✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت علی (ع)
من اومدم بگم خدای حیدر
گرچه بدم جونم فدای حیدر
من اومدم بگم تو این دل شب
در می زنه بازم گدای حیدر
من اومدم قرآن به سر بگیرم
با زینبش برا شفای حیدر
من اومدم امشب دیگه بمیرم
برای درد و غصه های حیدر
من اومدم بگم آقام بیادش
به پای ذکر روضه های حیدر
من اومدم یه ذره نور بگیرم
از نوکرای با صفای حیدر
من اومدم بگم منو بشوری
با اشک چشم بچه های حیدر
من اومدم بگم منو ببخشی
به حق ناله ی شبای حیدر
من اومدم بگم شبیه زینب
سیاه پوشیدم تو عزای حیدر
من اومدم بگم اگر چه پستم
ولی دلم داره ولای حیدر
من اومدم بگم که خیلی مردی
مارو خریدی به وفای حیدر
من اومدم بگم اگه سیاهم
نذار بدی هامو به پای حیدر
من اومدم بگم که زندگیمو
جونمو بچه هام فدای حیدر
من اومدم بگم به جون زهرا
مارو ببر صحن و سرای حیدر
من اومدم دیگه ازت بگیرم
برات ایون طلای حیدر
من اومدم بگم اگه خدائیش
علی نبود کی بود به جای حیدر
#شهادت_حضرت_علی_ع
#ماه_رمضان
#مجتبی_روشن_روان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر پیامبر مکرم اسلام (ص)
بوی غم می رسد انگار... دلم می ریزد
اشک از دیده ی غمبار حرم می ریزد
از نگاهِ نگران، برق اِلَم می ریزد
خوب پیداست که باران ستم می ریزد
آه آرامش زهراست به هم می ریزد
یا... قرار است که پیغمبر اکرم برود
سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود
مهربانی که برای همه همچون خورشید
نور از خنده ی لب های ترش می بارید
از گرفتاری امّت به جزا می ترسید
روز و شب در پی ارشاد بشر می گردید
مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید
در دلم شور عجیبی ست، نمی دانم چیست؟!
در گلو بغض غریبی ست، نمی دانم چیست؟!
دخترت زار به سر می زند ای وای دلم
بر دلم غصه شرر می زند ای وای دلم
پدرم حرف سپر می زند ای وای دلم
حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم
دل بریدن ز تو بابا به خدا آسان نیست
بعد تو واسطه ی وحیِ خدا با ما... کیست؟
این جوان کیست...؟ که از دیدن رویش در دل
غصه وارد شده و خنده ز لب شد زائل
آه یا رب شده انگار صبوری مشکل
گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل
با اجازه... بگذارید بیایم داخل
با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد
پرده از صورت پوشیده ی خود یک سو زد
مژده ای رحمت رحمان! که سحر نزدیک است
ای رسول مدنی! صبح سفر نزدیک است
شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است
به علی نیز بگو... روز خطر نزدیک است
وقت برپا شدن آتش در نزدیک است
پدر آماده ی رفتن به سماوات، ولی...
نگران است برای غم فردای علی...
تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد
نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد
آه از سینه ی افلاک برآمد... فریاد
به علی فاطمه را باز امانت می داد
داشت اما خبر از قصه ی زهرا، ای داد
این همه بی کسی ای وای سرم... درد گرفت
دل سرشارِ غم و شعله ورم... درد گرفت
او زِ فردای حسین و حسنش داشت خبر
از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر
از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر
از غم حیدرِ خیبر شکنش داشت خبر
از حسین و بدن بی کفنش داشت خبر
اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد
پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد
#شهادت_پیامبر_اکرم_ص
#مجتبی_روشن_روان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
چون جام زهر... غریبانه سر کشید
فریاد زد خدا و... عبا را به سر کشید
پنجاه و چند ساله ی موسی به کوچه ها
پنجاه و چند مرتبه آه از جگر کشید
با سینه ای که آتش از آن شعله می کشید
ناله برای کشته ی دیوار و در کشید
او بود و خاک حجره و یک ناله ی ضعیف
آری نفس نفس زدنش تا سحر کشید
یک روزه زهر بر دل زارش اثر نمود
وقت سحر به جانب دادار پر کشید
در انتظار آمدن میوه ی دلش...
