eitaa logo
جوار
1.3هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
57 فایل
#جوارنیوز . #اخبار #رفسنجان #انار #کرمان ادمین @Ao11114 تلفن تماس 09132925041
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹نام کتاب: 🔹نویسنده: 🔹ناشر: 🔹تعداد صفحات: ۲۵۶ صفحه 🔹قیمت با تخفیف ۲۰درصد: ۲۴۰۰۰تومان . 📚 معرفی کتاب: نوشتن از شهید سخت است. شهیدی که گل سرسبد و محبوب همۀ خانواده و اقوام و دوستانش بود. روحیۀ حمایت از مظلوم و ظلم ستیزی او در دوران قبل از انقلاب از او یک مبارز چریک ساخته بود. با اینکه نوجوانی ۱۲ساله بود اما در مبارزات مسلحانه شرکت می‌کرد. بسیار فعّال و مهربان بود. همیشه تند تند راه می‌رفت ، هیچ وقت بیکار نبود. تا فرصتی می‌یافت به اقوام و خویشان مخصوصا مسن‌ترها سر می‌زد و صله رحم می‌کرد. نمی‌نشست که برایش شیرینی و میوه بیاورند ، بلند می‌شد و کارهای مانده بر زمین را با علاقه انجام می‌داد. شب حنظله ها، خاطرات داستانی روحانی شهید محمد مهدی آفرند، فرمانده دسته ویژه غواص؛ گردان ۴۱۲ لشکر ۴۱ ثارالله است. . . 📕 تهیه کتاب از طریق: 🌎اینترنتی: https://b2n.ir/421139 📲پیامکی:3000141441 📞مرکز پخش: 02537840844 . 📌انتشارات شهید کاظمی شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور🖋🖋🖋 کانال اطلاع رسانی جوار(ایتا) https://eitaa.com/joinchat/1377828909Ccc31b4d5f2
امشب شب عملیات کربلای پنج، شب نوزده دیماه، است. شبی که بسیاری از تازه دامادها شهید شدند. قطعه ای از کتاب خاطرات داستانی : دوربین عکاسی‌اش را به دست گرفت و از همۀ مهمان‌ها خواست که با او عکس بگیرند. محمّدمهدی کنار همۀ اقوام حاضر ایستاد و عکس یادگاری گرفت. بی‌بی گفت: « مهدی جان! یک عکس ... دو عکس... این‌قدر عکس می‌گیری، اسراف میشه! » لبخند معناداری روی لبش نشست: « از من فقط همین چند تا عکس برای شما یادگاری می‌مونه! » بی‌بی ناراحت توی فکر فرو رفت، محمّدمهدی آهسته دم گوش بی‌بی گفت: « این راهی است که باید برم. می‌دونم که شهید می‌شم و دیگه برنمی‌گردم. » بی‌بی از جا پرید: « این حرف‌ها رو که به مریم نگفتی؟! او طاقت شنیدنش رو نداره.» لبخندی زد: « زندگی همینه! ... یک روز شادی یک روز غم. من می‌دونم مریم خانم با شنیدن خبر شهادت من در کنار شما حتماً صبوری می‌کنه. »
شاهکارهای عالی و فوق‌العاده قلم این نویسنده ستودنی هستش 🔴 های این با امضای ایشون تقدیم شما میشه 😍 1⃣ گلوله های داغ سفرنامه اربعین نشر شهید کاظمی ۱۶ هزار تومان 2⃣ سلام بر میت جذاب و متفاوت نشر معارف ۵۵ هزار تومان 3⃣ شب حنظله ها زندگی روحانی شهید محمدمهدی آفرند فرمانده دسته ویژه غواص گردان ۴۱۲ لشکر ۴۱ ثارالله نشر شهید کاظمی ۶۵ هزار تومان 4⃣ ساحل خونین اروند زندگی شهدای غواص محسن باقریان ، محمدرضا و مهدی صالحی نشر شهید کاظمی ۵۰ هزار تومان 5⃣حمله به ناو آمریکایی خاطرات حجت الاسلام دکتر حسین جلالی نشر ملک اعظم ۲۰ هزار تومان ** ثبت سفارش @smh66313 @ketabestanmarefat3
