eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
918 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سالروز تخریب بقیع کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن کاش اینجا داشت شب ها روضه خوانی لااقل کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تاسحر اینجا بمانی لااقل کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل کاش میدادیم با یک روضۀ ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل کاش در خاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد کارفرما مهدی و ما پارکابش می شویم اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است در مدینه چارتا نور خدا هم دیدنیست می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت در میان کاسهٔ آبی شفا هم دیدنیست چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند چارتا خورشید این صحن و سرا هم دیدنیست در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع تابش گلدسته های کربلا هم دیدنیست مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو در کدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است در کجایت نیمه شب ها مرتضی سینه زده در کجایت رد پای اشک های حیدر است گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب کربلا آرامگاه لاله های پرپر است گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است من نمیدانم که محسن هست آنجا یاکه نه در عوض کرببلا قبر علی اصغر است در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع یک جوان ارباًارباً نیست قطعا ای بقیع 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح ولادت امام رضا (ع) به گفته های موثق روایت است اینجا نفس کشیدن مان هم عبادت است اینجا به کاسه و به کف دست اکتفا نکنید که رود و چشمه نه دریای حاجت است اینجا بیا به مجلس شمس الشموس ونیت کن که بودن تو یقینا زیارت است اینجا بیار حاجت خود را که وقت باران است که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا بگیر دامن شمس الشموس عالم را گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا رسیده ام ‌به حرم با دوچشم بارانی شب ولادت آقا قیامت است اینجا سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق کریم گرکه تو باشی گدا نمی ماند توسفره پهن کنی بینوا نمی ماند کنار پنجره فولاد تو امام رئوف بدون شک نگرفته شفا نمی ماند شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است نقاره خانۀ تو بی صدا نمی ماند اگر نگاه خودت را بگیری از عالم بجان فاطمه حاجت روا نمی ماند!!! اگر که نام تو را آشنا صدا بزنیم کنار نام تو نام آشنا نمی ماند میان اینهمه زائر که درکنار تواند کسی نرفته به کرببلا نمی ماند توچشمه ای تو زلالی تو مثل بارانی امام هشتمی وپادشاه ایرانی تو آنکه در دل هر دل سپرده محبوب است مرا بخر که دراین سینه قلبم آشوب است نمک بریز زچشمت بکن نمک گیرم که پای سفرۀ چشم تو رزق من خوب است خدا علی و علی هم علی توهم که علی چقدر نام علی در حرم طلا کوب است فدای صحن و سرایت فدای ایوانت بهشت هم دم ایوان طلات مجذوب است چقدر شان تو بالاست هرکسی از دور سلام هم بدهد زائر تو محسوب است زکار شیخ بهایی دوعالم حیرانند فقط زلطف تو بوده اگر که اعجوبه ست شنیده ام که با او گفته ای که تابه ابد گناهکار نیاید حرم کجا برود لباس کهنه ات آقا عبای سلطانی ست فدای لحن صدایت شوم که قرآنی ست به حوض آب و به فواره ی