پا را به سوی قبله چنان محتضر کشید
سینه زنان، دریده گریبان، پسر رسید
دستی به روی ماه کبود پدر کشید
**
آه از دمی که زینب کبرای غم نصیب
« آمد تن امام زمان را به بر کشید»
با دست زخم خورده ی خود دختر علی
تیر شکسته از تن مولا به در کشید
گل مانده بود در وسط تیغ و نیزه ها
آمد ز پای ساقه ی یاسش تبر کشید
از خاک زیر حنجر خونین دلبرش
با نیّت شفا روی چشمان تر کشید
#شهادت_علی_بن_موسی_الرضا_ع
#مجتبی_روشن_روان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت فاطمه(س)
سر می زنم به خانۀ آتش گرفته ای
پاکیزه آستانۀ آتش گرفته ای
اینجا بهشت سوختۀ حضرت خداست
عرشی ترین نشانۀ آتش گرفته ای
بعد از نماز برلب خود مشق می کنم
تسبیح عارفانۀ آتش گرفته ای
ثقلین مصطفی که امانت سپرده بود!!!
افتاد در میانۀ آتش گرفته ای
خون می چکید در دل شعله به روی خاک
از ساقۀ جوانۀ آتش گرفته ای
دیگر برای شانه زدن قوتی نداشت
از دست درد... شانۀ آتش گرفته ای
مادر! برای محفل پر شور عاشقی
سوزان ترین ترانۀ آتش گرفته ای
اشکم ز دیده می چکد و شعله ور شدم
در... روضه شبانه آتش گرفته ای
بهر رها شدن ز عذاب الیم حق
تو بهترین بهانۀ آتش گرفته ای
محبوبۀ خدائی و قدیسۀ علی
زهرای بی نشانۀ آتش گرفته ای
با یاد دست تو به دلم دست می دهد
احساس شاعرانۀ آتش گرفته ای
باید برای گریه به صحرا سفر کنی
ای وای عجب زمانۀ آتش گرفته ای
آتش گرفته ام ز تب داغ تو ببین
همپای نازدانۀ آتش گرفته ای
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#مجتبی_روشن_روان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
یازدهم شعبان
خوشم که سرسپردهی صدای دلبرم
خوشم که بیقرار یک دعای دلبرم
اسیر یک نگاه دلگشای دلبرم
خوشم که دم به دم پر از هوای دلبرم
هوایی هوای کربلای دلبرم
دوباره در هوای یک تبسُّم ملیح...
دخیل عشق بستهام به گوشهی ضریح
اگر خمار و بیقرار و زار و خستهای
ز کار و بار روزگار دل شکستهای
اگر به لطف دیگران نظر نبستهای
اگر دل از تمام غیر او گسستهای
قیام کن چرا جدا ز خُم نشستهای
شب حوالهی پیاله آمده بیا
شب گرفتن حواله آمده بیا
بیا اسیر لطف بیکرانهی حسین!
بیا خمار بادهی شبانهی حسین
بخوان دوباره یکسره ترانه حسین
بیا ببین صفای آشیانهی حسین
تنزّلُ الملائکه... به خانهی حسین
شب نزول استعارهی محبّت است
شب تولد ستارهی محبّت است
تولد ستارهای که ماه عالم است
تلألو دوبارهی رسول خاتم است
تجلی جلالت علی اعظم است
ستارهای که با کرامت و مُکرم است
دلیل گریههای هشتم محرم است
خوشم که در هوای رؤیتش روانیام
به پای این ستاره میرود جوانیام
ستارهای که در مدار او ستارهها
جواب روشنی برای استعارهها
که... میدهد به ما نشانِ راه چارهها
ستارهای که با وجود ماه پارهها
شدند محو طلعت رخش نظارهها
تولد ستارهی سحر مبارک است
حسین فاطمه شده پدر... مبارک است
تولد ستارهای که زهرهی صفاست
ستارهای که روشنای عرش کبریاست
ستارهای که صاحب سریر انماست
ستارهای که رونق بهشت کربلاست
دمی نگاه او نیاز کلّ عمر ماست
به افتخار این ستارهی محمّدی...
