امروز داشتم به شباهت بین تکرار تاریخ و تکرار مشکلات روانشناختی درون فردی در طول زندگی فکر میکردم.
در سال ۲۰۰۳ معمر قذافی که بر لیبی حکومت میکرد، با آمریکا مذاکره کرد تا تحریمات لیبی برداشته شده و از لیست کشورهای حامی تروریست خارج شود.
او ابتدا تمام تسلیحات هستهای کشورش را نابود و یا واگذار کرد،
صلح آمیز و غیر صلحآمیز
بعد از آن آمریکا گفت هنوز هم لیبی برای ما و دنیا خطرناک است.
تمام تسلیحات نظامی هم باید واگذار شود
و واگذار شد
آمریکا گفت نگران نباشید هرکس به لیبی حمله کرد ما خودمان از شما دفاع میکنیم
لیبی با معمر قذافی هرچه داشت را داد
اما تحریمها لغو نشدند
چون آمریکا گفت لیبی ممکن است در آینده برای ما خطرناک باشد و این چیزی نیست که به این راحتی قابل حل شدن باشد
و بعد با متحدانش به لیبی حمله کرد
و معمر قذافی به صورت عجیبی کشته شد.
این آیندهایست که آمریکا و متحدانش برای ما هم در نظر دارند
تاریخ بسیار تکراریست
کافیست فراموشمان نشود.
مثل اشتباهات ما در زندگیمان، که ثابتاند و آنقدر تکرار میشوند تا بتوانیم خودمان را در میانهی آن مشکلات به درستی پیدا کنیم، آن وقت تمام میشوند، وقتی خودمان را پیدا کنیم، مشکلاتمان را ببینیم و درست حلشان کنیم، آنوقت است که تاریخ، مشکلات زندگی را با تکرار و تکرار به صورتمان نمیکوبد.
جنگهای بین کشورها و جنگهای ما با مشکلات درونیمان از یک اصل ثابت پیروی میکنند: تکرار تا زمان آگاهی.
ما برای حفظ عزت بیرونی و درونیمان، به بازبینی دقیق گاه و بیگاهِ تاریخ دنیا و تاریخ درونمان نیازمندیم.
پ.ن: سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة الذین من قبل....
#روز_دوازدهم_جنگ_تحمیلی۲
#روزنوشتهای_یک_روانشناس
#مریم_قاسمی