حرم سوگند که چشمهای من اینجا همیشه بارانی ست شکوه کوه و بلندای عرش و فرش و زمین زقدو قامت گلدسته ی تو بالانیست زگنبدو حرمت خوب می شود فهمید که این حرم همه اش کار دست ایرانی ست بدون شک فقط از لطف چشم تو بوده که سایه سرمن رهبری خراسانی ست تو میرسی دم جان دادن همه آنجا گواه گفته من پیر مرد سلمانی ست چه خوب ذکر تو را وقت مرگ می گیریم همه به پای تو سر می نهیم و می میریم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ آخر صفر فصل عزا و اشک دمادم تمام شد باز این چه شورش استُ چه ماتم تمام شد پیراهن سیاه دلم گریه می کند من زنده ام به گریه بر او، غم تمام شد در این دو ماه چشم من از باده خیس بود فصل عزای عالم و آدم تمام شد امسال هم بهار دل ما دو ماه بود دیگر بهار بیرق و پرچم تمام شد دیشب دلم گرفت، غرورم شکسته شد پرچم که رفت بارش نم نم تمام شد یادش بخیر روز دهم ناله ها زدیم دیشب به بعد خاطره هایم تمام شد یادم نمی رود دل خون سه ساله را سیلی که خورد گفت: سه سالم تمام شد وقتی کتیبه های دلم جمع می شوند یعنی زمان عفو گناهم تمام شد در پستوی دلم همه راجمع می کنم مشکی در آورید صفر هم تمام شد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح و شهادت امام هادی(ع) اشک را روز جزا با نور قیمت می‌کنند بر تو هر کس گریه کرده وقف جنت می‌کنند ایها الهادی گدایان در تو تا ابد بر هزاران حاتم طائی کرامت می‌کنند اشک‌هایی را که در این روضه‌هایت ریخته قطره قطره وصل بر دریای رحمت می‌کنند سینه‌زن‌های تو با سینه‌زدن در روضه‌ات مثل موسی در میان طور عبادت می‌کنند مردم ایران به یاد صحن نورانی تو حضرت عبدالعظیمت را زیارت می‌کنند عده‌ای با پرچم یاهادی‌ات روز جزا از تمامی گنه‌کاران شفاعت می‌کنند نام تو دارد جهانی را هدایت می‌کند علتش این است بر نامت اهانت می‌کنند کاش می‌شد ما فدایی نگاهت می‌شدیم کاشکی در سامرای تو سپاهت می‌شدیم ای کلام تو کلام ناب قرآن یا نقی زنده شد از برکت نام تو انسان یا نقی حرمت نام تو ای مظلوم شهر سامرا واجب عینی شده بر هر مسلمان یا نقی مردم ایران‌زمین با احترام و مؤمن‌اند کاش جای سامرا بودی در ایران یا نقی با دعای جامعه ما را رساندی تا خدا ای کلید اصلی ابواب ایمان یا نقی مهبط وحیی تو آقا معدن‌الرحمه تویی ای مصابیح‌الدجی ای باب احسان یا نقی ای که اعلام‌التُقی هستی و هم کهف‌الوری هر کسی شد نوکرت شد از بزرگان یا نقی منتهی‌الحلمی ستون علمی ارکان‌البلاد ای امام مهربانِ بهتر از جان یا نقی با گدایی از تو دارم پادشاهی می‌کنم مرغ دل را سوی ایوان تو راهی می‌کنم آمدم کنج حریمت با دو تا چشم تری آمدم پیش تو آقاجان برای قنبری آمدم مثل غلامی بر سر بازار تو جان زهرا حضرت هادی مرا هم می‌خری؟ ای غریب سامرا ای آشنای عالمین تو امام عسگری هستی و خود بی‌عسگری هر زمانی آمدم دیدم حریمت خاکی است با ضریح تخته‌ای‌ات اشک در می‌آوری ای فدای نام تو جان تمام شیعه‌ها ایهاالهادی النقی تو یک علی دیگری در خرابه جا گرفتی پیش یک دسته گدا پادشاهانه نشستی در کنار نوکری نیمه‌ی شب ریختند آقا سر سجاده‌ات قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری بردنت از خانه‌ات اما دری دیگر نسوخت در میان شعله دست و پای یک مادر نسوخت گرچه بر روی لبت نامی به جز مادر نبود روی دوشت کنده‌زنجیر زجرآور نبود آمدی بزم شراب و حرمتت آنجا شکست در عوض آقا در این مجلس که تشت زر نبود دور تو پر بود از نامردهای سامرا در عوض دور و برت بالای نیزه سر نبود دور تو کف می‌زدند و