کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺
🌸
✴️🌹 #خاطرات_شهدا
🟢شهید مدافعحرم محمدحسین حمزه
♨️نوزادیِ پُر دردسر
🎙راوے: پدر شهید
👶🏻هنگام تولد، محمدحسین، بیماری کُلستومی (انسداد و چسبندگی رودهی بزرگ) داشت. دکترها میگفتند:«اگه عمل نشه، زنده نمیمونه».
🗣من که از مدتها قبل جبهه بودم، به سرعت خودم را رساندم سمنان. پرسنل بیمارستان گفتند اینجا امکانات عمل وجود ندارد و باید حتماً ببریدش تهران.
🚑وقت برای معطلکردن نداشتیم. آن روزها وضع مالی درست و حسابی نداشتم و در مضیقه بودیم. پس رفتم بیمارستان و خواهش کردم لااَقل یک آمبولانس در اختیارم بگذارند که ببَرمش تهران. قبول کردند.
🧑🏻🍼خبری از هماهنگی هم نبود. باید خودمان میرفتیم بیمارستانی را پیدا کنیم تا عملش کنند. صبحِ فردای همان روزی که محمدحسین به این دنیا پا گذاشت، بُردیمش تهران. هم برای شیرخوردن مشکل داشت و هم دفع غذایش.
⛔️چه باید میکردیم؟ مادرش هم وضعیت مناسبی نداشت. من و خواهرم بعد از نماز صبح بچه را برداشتیم و راه افتادیم. تازه باید میگشتیم تا جایی بستریاش کنند. چند تا بیمارستان رفتیم و هیچکدام نپذیرفتند.
🏩به هر حال بعد از کلی این در و آن دَرزدن، بیمارستان طالقانی پذیرفت. کار خدا بود. اگر حرف راننده آمبولانس را گوش نمیکردیم، معلوم نبود آنجا هم بپذیرند. راننده به ما گفته بود نگویید من همراه شما هستم و اِلّا دوباره برِتان میگردانند.
💔ما هم به محض ورود، بچه را گذاشتیم روی پیشخوان پذیرش و گفتیم اِلّا و لابد بستریاش کنید. گفتیم:«دیگه بُریدیم! کسی قبولش نمیکنه». آنقدر گفتیم و گفتیم که دلشان رحم آمد.
✍🏻البته همان اوّل توی دلمان را خالی کردند و گفتند:«تا صبح هم زنده نمیماند!» بچه نا نداشت. از ما تعهدی گرفتند که اگر اتفاق بدی افتاد، خیالشان راحت باشد! چارهای نبود و کاغذ را امضا کردیم.
🕋آن روزها نمیدانستیم خدا چه تقدیری برای محمدحسین رقم زده است. دکتر میگفت فعلاً رودههای بچه را از پهلو خارج میکنیم تا به وقتش، وقتی بزرگتر شد، عمل اصلی را انجام دهیم.
✂️در آن سن نمیشد خطر کرد. نیاز به تحمل داشت و بدن نحیف بچه، تاب نمیآورد. چارهای نبود. پهلوی محمدحسین را شکافتند و تا مدتها بچه از راه لولهای که از پهلویش زده بود بیرون، دفع میکرد.
🧮از آن روز دیگر یک پایمان آنجا بود و یک پایمان سمنان. فشار مالی هم ولکُن نبود و حسابی اذیت میکرد. بعضی وقتها پول اتوبوس رفت و برگشت را هم نداشتیم، چه رسد به دوا و درمان.
❄️در مدت کوتاهی سهچهار عمل کوچک روی بچه انجام شد. روزهای سختی بود؛ زمستانهای برفی دههی شصت! هر چند وقت یکبار او را بغلمان میگرفتیم و میرفتیم. بارها شده بود با همان بچه توی یخبندان محکم میخوردم زمین! هر چه بود، گذشت! سخت بود اما گذشت.
📕گزیدهای از کتاب «حمزه»، خاطرات شهید محمدحسین حمزه
🎂#بهمناسبت_سالروز_ولادت
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
💐اللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد💐
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🆘🌹کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🥀
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
✴️🌹 #خاطرات_شهدا
🖋خاطره ای از زبان همرزم شهیددوستعلی فرجی
💢شجاعت شهید «دوستعلی فرجی» در تنگ بینا
🔻اول مهرماه سال ۱۳۵۹محوطه چاه های نفت تنگ بینا،تعدادی از نیروهای ژاندارمری،سپاه،نیروهای داوطلب و یک گردان زرهی از لشکر خرم آباد؛ هرکدام تحت امر فرماندهی خود در این محل حضور داشتند. فرماندهی نیروهای سپاه و داوطلب با شهید گرانقدر اکبر فرجیان زاده بود.
🔹حدود ساعت یک بامداد،شهید فرجیان زاده با هماهنگی دیگر فرماندهان فراخوان داد و همه افراد را جمع نمود و اظهار داشتند فردا به مواضع دشمن یورش خواهیم برد؛ شور و هیجانی بین نیروها بوجود آمد،لحظه ها به کندی سپری می شد و همه در انتظار فرمان حمله بودند.
🔹دوم مهرماه تقریبا بعد از نماز صبح هنوز هوا روشن نشده بود، تانک ها که تعداشان ۸ تا بود پشت سر هم آرایش گرفتند؛ تانک اول حرکت نموده و جلوی افرادی که تجمع کرده بودند ایستاد،شهیدفرجیان زاده روبه نیروها کرد و گفت چند نفر که زن و بچه نداشته باشند بیان و سوار تانک شوند،معلوم بود کسانی که روی این تانک M60 قرار می گیرند ریسک بالایی را می پذیرند و باید آماده شهادت باشند؛اولین کسی که علیرغم اینکه متاهل و دارای فرزند بود، دلاورانه جلو آمد و پرید روی تانک؛ شهید گرانقدر دوستعلی فرجی از نیروهای غیور و شجاع ژاندارمری بود، سلیمان اسفندیاری، مجید آذرنگ از بچه های دزفول، علی نقی قاسمی، غیاثی و جهانگیر فرجی و حسن روشنی هم اعلام آمادگی کردند و به همراه شهید فرجیان زاده،روی تانک اول سوار شدند،شهیدان عزیز احمد برازنده، محمدرسول فیضی، عبدالله فتاحی ونیز برادر علی عباس خزلی و...برروی دیگر تانک ها مستقر شدند.
🔹هوا هنوز روشن نشده بود که فرمان حمله صادرشد و از زمین و هوا غرش توپخانه،خمپاره انداز و موشک اندازهای کاتیوشا فضای سنگین و دلهره آوری را بوجود آورده بودند؛ تانک M60 اول با سرعت به حرکت درآمد،تقریبا سه کیلومتر که پشت سر گذاشت در انتهای کوهپایه آخرین پیچ تنگه،باوجود اینکه در یک افق باز در تیرس نیروهای عراقی قرار گرفت تا ده متری سنگرهای دشمن پیش روی نمود و بعد ترمز و توقف کرد،که بلافاصله از هر طرف به سمت تانک تیراندازی می شد و نیروهای ما نیز شجاعانه به مقابله پرداختند در حالیکه یکی از نیروهای عراقی روبرو تانک ایستاده بود و قصد شکار تانک با آرپی جی را داشت با عکس العمل فوق العاده شهید دوستعلی فرجی با گلوله اسلحه ژ۳، هدف قرارگرفت و از پا در آمد.
🔹حضور این شیرمرد در بین ما هفت نفر که گروه خط شکن محسوب می شدیم،مایه قوت قلب بود و به بقیه جرات و جسارت بیشتری می داد در حین به درک واصل شدن آرپی چی زن بعثی ها؛به یکباره موقع پیشروی تانک های عقبی و نفرات به معرکه،موج انفجارشدیدی همراه با گرد و خاک از پشت سرما در فاصله ای نزدیک آخرین پیچ جاده انتهای کوهپایه بوجودآمد که ناشی از برخورد تانک پشت سری با مین ضد تانک بود؛بلافاصله راننده تانک اول با سرعت زیادی فاصله گرفت و افراد روی تانک که بصورت سرپا،در حال درگیری و نبرد با نفرات دشمن بودند؛ به پایین پرت شده و به زمین افتادند، علی نقی قاسمی و مجید آذرنگ از سمت راست تانک افتاده بودند و گلوله خمپاره ای نزدیک آنها منفجرشد و به شدت زخمی شدند همزمان حسن روشنی نیز در درگیری با نیروهای عراقی مجروح شد.
🔹با این وضع حالا ما زمین گیر شده ایم و در برابر سنگرهای مقدم عراقی ها درگیر بودیم،دریکی از سنگرها آتش یک تیربار قدرت عکس العمل را از ما گرفته بود؛هم شهید فرجی و هم سلیمان اسفندیاری با زبان عربی آشنا بودند مرتب به آنها هشدار می دادند تسلیم شوند وگرنه نابود خواهندشد،هر دو نفر آنها هماهنگ و همزمان دو عدد نارنجک به سمت سنگر تیربارچی پرتاب کردند که نارنجک ها در داخل سنگر منفجر و افراد داخل سنگر به هلاکت رسیدند و تیربار خاموش شد.
🔹با خاموش شدن تیربار با دیگر سنگرهای دشمن درگیر شدیم،قریب به یک ربع طول کشید جاده ای که به واسطه پاره شدن شنی تانک دوم بر اثر برخورد با مین؛مسدود شده بود باز شود و نیروهای رزمنده و پشت سر آنها دیگر تانکها به ما ملحق شدند و درگیری شدت یافت و بعد از یک نبرد پیروزمندانه پاسگاه سنگی را به تصرف درآوردیم و تعداد زیادی که بیش از ۲۰ نفر بودند از نفرات دشمن به اسارت ما در آمدند و توسط شهید احمد برازنده و نیروهای ایشان که معروف به گروه ضربت بودند به پشت جبهه و ایلام منتقل گردیدند.
🔹(در واقع این اسرای عراقی اولین گروه از نیروهای دشمن بعثی بودند که در اولین روزهای آغازین جنگ در جبهه میانی (ایلام) توسط رزمندگان اسلام اسیر شدند و شاید ارتش عراق هیچگاه گمان نمی کرد که در ابتدای جنگ اسیر هم بدهد)و تعدادی از قوای دشمن نیز در میدان نبرد کشته یا زخمی شده بودند.همچنین چند دستگاه تانک، خودرو سبک و سنگین و دیگر ادوات نظامی و مقدار قابل توجهی سلاح و مهمات به غنیمت گرفته شد.
#خاطرات
✴️🌹#خاطرات_شهدا
💠شهید مدافعحرم #اصغر_بامری
پاییز ۱۳۹۴ منطقه حميديه
در شهر حلب سوریـــه بودیم🇸🇾
هوا بسیار سرد بود و طاقت فرسا❄️
بچهها با آب ســــرد حمام میکردند🥶
شهید اصغر برای اینکه
رزمندگان سرما نخورنـــد،
ابتکاری به خرج داده بــــود😎
تعدادی بشکه که
قسمت سر آنها را کنده بود🛢
روی آتش گذاشته بود
و برای بچه ها آب گرم میکرد🚰🔥
وقتی که بشکهها گــــرم میشد،
رزمنــــدگان را صــــدا مــــیزد🙋♂
و بــــرایِشــــان
آبِ گــــرم میریخت تا حمــــام کننـد🛁
📀راوے: همرزم شهید
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
#هفته_بسیج🌹
#طوفان_الأقصی✌️
#لبیک_یا_خامنه_ای🌹
🌺 هفتهبسیج بر بسیجیان حقیقی امام خامنهای و رهبر عزیز و عموم رزمندگان اسلام مبارک باد🎊🌸
🆘🌹کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام، ایتا، سروش، روبیکا، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🌹
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
🔲🥀#خاطرات_شهدا
هوا تاریک روشن بود، راه افتادم در میانه ارتفاع به پست امداد رسیدم
دیدم چند مجروح را آماده کردند تا هلی کوپتر بیاید.
حاج رسول استوار هم زخمی بودند.
بین ایشان و همرزمش بگو مگو بود.
ایستادم ببینم ماجرا چیست.
متوجه شدم امدادگران میخواهند حاج استوار را اول بفرستند ولی او به شدت مخالفت میکرد و میگفت اول بسیجیها و پاسدار وظیفهها را بفرستند،میگفت:
اگر دوباره هلیکوپتر آمد من میروم.
من به راه خودم ادامه دادم، بعد که پیگیر شدم گفتند هلی کوپتر برای بار دوم نیامد .
یکی از رزمنده ها بعدها به من گفت همین نرفتن باعث شد که زخم حاج استوار عفونت شدید کند.
که این چندمین بار بود که حاج استوار زخمی شده بود.
عجیب اینجاست که این سردار عزیز هیچ پرونده جانبازی در هیچ جا ندارد و هرگز برای کمیسیون تعیین درصد جانبازی به جایی مراجعه نکرده بود....
شهید حاج رسول استوار
مزار مطهر: گلزار شهدای شیراز
🌿صبحتون شهدایی
#طوفان_الأقصی✌️
#لبیک_یا_خامنه_ای🌹
🔳 🥀 ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها بر امام خامنهای و عموم شیعیان تسلیت باد.🥀
☑️کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام، ایتا، سروش، روبیکا، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🏴
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
✴️🌹 #معرفی_کتاب
#آخرین_نماز_در_حلب
خاطرات شهید مدافع حرم، عباس دانشگر
اثر: مومن دانشگر
📝متن یادداشت:
باسمه تعالی
نام شهید عباس دانشگر را شنیده بودم چند سال پیش جزوهای از این شهید عزیز خواندم که خیلی جالب بود، فکر کنم پدر ایشان آن را نوشته بود. اما این کتاب آن خورده اطلاعات را کامل کرد.
نمیدانم چه شده قبلاً که کتب شهدای دفاع مقدس را میخواندم اصلاً چنین حس حقارتی نداشتم زیرا تصورم این بود که آنها دهه ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ هستند و من دهه ۶۰ ، اما شهدای مدافع حرم که دیگر دهه ۷۰ بودند. چه بیچارهای هستم من.
