eitaa logo
"جواز نوکری" کانون نغمه پردازی
11هزار دنبال‌کننده
178 عکس
85 ویدیو
89 فایل
این کانال مخصوص اشعار و سبک های اجرا نشده و جدید برای ذاکرین عزیز می باشد... کانال های دیگر جواز نوکری @javazenokari_com ارتباط با دبیر کانون 👉 @khoshroo13700
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 سبک زمینه یا شور شهادت امام کاظم علیه السلام 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ علی بهرامی نیا⭐️ 📸 goo.gl/QtH1na ➖➖➖ بند اول نفسم بالا نمیاد شده دلم پریشون3 میسوزم از غم غریبی شدم اسیر زندون3 ای وای ،با دست و پای بسته ای وای، غم به دلم نشسته ای وای، بال و پرم شکسته دیگه دارم می برم بسکه کتک می خورم برای مرگم همش لحظه ها رو می شمرم موسی بن جعفرمنم گل پیمبر منم بند دوم با تازیانه دشمن پست می زد منو با کینه3 انگار که حق بچه های بابام علی همینه3 افتاد ، آتیش به کل جونم از زهر، می سوزه استخونم دلگیر و زار و ناتوونم کنج قفس مضطرم می باره چشم ترم ذکر لبم مادره تو لحظه ی آخرم موسی بن جعفر منم گل پیمبر منم بند سوم به این سیاچال بلا اگرچه مبتلایم3 ولی همیشه یاد حسین غریب کربلایم3 اشکه، چشام برات می باره جسمت شد آخه پاره پاره غمهات یادم میاد دوباره اون مردک رذل و پست به روی سینت نشست آخ که دل مادرت از این مصیبت شکست حسین حسین یا حسین ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد. ❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1️⃣ لینک کانال تلگرام 👉 goo.gl/3hY4Yu 2️⃣ لینک کانال سروش 👉 goo.gl/W7umm6 3️⃣ لینک صفحه اینستاگرام 👉 goo.gl/gDGjg4 🌐 سایت گروه 👉 www.javazenokari.com 🔹 گروه فرهنگی شاعـــــران جواز نوکـــــرۍ 🔸 ❤️ در انجام بهتر بارگذاری مطالب خواهشمندیم نظر خواهی را انجام دهید.
💠 سبک واحد سنگین یا زمینه شهادت امام کاظم علیه السلام 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ علی بهرامی نیا⭐️ 📸 goo.gl/QtH1na ➖➖➖ بنداول فتادم دگر از توان و نفس شدم آخر عمر اسیر قفس امان از جفای یه مشت بی حیا کجایی رضا جان به دادم برس هوای دلم سرد و بارونیه پر از درد و داغ و پریشونیه با این دست و پایی که زنجیر شده یه بغضی به این سینه زندونیه آه الامان زجور اعداء کنج قفس غریب و تنها بسته شده به رویم درها خدا بر ساحتم جسارت ها شد با حرف بد اهانت ها شد جسمم پر از جراحت ها شد خدا غم شد نصیبم من غریبم بی حبیبم داد از جدایی بی وفایی بی نوایی وای از غریبی از غریبی از غریبی بند دوم چطور از غم کنج زندون بگم دارم جون میدم زیر یوغ ستم دیگه استخونام همه له شده رد تازیونه س به روی تنم چقد این یهودی من و می زنه کبوده خدا کل این پیکرم می بینه که حساسم و می بره با لبهای نحسش نام مادرم قلبم داره از هم می پاشه رو گونه هام جای دستاشه رو بازوهام جای پاهاشه خدا آه ای خدا چیه تقصیرم شد همدمم غل و زنجیرم کنج قفس دارم می میرم خدا آه از غریبی بی حبیبی بی شکیبی از جور قاتل آه باطل ای دل ای دل وای از غریبی از غریبی از غریبی بند سوم گریز با این غصه ها که چنین بی حده به یادم غم مادرم اومده امون از جفای یه نامرد پست که بر صورتش ضرب و سیلی زده تمام وجودم همه آب شده می سوزم من از زهرکین ای خدا میاُفتم به یاد لب تشنه ی حسین کشته ی بی سر نینوا کنج قفس،با حال مضطر یاد جدم، زدم بال وپر روضه خوندم غریب مادر حسین یاد جسمی ، که افتاد روخاک یاد جسمی ، که بین خاشاک اربا اربا برهنه صدچاک حسین آه از غریبی نور عینم ای حسینم وای از سرتو حنجر تو پیکرتو وای از غریبی از غریبی از غریبی ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد. ❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1️⃣ لینک کانال تلگرام 👉 goo.gl/3hY4Yu 2️⃣ لینک کانال سروش 👉 goo.gl/W7umm6 3️⃣ لینک صفحه اینستاگرام 👉 goo.gl/gDGjg4 🌐 سایت گروه 👉 www.javazenokari.com 🔹 گروه فرهنگی شاعـــــران جواز نوکـــــرۍ 🔸 ❤️ در انجام بهتر بارگذاری مطالب خواهشمندیم نظر خواهی را انجام دهید.
💠 غزل مصیبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️علی اصغر یزدی⭐️ 📸 goo.gl/XRYYyu ➖➖➖ هر پاره سنگی در دِلِ دریا که گوهر نیست بیچاره آن چشمی که از داغ شما تر نیست زندان عقول ناقص این اهل دنیا بود زندان مکانی هست که موسی ابن جعفر نیست حتی زن بد کاره هم ایمان به او آورد تا صورتش را دید فهمید او ستمگر نیست هر، روزه اش با تازیانه می شود افطار در قعر زندان های هارون چیز بهتر نیست؟ زنجیر ها با شوق جسمش را بغل کردند آنقدر که جایی برای بوسه دیگر نیست خورشید را بر تخته ای کوتاه می بردند تابوت او دست کم از زنجیر و خنجر نیست در روز عاشورا برای اشک ثارالله قطعا دلیلی بهتر از لبخند اصغر نیست در آن هیاهو یک مسیحی گفت: ای مردم! این جسم خونین جسم فرزند پیمبر نیست؟ اسلام را در روز روشن زیر پا بردند شاید گُمان کردند در گودال مادر نیست زینب نگاهی کرد سوی علقمه وقتی می خواست در محمل رَوَد اما برادر نیست ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد. ❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1️⃣ لینک کانال تلگرام 👉 goo.gl/3hY4Yu 2️⃣ لینک کانال سروش 👉 goo.gl/W7umm6 3️⃣ لینک صفحه اینستاگرام 👉 goo.gl/gDGjg4 🌐 سایت گروه 👉 www.javazenokari.com 🔹 گروه فرهنگی شاعـــــران جواز نوکـــــرۍ 🔸 ❤️ در انجام بهتر بارگذاری مطالب خواهشمندیم نظر خواهی را انجام دهید.