عده‌ای باده به دست سخت بود اما کنارت خواهری مضطر نبود گرچه تنها بودی آقاجان در این مجلس ولی دور تو خولی و شمر و لشگری دیگر نبود جای صدها شکر باقی مانده در بزم شراب خیزران بالا نمی‌آمد لبی هم تر نبود خوب شد حرف از کنیزی هم نشد در آن میان خوب شد چشم پلیدی خیره بر دختر نبود وای از شام بلا و مجلس شوم یزید بعد از آن دنیا دگر بر خود چنین بزمی ندید 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امیرالمومنین (ع) هرکه از قافله‌ی یار جدا می‌گردد عاقبت اهل دو رنگی و ریا می‌گردد گره اهل ولا کور اگر باشد هم با نگاه علی و فاطمه وا می‌گردد عبد آلوده نفس هم بکشد پیش علی پاک تر از همه‌ی آینه‌ها می‌گردد هرکسی روبروی نام علی سر خم کرد در قنوت سحر فاطمه جا می‌گردد هرکسی مست علی نیست بداند این را تا خود حشر گرفتار بلا می‌گردد هرکسی قطره‌ای از جام ولایت بچشد علوی می‌شود و از عرفا می‌گردد تَرَک خانه‌ی کعبه به دوعالم فهماند دل که بشکست فقط جای خدا می‌گردد عشق مولا گهر و سینه‌ی من هم صدف است دل من قبله‌نماییست که سمت نجف است نام مولاست که هر لحظه گره باز کند در دل حیدریون شور جنون ساز کند جای دارد دل هر کس که در آن مهر علی‌ست روز محشر به بهشت ازلی ناز کند شب معراج هم انگار نبی گفت علی تا که از خاک شود کنده و پرواز کند شیعه با نام علی رقص جنون می‌گیرد این فقط نام علی هست که اعجاز کند سالی یک مرتبه آن‌هم شب میلاد علی نذرکرده‌ست خود کعبه دهن باز کند یاعلی عرش نشسته‌ست به امیدی که قد و بالای تو را باز برانداز کند مصطفی شمس بهشت است اگر ماه تویی او رسول است اگر پس ولی الله تویی غیرت حیدری تو دل کوثر را برد مصطفی با تو فقط نام برادر را برد شب معراج به سوی حرم قرب خدا با پر نام تو جبریل پیمبر را برد آمدی دردل میدان و همه ترسیدند نعره‌ی حیدری‌ات زَهره‌ی لشکر را برد ذوالفقار تو خودش کار خودش را بلد است با مدد از نفست باد شد و سر را برد لشگری از غضب مالک اشتر ترسید چون‌که نام اسداللهی حیدر را برد موقع چرخش تیغ تو زمان می لرزد پلک برهم بزنی قلب جهان می لرزد گِل ما روز ازل تشنه‌ی باران تو شد خود حق شیفته‌ی این‌همه ایمان تو شد تو اگر شکل خدایی خود او خواسته است به کسی چه که اگر قبله مسلمان تو شد تو علی هستی و عالم همگی حیرانند که چگونه خود معبود تو حیران تو شد نمک سفره‌ی تو روزی عالم را داد آدم این شد که نمک‌گیر تو و نان تو شد دست تو دست خدائیست یدالله، علی هرکه از علم غنی شد ز گدایان تو شد همه گفته تو مهمان دل کعبه شدی کس نفهمید که کعبه‌ست که مهمان تو شد تو خودت کعبه‌ای و کعبه فقط از سنگ است گشتن دور حرم بی‌تو علی‌جان ننگ است عارفان باده میارند ز دریای نجف بس‌که ذکرت برکت داده به شب‌های نجف از همان روز که پا بر سر این خاک زدی معدن دُر نجف گشته همه جای نجف آرزوی دلم این است که روی قبرم بنویسند مرا هم عبد مولای نجف چقدر گوشه‌ی ایوان طلا می‌چسبد بنشینی سحری و بخوری چای نجف کاش می‌شد بنویسند در این ماه رجب یک سفر کرببلا البته فردای نجف کاش می‌شد بشود قبر من سوخته دل در میان حرم حیدر و بابای نجف من نجف باشم اگر تا به سحر می‌خوانم ها علی بشر کیف بشر می‌خوانم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مبعث پیامبر(ص) صفاي زندگيم آيه هاي قرآنت بيا به ما بركت ده به بركت نانت تويي كه كعبه به دور سر تو مي گردد رسول آينه ها، هستي ام به قربانت كسي كه عطر گداي تو بر مشامش خورد چنان اُويس قرن مي شود پريشانت تويی كه ماه بُود مُهر جانماز شبت تويي كه حضرت حيدر شده مسلمانت شبي بيا و مرا زائرحريمت كن چرا كه عطر خدا مي وزد ز ايوانت اگر كه خاك كف پای توست عرض و سماء بهشت شاخه ياسي است كنج گلدانت تويي كه در حرم چشم هات معلوم است كه خاك پاي علي بوده است سلمانت بيا و آتش جان مرا گلستان كن بيا به حق حسينت مرا مسلمان كن هميشه سفره لطفت به عالمي وا بود حراي خانه تو جانماز زهرا بود تويي كه وقت نماز جماعتت هر شب هميشه در صف اول يقين مسيحا بود مرا به خاك درت نوكريست اربابي چرا كه خاك درت كوه طور موسي بود هميشه دور و بر خانه بهشتي تو يكي دو تا نه، هزاران فرشته پيدا بود كسي كه از در اين خانه رهگذر مي شد نديده روي تو را بدتر از زليخا بود در آن حوالي گرم حجاز هم تنها دل تو بود كه همواره مثل دريا بود كسي كه پشت سرت حامي رسالت بود نوشته اند كه تنها علي اعلا بود علي كنار تو بود و تو هم كنار علي و فاطمه همه جا بود ذوالفقار علي تو از نخست برايم پيامبر بودي در آسمان خدا برترين قمر بودي تكامل همه اديان به دست هاي تو بود چرا كه پيش خدا بهترين بشر بودي پيمبران همه هم رأی بوده اند اين كه تو از تمامي آنها رسول تر بودي نديده ام كه كسي هم تراز تو باشد تو از ولادتت آقا ز خلق سر بودي پيمبري تو از اولش مشخص بود امين مردم و همواره معتبر بودي پيمبران همه شاگرد مكتبت هستند وعالمي همه مديون زينبت هستند پيامبر شده اي كه براي تو باشيم هميشه تا به ابد مبتلاي تو باشيم تو گرم ذات خدا باش تا كه ماها هم.... ...غلام و نوكر خلوت سراي تو باشيم بيا كرم كن و كاري كن اين كه تا آخر كنار خانه زهرا گداي تو باشيم ببند گردن ما را به پاي سلمانت كه تا هميشه به زير لوای تو باشيم چه مي شود كه اويس قرن شويم و شبي كنار صحن حسينت فداي تو باشيم چه مي شود كه شبيه ابوذر و مقداد بلالمان بكني تا عصاي تو باشيم چه مي شود كه شبيه ملائكه هر شب دخيل رشته اي از آن عباي تو باشيم مرا شبيه غلامان خود معطر كن عنايتي كن و من را غلام حيدر كن قرار بود چهل روز در حرا باشد و از تمامي مخلوق هم جدا باشد قرار بود كه او باشد و خدا باشد خدا معلم و شاگرد، مصطفي باشد كسي اجازه ندارد به اين حريم آيد به غير يك نفر آن هم كه مرتضي باشد خدا به غير نبي معتكف نمي خواهد مقام هر كسي اين نيست با خدا باشد همان كه كل بشر ريزه خوار خادم اوست همان كه خاك درش مُهر انبيا باشد همان كه فاطمه اش افتخار قرآن است كسي نديده، چنين دختري كجا باشد تمام حاجت اين عبد رو سياه اين است چنين شبي حرم مشهد الرضا باشد برات نوكريش را ابالحسن بدهد كبوترانه شب جمعه كربلا باشد بيا و عيدي من را بده به چشم ترم بگیر دست مرا و به کربلا ببرم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام رضا (ع) امشب دوباره بندۀ خوب خدا شدم چونکه دخیل اسم امام رضا شدم شیطان مرا به وادی غفلت کشانده بود نام تو را که بردم از این خواب پا شدم دیدم کنار سفرۀ زهرا نشسته ام دربین زائران تو وقتی که جا شدم لطفت گرفت دست مرا از همان شبی که زائر همیشۀ این کوچه ها شدم یک بار در حریم شما گریه کردم و یک عمر با دعای شما با صفا شدم وقتی که آمدم حرم مشهدالرضا دیدم که زائر حرم کربلا شدم وقتی برات کرببلا می شود گرفت پس از غبار صحن شفا، می شود گرفت صبح حریم تو به سحر طعنه می زند صحن و سرای تو به گهر طعنه می زند سنگ حریم تو که کف پای زائر است هر ثانیه به سنگ حجر طعنه می زند این صحبت ستاره و خورشید و ابر هاست والله گنبدت به قمر طعنه می زند شیرینی زیارت تو چیز دیگریست طعم زیارتت به شِکر طعنه می زند نقش