من از عدم درآمدم! تو هم درآمدی؟
ستارهای که نور در مدار خندهاش
ستارهای که ماه بیقرار خندهاش
ستارهای که عشق سر به دار خندهاش
نجات عالم است گوشه کار خندهاش
بهشت میکند خدا نثار خندهاش
به عشق این ستاره پا بکوب و دف بزن
به شادباش حضرت حسین کف بزن
ستارهی محمّدی شمائل حسین
ستارهی محمّدی خصائل حسین
ستارهی محمّدی فضائل حسین
ستارهی محمّدی مسائل حسین
ستارهی محمّدی دلائل حسین
به افتخار این ستارهی خدا نشان
بزن کف مرتب و علی علی بخوان
ستارهای که آسمان به زیر پای او
ستارهای که یک جهان شده فدای او
ستارهای که انس و جان... ز جان گدای او
ستارهای که صاحب الزمان ثنای او
نموده در زیارتش بیان برای او...
سلام ای سلالهی خلیل یا علی!
به راه عشق اوّلین قتیل یا علی
دوباره سر زده مگر رخ پیمبری
دوباره جلوهگر شده جمال حیدری
چه روی دلگشایی و چه نام دلبری
عجب دلیر دلبر و عجب دلاوری
همه حسینی و ... حسین ... علی اکبری
میان شور نغمهی علی علی مدد
صدای کِل کشیدن فرشته میرسد
ستارهی ستارههای فاطمه علی!
محمد علی نمای فاطمه علی!
ببین که عمه با صدای فاطمه علی!
نشسته در برت به جای فاطمه علی!
دوباره ناز کن برای فاطمه علی!
بناز که... نیاز عمه ناز چشم توست
اذان به وقت شرعی نماز چشم توست
به گیسوی نشسته روی شانهات قسم
به حال بندگی عاشقانهات قسم
به سفرهی همیشه پهنِ خانهات قسم
به رحمت مدام بیکرانهات قسم
به آن چراغ بام آستانهات قسم
نمیروم به جایی از در سرای تو
امیدوارم عاقبت شوم فدای تو
نگاه کن به حال این اسیر مضطرب
توجهی به سوی این حقیر مضطرب
تفضّلی به بندهی فقیر مضطرب
تو حضرت امیر و من اجیر مضطرب
چقدر در مصاف تو دلیر مضطرب!
فتادهاند از نفس کنار راه تو
فدای گردشِ گداکُشِ نگاه تو
خدا برای من فقط گدا شدن نوشت
گدای خانوادهی شما شدن نوشت
به کوچههای لطفتان رها شدن نوشت
هلاک جمعههای کربلا شدن نوشت
و عاقبت به راهتان فدا شدن نوشت
ولی برای تو نوشته: دلبری کنی
مرا به لطف خود علیِ اکبری کنی
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
#مجتبی_روشن_روان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
چون جام زهر... غریبانه سر کشید
فریاد زد خدا و... عبا را به سر کشید
پنجاه و چند ساله ی موسی به کوچه ها
پنجاه و چند مرتبه آه از جگر کشید
با سینه ای که آتش از آن شعله می کشید
ناله برای کشته ی دیوار و در کشید
او بود و خاک حجره و یک ناله ی ضعیف
آری نفس نفس زدنش تا سحر کشید
یک روزه زهر بر دل زارش اثر نمود
وقت سحر به جانب دادار پر کشید
در انتظار آمدن میوه ی دلش...
پا را به سوی قبله چنان محتضر کشید
سینه زنان، دریده گریبان، پسر رسید
دستی به روی ماه کبود پدر کشید
**
آه از دمی که زینب کبرای غم نصیب
« آمد تن امام زمان را به بر کشید»
با دست زخم خورده ی خود دختر علی
تیر شکسته از تن مولا به در کشید
گل مانده بود در وسط تیغ و نیزه ها
آمد ز پای ساقه ی یاسش تبر کشید
از خاک زیر حنجر خونین دلبرش
با نیّت شفا روی چشمان تر کشید
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#مجتبی_روشن_روان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir