eitaa logo
جایزه و مسابقه - همه هفته
1هزار دنبال‌کننده
239 عکس
654 ویدیو
18 فایل
هر هفته 🤩 مسابقه یا قرعه کشی داریم 🎉 و جایزه میدیم 🎁 با ما همراه باشید 🌺🌺 ادمین : @rezazadeh_joybari تبلیغات : @tablighatch
مشاهده در ایتا
دانلود
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را به‌طرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را لطفاً بهم بدین، اینم پولش.» بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به‌عنوان جایزه برداری.» ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد! مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلات‌هاتو بردار.» دخترک پاسخ داد: «عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ها را بردارم، می‌شه شما بهم بدین؟» بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟» دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!» خیلی از ما آدم بزرگ‌ها، حواسمان به اندازه‌ی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدم‌ها و وابستگی‌های اطراف‌شان بزرگتر است.!. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
40.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای محول الاحوال من .. صاحب الزمانم العجل 💚 از شما میخام روزی سالمو کانال حکایت ها و داستان های شیرین •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪﺍﻱ ﭘﺮﺳﻴﺪ : ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﻱ ﻛﺮﺩ .. ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ. ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ... ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !! ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ ؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﻴ ﻜﻪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ ... ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩﻱ ، ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵﻛﻨﻲ،، ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ " ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ : ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﺪﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﯼ ﺁﻥ. ﻣﺎﻫﻴﺎﻥ ﺍﺯﺁﺷﻮﺏ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﺑﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭﻳﺎﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪ ﻭﺁﻧﻬﺎﺻﻴﺪ ﺗﻮﺭ ﺻﻴﺎﺩﺍﻥ ﺷﺪﻧﺪ. ﺁﺷﻮﺑﻬﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺣﻜﻤﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ. ﺍﺯﺧﺪﺍ،ﺩﻝ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ، ﻧﻪ ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺁﺭﺍﻡ. * ﺩﻟﺘﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﺭﺍﻡ *.... •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
کریم‌خان زند پس از آنکه به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش به‌عنوان سرسلسله زندیه در سراسر ایران پیچید. روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد. کریم‌خان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباس‌های فاخر به او بپوشانند. چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد. با دیدن قدرت و منزلت برادرزاده‌اش بادی به غبغب انداخت و گفت: کریم‌خان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی (علیه‌السلام) جامی از آب کوثر به او می‌داد. کریم‌خان اخم‌هایش را درهم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونت‌آمیز را جویا شدند. کریم‌خان گفت: من پدر خود را می‌شناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی باشد. این مرد می‌خواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی به‌صورت عادت درآید، پادشاه دچار غرور و بدبینی می‌شود و کار رعیت هرگز به سامان نمی‌رسد. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت ای پدر فرمان تراست، نگویم ولکن خواهم مرا بر فایده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟ گفت تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه. مگوی انده خویش با دشمنان که لا حول گویند شادی کنان گلستان سعدی ,باب چهار,فواید خاموشی کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
حاج احمد عابد معروف به مرشد چلويى پيرمردى بود كه در بازار تهران مغازه چلوكبابى داشت... او به اندازه وسعِ خود به نيازمندان وجه نقد ميداد و به شاگردانِ مغازه‌هايى كه از طرف صاحبكار خود ميامدند تا براى آنان غذا بخرند به طور رايگان غذا ميداد... به مرور اطرافيان، كراماتى از او ديدند و متوجه شدند او از اولياى خداست؛ كم‌كم اين خبر پيچيد و به يكى از علماى شهر رسيد؛ آن عالم تصميم می‌گيرد تا به چلوكبابى مرشد برود و او را از نزديک ببيند... آن عالم وارد مغازه مرشد كه شلوغ هم بود شد، سر ميزى نشست و غذايى سفارش داد و مرشد را زير نظر گرفت... او مرشد را ديد كه خود با ملاقه‌اى از روغن، ميان ميز مشتريها می‌رود و براى هر كس كه ميخواهد روغن اضافه بر روى برنجش می‌ریزد... آن عالم با خود انديشيد كه مگر می‌شود شخصى اينقدر سرش شلوغ باشد و از اوليای خدا هم باشد! در اين فكر بود كه مرشد از كنار ميز او رد شد و در گوش او گفت: «مهم نيست كه سرت شلوغ باشد، مهم اين است كه دلت شلوغ نباشد...» •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
. ♻️ جنس در طول تاریخ 🔰 حمید رسایی: فکر می‌کنید اگر در زمان کشتار دوستداران اهل بیت(ع) شبکه‌های خبری معاند امروز مثل اینترنشنال، صدای آمریکا، بی‌بی‌سی و مزدورهایی مثل مصی علینژاد و علی کریمی بودند، در برابر اجرای احکام نسبت به قاتلین آن روز چه تیترهایی می‌زدند! 😎 حکم اعدام یک کارگر حافظ قرآن 🔹 عبدالرحمن مرادی، معروف به ابن‌ملجم، کارگر زحمت‌کش و حافظ قرآن که اخیرا نیز در آستانه ازدواج قرار داشت و در دوران نامزدی به سر می‌برد، به بهانه تلاش برای ترور امام جماعت مسجد کوفه، دستگیر و در آستانه اعدام قرار گرفته است. 🔹 خانواده عروس اختلافاتی با امام جماعت داشته‌اند. نامزد وی قطام نیز بخاطر حال روحی نامساعد و از ترس نیروهای امنیتی به مکان نامعلومی گریخته است... 😎 نگرانی‌ها از احتمال اعدام قهرمان بین‌المللی تیراندازی 🔹 حرمله بن کاهل یکی‌ از مخالفان حکومت علی‌بن ابیطالب که اتفاقا از جوانان پرشور قبیله قهرمان پرور بنی اسد نیز هست به اتهام تیراندازی به سمت اهداف متحرک، با حکم اعدام روبرو شده است! 🔹 علی بن حسین ملقب به سجاد نیز در اقدامی بی‌سابقه از این اعدام حمایت کرده است. کارشناسان هشدار داده‌اند این اقدامات وی منجر به خشونت بیشتر خواهد شد! هنوز رییس دولت، مختار ثقفی به این انتقادات پاسخی نداده و معترضان از شنیده نشدن صدایشان خشمگین هستند! 😎 شاعر و ترانه‌سرای مخالف حکومت اعدام شد 🔹 سنان بن انس، شاعر و ترانه‌سرای ضدحکومت که به بهانه مخالفت با حکومت و حضور در مهمانی شبانه دستگیر شده بود به اعدام محکوم شده است! 🔹 وضعیت سلامتی این شخص که از بیماری های متعددی نیز رنج می‌برد و یک چشمش نابیناست از سوی نهادهای بین‌المللی نگران کننده اعلام شده است. 🔹 سنان در ارتباطی که از زندان با اطرافیان خود برقرار کرده گفته که چند هفته است به او داروی چشم نداده‌اند و او را از شربت دارویی واجد درصد کمی الکل نیز منع کرده‌اند. 😎 بهت مجامع جهانی، اعدام یک نخبه علمی، خواننده محبوب و ورزشکار 🔹 نضر بن حارث که پسرخاله رهبر حکومت محمدبن عبدالله بود، پس از دستگیری و درحالی که دستانش بسته بود، به جرم خوانندگی و شعرهای انتقادی در حالی که بیمار بود و دستانش بسته بود، به سرعت اعدام شد! 🔹 نضر از معدود شاعران و خوانندگانی بود که تا مدارج بالای علمی پیش رفته بود. او هم خواندن و نوشتن می‌دانست و هم با متون علمی خارج از کشور (ایران و روم) آشنایی کامل داشت! 🔹 شاهدان عینی می‌گویند عجله در اعدام نضر به حدی بود که حتی اجازه ندادند او وارد شهر شود و در همان بیابان صفراء، پس از عملیات بدر اعدام شد. نهادهای بی‌طرف بین‌المللی از افزایش خشونت به خاطر اعدام منتقدین، ابراز نگرانی کرده‌اند! و این داستان ادامه دارد. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتقاد تند تحلیلگر مشهور جهان عرب به اردوغان 🔹عبدالباری عطوان: به خدا قسم اگر بشار اسد با اسرائیل ارتباط برقرار کرده بود، الان تاج کشورهای عربی در خاورمیانه بود. . •✾📚 @Hekayat_shenidani