و نگارهای ضریح قشنگ تو بر واژه های ناب هنر طعنه می زند بر پایه های عرش و بلندای نُه فلک گلدسته های توست اگر طعنه می زند یوسف جمال ها به رخت غبطه می خورند با دیدن ضریح تو انگشت می بُرند لعل لب تو گوهر موسی بن جعفراست اشک تو مثل باده و چشم تو ساغر است هر کس که در حیاط شما آب خورده است می گوید آب صحن شما جام کوثر است یوسف اگرچه این همه زیبا و دیدنیست اما جمال فاطمی ات دیدنی تراست از آن شبی که دامنتان را گرفته ام شکر خدا مریض من امروز بهتر است از عالمان کشور شیعه شنیده ام با کربلا زیارت مشهد برابر است تو پارۀ تنی به نبی مثل فاطمه این حرف من که نیست حدیث پیمبر است امشب دوباره دیدم حدیث جواد را: (بابای من زیارتش از کعبه برتراست) آقا طواف کعبه اگر هفت مرتبه است قطعاً طواف کوی شما هشت مرتبه است آقا خوشا به حال کسی که کنار توست ایران نه عرش و فرش در این سایه سار توست خورشید هم به خاک حرم بوسه می زند از صبح تا غروب فقط در جوار توست می آید و به خاک حرم سجده می کند این هم یکی ز معجزه های غبار توست از آنزمان که صاحب صحن و حرم شدی در حسرت نگاه به سنگ مزار توست تو آمدی و صاحب ایران ما شدی پس هر چه عزت ست فقط اعتبار توست ایران ما به کل جهان فخر می کند این سربلندی و شرف و ناز، کار توست عشقت اگر نبود که ایمان نداشتیم آقای من بدون تو سلطان نداشتیم ما را برای نوکریِ خود سوا کنید با یک نگاه قلب مرا با صفا کنید ما زخم خورده ایم، به یمن حضورتان درد دل شکستۀ ما را دوا کنید کی می شود که با مدد صاحب الزمان در سینۀ بقیع ضریحی بنا کنید کی می شود که مثل حریم قشنگتان گلدستۀ امام حسن را طلا کنید امشب به حق چادر خاکی فاطمه آقا گره ز کار من خسته وا کنید در روضه های خاصّتان یا ابالحسن یکبار هم شده منِ بد را صدا کنید ما آمدیم باز صدایت کنیم که ما را دوباره راهیِ کرببلا کنید بوی محرم است که از دور می رسد فصل زمینه نوحه دم و شور می رسد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام رضا (ع) به گفته های موثق روایت است اینجا نفس کشیدن مان هم عبادت است اینجا به کاسه و به کف دست اکتفا نکنید که رود و چشمه نه دریای حاجت است اینجا بیا به مجلس شمس الشموس ونیت کن که بودن تو یقینا زیارت است اینجا بیار حاجت خود را که وقت باران است که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا بگیر دامن شمس الشموس عالم را گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا رسیده ام ‌به حرم با دوچشم بارانی شب ولادت آقا قیامت است اینجا سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق کریم گرکه تو باشی گدا نمی ماند توسفره پهن کنی بینوا نمی ماند کنار پنجره فولاد تو امام رئوف بدون شک نگرفته شفا نمی ماند شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است نقاره خانۀ تو بی صدا نمی ماند اگر نگاه خودت را بگیری از عالم بجان فاطمه حاجت روا نمی ماند!!! اگر که نام تو را آشنا صدا بزنیم کنار نام تو نام آشنا نمی ماند میان اینهمه زائر که درکنار تواند کسی نرفته به کرببلا نمی ماند توچشمه ای تو زلالی تو مثل بارانی امام هشتمی وپادشاه ایرانی تو آنکه در دل هر دل سپرده محبوب است مرا بخر که دراین سینه قلبم آشوب است نمک بریز زچشمت بکن نمک گیرم که پای سفرۀ چشم تو رزق من خوب است خدا علی و علی هم علی توهم که علی چقدر نام علی در حرم طلا کوب است فدای صحن و سرایت فدای ایوانت بهشت هم دم ایوان طلات مجذوب است چقدر شان تو بالاست هرکسی از دور سلام هم بدهد زائر تو محسوب