اینجا رو می‌زنن؟ پخش شید!» 💠 بدن لمسم را به‌سختی از زمین کَندم و پیش از آنکه به کنار حیاط برسم، گلوله بعدی جای پایم را زد. او همچنان فریاد می‌زد تا از مقام فاصله بگیریم و ما می‌دویدیم که دیدم تویوتای عمو از انتهای کوچه به سمت مقام می‌آید. 💠 عباس پشت فرمان بود و مرا ندید، در شلوغی جمعیت به‌سرعت از کنارم رد شد و در محوطه مقابل مقام ترمز کشید. برادرم درست در آتش رفته بود که سراسیمه به سمت مقام برگشتم. رزمنده‌ای کنار در ایستاده و اجازه ورود به حیاط را نمی‌داد و من می‌ترسیدم عباس در برابر گلوله تانک شود که با نگاه نگرانم التماسش می‌کردم برگردد و او در یک چشم به هم زدن، گلوله‌های خمپاره را جا زد و با فریاد شلیک کرد. 💠 در سه گلوله تانک که به محوطه مقام زدند، با چند خمپاره داعشی‌ها را در هم کوبید، دوباره پشت فرمان پرید و به‌سرعت برگشت. چشمش که به من افتاد با دستپاچگی ماشین را متوقف کرد و همزمان که پیاده می‌شد، اعتراض کرد :«تو اینجا چیکار می‌کنی؟» 💠 تکیه‌ام را به دیوار داده بودم تا بتوانم سر پا بایستم و از نگاه خیره عباس تازه فهمیدم پیشانی‌ام شکسته است. با انگشتش خط را از کنار پیشانی تا زیر گونه‌ام پاک کرد و قلب نگاهش طوری برایم تپید که سدّ شکست و اشک از چشمانم جاری شد. 💠 فهمید چقدر ترسیده‌ام، به رزمنده‌ای که پشت بار تویوتا بود اشاره کرد ماشین را به خط مقدم ببرد و خودش مرا به خانه رساند. نمی‌خواستم بقیه با دیدن صورت خونی‌ام وحشت کنند که همانجا کنار حیاط صورتم را شستم و شنیدم عمو به عباس می‌گوید :«داعشی‌ها پیغام دادن اگه اسلحه‌ها رو تحویل بدیم، کاری بهمون ندارن.» 💠 خون در صورت عباس پاشید و با عصبانیت صدا بلند کرد :«واسه همین امروز مقام رو به توپ بستن؟» عمو صدای انفجارها را شنیده بود ولی نمی‌دانست مقام حضرت مورد حمله قرار گرفته و عباس بی‌توجه به نگرانی عمو، با صدایی که از غیرت و غضب می‌لرزید، ادامه داد :«خبر دارین با روستای بشیر چیکار کردن؟ داعش به اونا هم داده بود، اما وقتی تسلیم شدن ۷۰۰ نفر رو قتل عام کرد!» 💠 روستای بشیر فاصله زیادی با آمرلی نداشت و از بلایی که سرشان آمده بود، نفسم بند آمد و عباس حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«می‌دونین با دخترای بشیر چیکار کردن؟ تو بازار حراج‌شون کردن!» دیگر رمقی به قدم‌هایم نمانده بود که همانجا پای دیوار زانو زدم، کابوس آن شب دوباره بر سرم خراب شد و همه تنم را تکان داد. 💠 اگر دست داعش به می‌رسید، با عدنان یا بی عدنان، سرنوشت ما هم همین بود، فروش در بازار موصل! صورت عباس از عصبانیت سرخ شده بود و پاسخ داعش را با داد و بیداد می‌داد :«این بی‌شرف‌ها فقط می‌خوان ما رو بشکنن! پاشون به شهر برسه به صغیر و کبیرمون رحم نمی‌کنن!» 💠 شاید می‌ترسید عمو خیال شدن داشته باشد که مردانه اعتراض کرد :«ما داریم با دست خالی باهاشون می‌جنگیم، اما نذاشتیم یه قدم جلو بیان! اومده اینجا تا ما تسلیم نشیم، اونوقت ما به امان داعش دل خوش کنیم؟» اصلاً فرصت نمی‌داد عمو از خودش دفاع کند و دوباره خروشید :«همین غذا و دارویی که برامون میارن، بخاطر حاج قاسمِ که دولت رو راضی می‌کنه تو این جهنم هلی‌کوپتر بفرسته!» 💠 و دیگر نفس کم آورد که روبروی عمو نشست و برای مقاومت التماس کرد :«ما فقط باید چند روز دیگه کنیم! ارتش و نیروهای مردمی عملیات‌شون رو شروع کردن، میگن خیلی زود به آمرلی می‌رسن!» عمو تکیه‌اش را از پشتی برداشت، کمی جلو آمد و با غیرتی که گلویش را پُر کرده بود، سوال کرد :«فکر کردی من تسلیم میشم؟» و در برابر نگاه خیره عباس با قاطعیت داد :«اگه هیچکس برام نمونده باشه، با همین چوب دستی با داعش می‌جنگم!» 💠 ولی حتی شنیدن نام امان‌نامه حالش را به هم ریخته بود که بدون هیچ کلامی از مقابل عمو بلند شد و از روی ایوان پایین آمد. چند قدمی از ایوان فاصله گرفت و دلش نیامد حرفی نزند که به سمت عمو برگشت و با صدایی گرفته را گواه گرفت :«والله تا وقتی زنده باشم نمیذارم داعش از خاکریزها رد بشه.» و دیگر منتظر جواب عمو نشد که به سرعت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت... .... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ♦️ بالا بردن پرچم امام حسین(ع) توسط زوج اروپایی در بلندترین نقطه اقیانوس منجمد شمالی 🔹این حسین کیست که قلبِ عالم براش می‌تپه و هرکسی به شیوه‌ی خودش به ایشون، عرض ارادت میکنه... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
23.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیئت مجازی شب دهم محرم ، شب عاشورا ببینید و منتشر کنید التماس دعا 🏴🏴🏴 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
11.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ این آقا پسر توی خیابانی در نجف نزدیک خونه‌شون به تنهایی یک تکیه و موکب ساده و کوچک درست کرد و منتظر آمدن دسته‌های عزاداری شد؛ اما هیچ کس نیامد! مادرش کلیپ کوتاهی ساخت و در گروه‌های محلی پخش کرد که پسرم عبور هیات است! ناگهان برخی هیئت‌های نجف مسیرشان رو عوض کردند و از آن خیابان رد شدند. او می‌بیند ... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──