4_5911385766927270785.mp3
زمان: حجم: 261.5K
✳️ تخصصی ترین کانال سبک و شعر 💠 گروه فرهنگی شاعران جواز نوکری 🔴 https://t.me/javazenokari 🌐 www.javazenokari.com
💠 سبک زمینه ی شهادت حضرت زینب سلام الله علیها 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ ابراهیم زمانی ⭐️ 📸 goo.gl/sDSXRW ➖➖➖ صبر مثل صبرِ بر مصیبت ، مثل صبرِ عمه زینب باز یاد مرتضی میفتن ، تا میخونه خطبه بر لب کربلا رو زنده کرد غیرتِ دخترِ فاطمه نداره ازکسی واهمه خواهرِ ساقیِ علقمه فقط تویی انت فی قلبی یا زینب دوباره رویِ لب ، این و میخونه دل بی تو مایه ی ننگه دلم برات تنگه ، دل دیووونه زینب مدد بی بی زینب مدد بی بی زینب بند دوم رفتی با دلی پر از خون با یه دنیا غصه در دل تا سرِ حسین و دیدی زدی سر به چوبِ محمل چی دیدی بانویِ صبر ؟ چرا اوج جوونی پیری چرا از همه دنیا سیری چرا دست به کمر میگیری نرو نرو بی بی تو دشت و تو صحرا نرو تک و تنها چه ظالمانه دشمن نداره که رحمی میشی بی بی زخمی به تازیانه زینب مدد بی بی زینب مدد بی بی زینب بند سوم باز داره آسمون میباره واسه ی عمه ی سادات خون به قلبِ شیعه کرده غمِ دروازه ی ساعات ای وای از بزمِ شراب چشمِ بی حیا ، زخمِ زبان لب و دندان و خیزران امان از دلِ زینب ، امان خدا خدا خیره شده به طشتِ زر نمیکنه باور سرِ برادر داداش ای دین و ای ایمان بازم بخون قرآن بریده حنجر زینب مدد بی بی زینب مدد بی بی زینب ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد. ❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1️⃣ لینک کانال تلگرام 👉 goo.gl/3hY4Yu 2️⃣ لینک کانال سروش 👉 goo.gl/W7umm6 3️⃣ لینک صفحه اینستاگرام 👉 goo.gl/gDGjg4 🌐 سایت گروه 👉 www.javazenokari.com 🔹 گروه فرهنگی شاعـــــران جواز نوکـــــرۍ 🔸 ❤️ در انجام بهتر بارگذاری مطالب خواهشمندیم نظر خواهی را انجام دهید.
💠 شعری تقدیم به بانوی صبر حضرت زینب سلام الله علیها 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ ابراهیم زمانی ⭐️ 📸 goo.gl/sDSXRW ➖➖➖ صبر مبهوت زیرِ لب می گفت : مگر این زن چه طاقتی دارد ؟ صبرِ ایوب جایِ خود ، اما صبرِ زینب حکایتی دارد ... صبرِ او اشکِ ناتوانی نیست صبرِ او ذوالفقارِ در بند است گاه با صبر ، گاه با خطبه تیغِ او در نیام برنده است خسته بال و شکسته قامت نیست اسوه ی صبر و بی هماورد است چوبِ محمل شکسته است ولی خم به ابرویِ خود نیاورده است کربلا هر کجا بلا می ریخت صبرِ زینب به چشم می آمد آن طرف کاخِ ظلم می لرزید تا که چشمش به خشم می آمد مثلِ بابا چو شیر می غرید مثلِ مادر حجابی از شب داشت کربلا زنده ماند در تاریخ چون کنارش حسین ، زینب داشت حلقه ی اشکِ دورِ چشمانش حلقه هایِ غمِ اسارت نیست این اسارت شروعِ آزادی است این اسارت کم از شهادت نیست این زن آموزگارِ تاریخ است هم کلامِ ستم نخواهد شد دخترِ خطبه هایِ بی پایان خطبه اش خرجِ غم نخواهد شد کشتی صبر و استقامت را مرد و مردانه او به جریان برد کربلا با حسین شد آغاز کار را خواهرش به پایان برد ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد. ❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1️⃣ لینک کانال تلگرام 👉 goo.gl/3hY4Yu 2️⃣ لینک کانال سروش 👉 goo.gl/W7umm6 3️⃣ لینک صفحه اینستاگرام 👉 goo.gl/gDGjg4 🌐 سایت گروه 👉 www.javazenokari.com 🔹 گروه فرهنگی شاعـــــران جواز نوکـــــرۍ 🔸 ❤️ در انجام بهتر بارگذاری مطالب خواهشمندیم نظر خواهی را انجام دهید.