📚 سلام بر میت 🔴 این کتاب رو با امضای نویسنده محترم تقدیم شما خواهیم کرد... رمان سلام بر میت داستان طلبه‌ای جوان و بی‌تجربه است که در ماه رمضان به تبلیغ می‌رود و ترس نهفته‌ای از کودکی در دل و جانش رسوخ کرده، ترس از مرده و کفن و غسل و دفن. روستا و بعضی اهالی‌اش بوی مرده می‌دهند. طلبه در این روستا با سختی‌هایی مواجه می‌شود از ماجراهایش با دیوانه‌ای به نام ناصر تا برخوردش با معتادی به نام ملوعلی‌یخی! با داشته‌های معنوی و اخلاقی که در حجره و مدرسه علمیّه، سر کلاس اساتیدش کسب کرده است، با این مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند که گاه می‌شکند و گاه پیروز می‌شود. این داستان، روایت تلاش و امید جوانی طلبه در سایه‌ی توجه به خدا و یاد مرگ است و هر جوانی که این کتاب را بخواند و به قلبش رجوع کند، جوانه‌های امید و رشد اخلاقی در جانش ریشه می‌زند. به قلم رضا کشمیری نشر معارف ۵۵.۰۰۰ تومان ------------------ مشاوره و ثبت سفارش 👈 @smh66313 شما هم به جمع کتابخونا بپیوندید 👇👇 @ketabestanmarefat3
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین 🔴🔴🔴سوزش دل حاج قاسم ساعت یک و ۲۰ دقیقه است، دقیق سه سال پیش در همین لحظات بدن رشید تو قطعه قطعه شد در میان آتش و دود و پاره پاره‌های آهن. روح پاکیزة تو در آغوش شهیدان، در آغوش سالار شهیدان آرام گرفت اما مگر داغ تو آرام شدنی است؟ هرگز! سه سال است هر بار با دیدن لبخند تو ، با دیدن اشک‌های تو داغ دل‌مان تازه می‌شود. حاج قاسم عزیز بر من منّت گذاشت و سحرگاهی در ایّام فاطمیّه به خانة ما آمد. آستین‌هایش را بالا زده بود، جوراب‌هایش را درآورد و به جیب شلوار سپاهی‌اش آویزان کرد. توی راهروی خانه ایستاده بودم، محو تماشای او بودم. با مهربانی نگاهم کرد و گفت: «یه چیز خیلی دل من رو سوزوند!» این جمله را گفت و چشمانش پر از اشک شد. فقط نگاهش می‌کردم، نمی‌توانستم حرفی بزنم، انگار زبانم قفل شده بود. قلبم تند تند می‌زد، با نگاه التماسش کردم ادامه دهد. صدایش می‌لرزید: « بعد از رفتن، همه چیز خوب بود اما یه چیز جیگرم رو آتیش زد.» اشکش جاری شد: «اینکه تشییع جنازة من اینقدر جمعیّت اومد و باعظمت برگزار شد اما تشییع جنازه حضرت زهرا س مخفیانه و مظلومانه...خیلی شرمنده ...» نتوانست جمله را کامل کند، به هق هق افتاد. از شدت گریه دست روی زانو گذاشت و خم شد. بلند بلند گریه می‌کرد. چنان سوزناک اشک می‌ریخت که انگار داشت قلبم از جا کنده می‌شد. بغضم ترکید و زدم زیر گریه. نمی‌دانستم چه باید بگویم! چطور می‌توانستم دل پردرد او را آرام کنم؟ نمی‌شد، نمی‌توانستم. فقط می‌توانستم مثل او زار بزنم، هیچ‌وقت اینطور بی‌مهابا گریه نکرده بودم، از خواب پریدم، چشم‌هایم پر از اشک بود. ✔️نیمه شب است اما دلم آرام نمی‌گرفت، احساس می‌کردم این سوزش دل حاج قاسم را باید بنویسم و اعلام کنم، تا برسد به اهلش... ان‌شاءالله. 🖋️
🚨 به پویش پیوست. 🔰 حجت الاسلام و المسلمین رضا کشمیری نویسنده کتاب‌ حق التألیف چاپ بعدی اثر خود در را صرف کمک به مردم مظلوم و کرد. 📚شما هم می‌توانید با تهیه کتاب ایشان در این کار خیر سهیم باشید. برای ثبت سفارش کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/130855 🔗 حلقه وصل باشید.. ▫️تازه ترین خبرها را از کانال دریافت کنید. @javarnews
