#رسم_عاشقی📿
بعد از ۱۶ سال جنازه اش را آوردند...
برده بودنش بیمارستان بغداد
همانجا شهید شده بود،
با لب تشنه💔
بعد از این همه سال هنوز سالم بود
سر، صورت و محاسن از همه جا تازه تر!
یاد شبهای جبهه گردان تخریب افتادم
بلند می شد لامپ سنگر رو شل می کرد همه جا که تاریک می شد شروع می کرد به خوندن :«حسینم وا حسینا.»
می شد بانی روضه امام حسین (ع)
آخر مجلس هم که همه اشڪاشون رو با چفیه پاک می کردند.
محمدرضا اشکاشو می مالید به صورتش. دلیل تازگی صورت و محاسنش بعد از ۱۶ سال همین بود اثر اشک امام حسین(ع)
▪️شهید محمدرضا شفیعی
#رسمِشهدا...
#خدایابالحسینالهیالعفو... 🍃
🖤🕊
@raieheh 🌱 ♥️
#رسم_عاشقی📿
نماز صبح را که خواندم به علی نگاه کردم...
از حالتش تعجب کردم...
روی تختش آرام دراز کشیده بود و اشک مثل باران از چشمانش سرازیر بود...
وقتی نگاهم را دید با حالتی روحانی پرسید :
"داستان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را شنیدی؟"
جواب دادم : نه چه داستانی؟
گفت :یکی از بچهها به شدت مجروح شد .خون زیادی از او رفت و بیحال روی زمین افتاد...
با آن تشنگی فوقالعادهای که داشت به حالت اغما رفت.
یک دفعه متوجه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شد ایشان سرآن بسیجی را در دامنش گرفت با جام کوچکی که در دست داشت، آب به دهن بسیجی ریخت برایش دعا کرد بعد هم سراغ بقیه و چهرههای مجروح رفت و به آنها هم آب داد.
▪️شهید علیرضا موحد دانش
#رسمِشهدا...
#خدایابالحسینالهیالعفو... 🍃
🖤🕊
@raieheh 🌱 ♥️
#رسم_عاشقی📿
اعتقاد داشت وظیفه ما این است
که بچه هارا بیاوریم هیئت
وظیفه ما این نیست که هدایتشان کنیم
امام حسینع خودش هدایت میکند ..
[کتاب عمار حلب]
▪️شهید محمد حسین محمدخانی
#رسمِشهدا...
#خدایابالحسینالهیالعفو... 🍃
🖤🕊
@raieheh 🌱
#رسم_عاشقی🌱
چله ميگرفت؛...
قرار های مختلفی میگذاشت؛ #زيارت_عاشورا مي خواند يا يک چله نماز صبح ميرفت کنار شهدای گمنام تيپ الغدير...
نيتش را نميدانستيم ،وقتی مدتی بعد از نماز مغرب، زیارت عاشورا ميخواند حدس ميزديم که دوباره چله خوانی دارد...
يکی از کار هايی که باب کرده بود و به ما هم ياد داد ، قبل از محرم، شروع ميکرديم به عدس پلو خوردن،
ميگفت عدس اشک را زياد ميکند...😭
از چند روز مانده به محرم #مراقبه را شروع میکرد...❤️🕊
یک روز عاشورا یادم هست توی خانه غذا درست کرد، حدود چهل نفر بودیم.
روز عجیبی بود...
حتی موقع شستن دیگ و پختن غذا هم #روضه میخواندند. 💔
تعداد کم بود ولی، اثرش قابل قیاس نبود.
عشقِ این بود که با شور و حرارت بخواند.
میگفت :
نباید در بند سبک باشی؛ وقتی هم مثل ما مستمع بود اصلاً کاری به مداح نداشت. هر کسی اسم امام حسین (علیه السلام) را می آورد با خودش حسین حسین میگفت و ناله میکرد.😔
📚کتاب عمار حلب
🖤🕊
@raieheh 🌱