💠 شعر خطبه ی حضرت زینب سلام الله علیها در شام💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ محمد مهدی خانمحمدی ⭐️ 📸 goo.gl/GZcXss ➖➖➖ والصّبح... «ثمَّ کان عاقِبَۀَ الَّذینَ اَساؤُا السُّوای أن کَذَّبوا بِآیاتِ اللهِ و کانُوا بها یستهزؤُن» سوره ی روم، آیه ی ۱۰ دمید گرد و غبار سپاهیان سحر گرفت قلعه ی شب را طلیعه ی لشکر در ازدحام فلک برق فجر پیدا شد رها شدند از آن تیرگی هزار اختر سپیده سر زد و با دست مهربانی خویش کشید پرده ای از نور روی قرص قمر به دوش کوه بر آمد ملیکه ی مشرق طلوع کرد و جهان را گرفت سر تا سر به شکر فتح خودش بر سر زمین پاشید بدون هیچ دریغی هزار سکّه ی زر چه خلقتی است؟ شگفتا! چه آیه ای؟ عظمی! به فتح صبح قسم خورده خالق اکبر قسم به صبح که خورشید شام زینب بود بزرگوار، شکوه آفرین، بلند نظر به هوش باش که برخاست محکمات علی بلند شد که قیامش به پا کند محشر بلند شد، سخنش را نشاند بر کرسی نیاز نیست که باشد خطیب بر منبر بلند شد، همه بت ها به لرزه افتادند مگر که رفت علی روی دوش پیغمبر؟ کلام موجز او واژه واژه پر اعجاز به گوش می رسد آیات سوره ی کوثر شبیه بود به تسبیح رشته ی سخنش به جای لفظ به هم وصل کرده درُ و گهر مگر که روح الامین سوره ی قیامت خواند که کاخ ظلم شد از این کلام زیر و زبر خطاب کرد: «اَنا بِنتُ قامِعِ الکَفَرة وَرِثتُ حُجبَ الکوثَر وَ مَنطِقَ الحیدر منم همان که جگر گوشه نبيّ خداست تویی نواده ی آن زن که می درید جگر رسیده کار به جایی که هم کلام تو اَم منی که همسخنم نیست از ملک کمتر کنیز های تو در کاخ ها نشسته به تخت عزیز های پیمبر اسیر کوه و کمر اسیر در غل و زنجیر کودکان یتیم؟ ندای روح الامین می رسد: فَلا تَقهر!» به پای خطبه ی غرّاءِ ذوالفقاری او سپاه شب زده انداخت بی اراده سپر هنوز می رسد از شام برق خورشیدش اگر مسافر صبحی، ببند بار سفر! مرکّب و قلم و کاغذ و مضامین سرخ رسانده نامه ی خون را کبوتری بی سر من الغریب می آید، نمانده وقت خضاب حبیب های حرم را خبر کنید، خبر! مدافعان حرم بوده ایم نسل به نسل رسیده قبضه ی شمشیر از پدر به پسر اگر چه سر بدهد، قصّه اش به سر نرسد که شیعه حبّ علی را گرفته از مادر چه می شود که علی جان به ما سری بزنی شهید چشم تو باشیم لحظه ی آخر حکایت من و عشق تو همچنان باقی ست اگر چه باز به پایان رسید این دفتر ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد. ❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1️⃣ لینک کانال تلگرام 👉 goo.gl/3hY4Yu 2️⃣ لینک کانال سروش 👉 goo.gl/W7umm6 3️⃣ لینک صفحه اینستاگرام 👉 goo.gl/gDGjg4 🌐 سایت گروه 👉 www.javazenokari.com 🔹 گروه فرهنگی شاعـــــران جواز نوکـــــرۍ 🔸 ❤️ در انجام بهتر بارگذاری مطالب خواهشمندیم نظر خواهی را انجام دهید.
✋ سلام علیکم با عنایت به خداوند متعال گروه فرهنگی شاعران جواز نوکری کار خود را در پیام رسان ایتا نیز به زودی دنبال خواهد کرد... 💠 گروه فرهنگی جواز نوکری
🌷 بسم الله الرحمن الرحیم 🌷