«راز چشم‌هایش» روایتی داستانی از زندگی مخلصانه مدیر و به چاپ رسید 🔹 این شهید عزیز از مبارزین قبل از انقلاب بود و بیش از پنج ماه در زندان ساواک کرمان به سر برد. ایشان اولین مدیر کل امورتربیتی آموزش و پرورش رفسنجان بود. 🔹 هیچ یک از دخترانی که شاگردش بودند را به چهره نمی‌شناخت! همه گوش بود و زبانی محکم و مستدل در پاسخگویی به شبهات اعتقادی و اخلاقی و اشکالات درس شیمی که عجب معلم خوبی بود هم در شیمی ، هم در عقاید و اخلاق. کلاس‌های تزکیه‌اش زبانزد عام و خاص بود، یک جور درس اخلاق عملی. 🔹 مزد سال‌ها جهاد با نفس و تدریس و مدیریت مخلصانه‌اش را یک روز قبل از شهادتش گرفت، آن سحر نورانی، وقتی که مولایش حضرت ولیعصر عجّل‌الله تعالی فرجه الشریف را در میان تپّه‌های غرب کشور دید و مژده شهادتش را از دو لب مبارک حضرت شنید. بله مزدش را همان شب گرفت و روز بعد یعنی پنجم مرداد ۱۳۶۲ در عملیّات والفجر ۳ به عشق دیرینه‌اش رسید. 🔹 اما پیکر مطهرش برنگشت، همسر و دو فرزندش سال‌ها بلاتکلیف و منتظر بودند. سال‌ها امیدوار که شاید اسیر باشد و برگردد. انتظارها ۱۲سال طول کشید تا سرانجام ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۴ درست در پیکرش شناسایی شد و چند روز بعد در میان دوستان و شاگردانش تشییع و به خاک سپرده شد. ✍️ ▪️ لینک خرید کتاب: https://manvaketab.com/book/391543/ 🔗 حلقه وصل باشید.. ▫️تازه ترین خبرها را از کانال دریافت کنید. @javarnews
برای کتاب مجموعه خاطرات طنز از دغدغه‌ها، شیرین‌کاری‌ها، دلسوزی‌ها، ریسک و خطرکردن‌ها و سفرهای تبلیغی حجت‎الاسلام را انتشارات شهید کاظمی در کتاب «‌چشم حاج‌آقا» به قلم حاج آقایی دیگر به نام جمع‌آوری کرده است. عنوان‌هایی همچون: آخوند بی‌عمامه، طلبه خُل وضع، حسین سیاه، کله‌پاچه، زورو، کره خر دشتبون، فرست‌کلاس، نماز بی‌وضو و... نمایانگر این است که در این کتاب با طنز و مطایبات جالب و نشنیده‌ای سر‌وکار داریم. همین که عموم مردم یا کسانی که خاطرات طلبه‌جماعت برای‌شان تازگی و موضوعیت دارد، بدانند که روحانی و آخوند و طلبه هم مثل بقیه خندیدن و خنداندن و احیانا شیرین‌کاری و حتی خرابکاری هم بلد است؛ کتاب به هدفش رسیده. کتابی که حتی برای جماعت نوجوان می‌تواند مفید و مفرح باشد و حتی برای کسانی که به‌هر دلیل موجه و ناموجهی از روحانیت و طلبه‌ها فاصله گرفته‌اند و علیه آنها موضع دارند هم کتابی جالب و واسطه الفت و آشتی می‌تواند باشد. حجت‌الاسلام جلالی هم البته با خمیرمایه طنز، با سر پرشور و روحیه دردسر‌طلب و با حس ماجراجویی با امتحان‌کردن کارهای جدید با ریسک‌های خطیر و البته با دغدغه تبلیغ دین و دلسوزی برای مردم، باعث ورق‌خوردن صفحات جذابی در این کتاب شده است. او با صداقت حتی آنجاها که خیط یا ضایع شده و کار را خراب کرده به‌خوبی روایت کرده است. همین عدم پنهانکاری و توجیه نکردن و مصلحت‌سنجی‌های بی‌مورد را کنار گذاشتن، کتاب را باورپذیر و خواستنی کرده است. ✍️حسن مجیدیان 🔗 حلقه وصل باشید.. ▫️تازه ترین خبرها را از کانال دریافت کنید. @javarnews