شب هفتم محرم 1399.pdf
522.9K
#اشعار_شب_هفتم_محرم_1399
#حضرت_علی_اصغر_ع
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
رضیع الحسین(ع)
و جهان در گذر از حادثه ای دیگر بود
سینه ی خاک پر از بغض ملال آور بود
هر طرف پولکی از قاب نگاهی می ریخت
دشت ,دریا شد و انگار زمین محشر بود
شانه بر شانه ی شب ,آب قدم زد آرام
دیده ی خشک زمین, از غم طفلان تر بود
پای گهواره ی سرباز دلیری کوچک
آنچه جا ماند ,تکان های دل مادر بود
کهکشان شاخه ی کوچکتر راهی تازه
راه شیری گذرش,حلق علی اصغر بود
چه کسی گفته که افتاد علم در آن روز؟
بیرق آنروز به دستان گلی پرپر بود
پای قنداقه ی خونین نهالی نازک
پرچم سرخ شهادت علمی دیگر بود
گریه اش حزن سرود همه ی تاریخ است
روضه ی کودک و بابا و عمو و سر بود
سایه ی شاخه ی شش ماهه به شعرم افتاد
شعر باران زده ام مرثیه ی آخر بود
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_99
#سمیرا_یکه_تاز
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
رضیع الحسین(ع)
بین گهواره،به ارباب،چه زیبا خندید
مثل یک غنچهی نشکفته به مولا خندید
پدرش،عازم میدان شد و در آغوشش
طفل شش ماههاش از شوق به بابا خندید
نور خورشید چه سوزان به رویش میتابید
شوق رفتن به سرش بود،به گرما خندید
عمر سعد لعین دید که لشکر پاشید
همه در شکّ و یقین،حرمله اما خندید
این چه عشقیست که در کرب و بلا جاری است؟
تیر در بین گلویش،به تقلّا خندید
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_99
#علی_گلچین_پور
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir