#عجیب😳
مرحوم حاج محمد علی یزدی:
در دوران کودکی یکی از همسایگان پسری داشت که با هم بزرگ شدیم. او شغل خوب و مورد تأییدی نداشت و در مجموع، انسان درستی نشد. تا این که از دنیا رفت. مدتی پس از فوتش، شبی او را به خواب دیدم که دارای جایگاه خاصی بود و ظاهر خوب و آراسته ای داشت. از او پرسیدم: من تو را در دنیا می شناختم؛ تو کار خیری انجام نداده بودی که حال چنین جایگاهی به تو بدهند.
او گفت درست است؛ من در دنیا انسان خوبی نبودم و از همان شب فوتم تا شب قبل، گرفتار عذاب بودم و سختی زیادی کشیدم، اما از شب قبل چنین مقامی به من بخشیده اند.
در کمال تعجب از او پرسیدم: چه چیز سبب این تغییر در وضعیت تو شد؟ گفت: دیشب خانمی را در این قبرستان دفن کردند. او همسر استاد اشرف آهنگر بود. هنگامی که او را به قبرستان آوردند، امام حسین ع به دیدارش آمدند. پس از خاکسپاری، بار دیگر امام حسین به دیدار او آمدند. مرتبه سوم که امام تشریف فرما شدند، دستور دادند تا عذاب از همه مردگان قبرستان برداشته شود. سپس از خواب بیدار شدم. فردا صبح زود به بازار آهنگران رفته، استاد اشرف حداد را یافتم.
از او پرسیدم:آیا همسر شما به رحمت خدا رفته؟
گفت: بله، برای چه؟!
از او پرسیدم: آیا همسرت به کربلا مشرف شده بود یا روضه خوان حضرت بود یا در منزل خود مجلس عزا برپا می کرد؟
وی دلیل سؤالاتم را پرسید و من به او گفتم که چه خوابی دیده ام. استاد اشرف برایم توضیح داد که همسر من هیچ یک از اعمالی را که شما برشمردید، انجام نداده بود؛ تنها در خواندن زیارت عاشورا مداومت می کرد.
#امام_زمان علیه السلام
کانال شبهات جوان و نوجوان 👇
@javanvnojavan