است زکار شیخ بهایی دوعالم حیرانند فقط زلطف تو بوده اگر که اعجوبه ست شنیده ام که با او گفته ای که تابه ابد گناهکار نیاید حرم کجا برود لباس کهنه ات آقا عبای سلطانی ست فدای لحن صدایت شوم که قرآنی ست به حوض آب و به فواره ی حرم سوگند که چشمهای من اینجا همیشه بارانی ست شکوه کوه و بلندای عرش و فرش و زمین زقدو قامت گلدسته ی تو بالانیست زگنبدو حرمت خوب می شود فهمید که این حرم همه اش کار دست ایرانی ست بدون شک فقط از لطف چشم تو بوده که سایه سرمن رهبری خراسانی ست تو میرسی دم جان دادن همه آنجا گواه گفته من پیر مرد سلمانی ست چه خوب ذکر تو را وقت مرگ می گیریم همه به پای تو سر می نهیم و می میریم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه امام باقر (ع) باقر علم مصطفا هستم وارث حلم انبیا هستم ساکن عرش کبریا هستم از اهالی کربلا هستم سینه ام‌از غم و بلا چاک است سنگ روی مزار من خاک است نورم از نور حضرت زهراست پدرمن شفیع روز جزاست عشق من در تمامی دلهاست جدمن آفتاب عاشوراست سینه ام مملو از تب عشق است مکتبم چونکه مکتب عشق است قطره قطره شبیه بارانم من امام حدیث و قرآنم ازهمان کودکی پریشانم بسکه باگریه روضه میخوانم اشک جاری و سوزو گریه منم چونکه همبازی رقیه منم همه خاطرات من درد است زندگی و حیات من درد است دفترم که دوات من درد است تاقیامت بساط من درد است آفتاب غمم غروب نداشت عمرمن لحظه های خوب نداشت من خودم مشک پاره را دیدم گلوی شیرخواره رادیدم غارت گاهواره را دیدم تن روی قناره را دیدم اربا اربای اکبر آبم کرد زخم پهلوی او کبابم کرد علم افتاد و عمه جان افتاد ناگهان دیدم آسمان افتاد تازیانه به جانمان افتاد روی جسم همه نشان افتاد قسمتم زخم خار صحرا شد روی عمه شبیه زهرا شد می شود نیزه دیدو اشک‌نریخت؟ روی مقتل رسید و اشک نریخت؟ میشود دل برید و اشک نریخت؟ از گلو بوسه چید و اشک نریخت؟ دیدم از تل تنی که لرزان شد وقتی افتاد نیزه باران شد من خودم قتل شاه را دیدم خیمه بی سپاه را دیدم عمه بی پناه را دیدم من خودم قتلگاه رادیدم پدرم‌را اسیر تب دیدم روزهارا تمام، شب دیدم گریه های رباب را دیدم ناقه بی رکاب رادیدم کل بزم شراب رادیدم محمل بی حجاب رادیدم دردلم زخمهای دشنام است قاتل من خرابه شام است روی دست گلی سربابا دختری مثل مادر بابا پای اوبود منبر بابا سربه اوگفت دختر بابا می برم باخودم تورابابا چشم خود را ببند با بابا 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه امام باقر (ع) نگاه چشم ترم کل صحنه ها را دید در این میان فقط از دست زجر می ترسید اگرچه سینه ام از هُرم زهر می سوزد ولی وجود من از داغ کربلا خشکید چه گویمت که کجا رفتم و چه ها دیدم در اوج کودکیم قامتم ز غصه خمید چه گویمت که در آنجا چه ظلم ها کردند چه لاله ها چه قدر غنچه ها که دشمن چید چه گویمت من از آن لحظه که عمو می رفت کنار آب رسید و نمی از آن نچشید چه گویمت من از آن لحظه که علم افتاد حرم نه کل جهان بود که ز هم پاشید چه گویمت که امامی ز صدر زین افتاد و نیزه ها که تن پادشاه را بوسید مقابل من و عمه... رقیه سیلی خورد هزار مرتبه ازدرد هی به خود پیچید میان قافله او را نشانه می کردند چه لحظه ها که مغیلان به پای او نرسید چه بوسه ها که نزد عمه جان به صورتمان به جای زخم کبودی به جای دست پلید در آن دقیقه که از تل نگاه می کردم تمام موی سرم شد شبیه عمه سفید اگر چه زهر جفا قاتلی به قلبم شد ولی قدم فقط از داغ کربلا خم شد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