این شهید عزیز با انتخاب دقیق خود و سپاهی شدن شهادت را برای خود برگزید و درود بر چنین مادر و پدری و همچنین [درود] بر همسر بزرگوارش
📆تاریخ یادداشت:
۱۴۰۲/۲/۲۰
#شهدا #خاطرات_شهدا #مدافعان_حرم
یادداشتهای #حجت_الاسلام_راجی در ابتدای کتب
#لبیک_یا_خامنه_ای❤️
#رئیس_جمهور_شهیدم🌹
✴️🌹کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🥀
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
☑️🥀کتاب #شهید_علم
نخبه شهید داریوش رضایینژاد در آیینه خاطرات
اثر: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
📝متن یادداشت:
باسمه تعالی
الحمدلله که کتابی درباره شهید نخبه و دانشمند شهید رضایینژاد خواندم چند وقتی بود که کتاب را خریدم اما تا امروز توفیق مطالعه پیدا نکرده بودم.
این شهید نماد شعار "ما میتوانیم" است او در درجه عالی تواضع شجاعت و مبتکر بودن قرار داشت.
همسر شجاع و قهرمان او و فرزند مقاوم او راهش را چه خوب ادامه دادند.
سلام بر او و درخواست شهادت از او و درود بر خانواده بزرگوارش
📆تاریخ یادداشت:
۱۴۰۰/۴/۸
یادداشتهای #حجت_الاسلام_راجی در ابتدای کتب
#شهدا #خاطرات_شهدا #شهدای_هستهای
#لبیک_یا_خامنه_ای🌹
#ما_ملت_امام_حسینیم✌️
☑️🥀 کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام، ایتا، سروش، روبیکا، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🏴
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
✴️🌹 #خاطرات_شهدا
#شهیدمهدی_عزیزی
#وعده_صادق۲✌️
#السید_حسن_نصرالله🌹
#لبیک_یا_خامنه_ای❤️
🔥موشکباران پایگاههای نظامی اسرائیل را به ساحت مقدس شهدا، بخصوص شهید حسن نصرالله و رهبر عزیزمان تبریک عرض میکنیم 😍
✅🌹 کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام، ایتا، سروش، روبیکا، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🌷
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
🌹✴️ #خاطرات_شهدا
🔸پدرم مداح بود. حرف حق را میزد و به همین خاطر منافقین بلندگو را از مقابلش میکشیدند و اذیتش میکردند. یا بلندگو را قطع میکردند که صدای مداحی به جمعیت نرسد.
🔻پدرم پای درس شهید مطهری مینشست. به خاطر فعالیت انقلابی که داشت از طرف ساواک زندانی شده بود.
🍂بعد به قائمشهر تبعید شد. بعد از تبعید، در مازندران فعالیت انقلابیاش اوج گرفت.
🔹 بابا در همین مازندران وارد حوزه علمیه شد و از طرف حوزه مأمور شد بین بهائیانی که درشهر بَهنَمیر فعال بودند نفوذ کند و اطلاعاتشان را به حوزه انتقال بدهد.
✍️دختر شهید عظیمی
#شهیدمحمدتقی_عظیمی
#وعده_صادق۲✌️
#السید_حسن_نصرالله🌹
#لبیک_یا_خامنه_ای❤️
🌺 میلاد امام حسن عسکری علیهالسلام را به عموم شیعیان و رهبر عزیز تبریک عرض میکنیم. 😍
✅🌹 کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام، ایتا، سروش، روبیکا، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🌷
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
🥀🔳در زمان شاه ، فاطمه و من در خیابان قدم میزدیم که ناگهان یک خانم بیحجاب جلوی ما راه میرفت .
🔸فاطمه بیدرنگ جلو رفت و از او پرسید : « ببخشید خانم ،...! اسم شما چیه ،...؟»
خانم با تعجب جواب داد : « زهرا ؛ چطور مگه ،...؟»
🔹فاطمه با لبخندی گفت : « هم اسمیم ،...! میدونی چرا روی ماشینها چادر میکشند ،...!؟»
▪️خانم کمی متعجب جواب داد : « لابد میخواهند ماشینها از سرما و گرما و گرد و غبار آسیب نبینند ،...»
▫️فاطمه با نگاهی مهربان گفت :
« آفرین ،...! مثل ماشینها ، خدا هم برای حفظ ما از نگاههای ناپاک ، پوششی به ما داده تا آسیبی نبیند ،... خصوصاً که همنام حضرت فاطمه زهرا (س) هستیم .»
🔻پس از مدتی دوباره همان خانم را دیدم ، اما این بار محجبه شده بود ،... می گفت : نصیحت او همانند پتکی بر سرم فرود آمد ،... از آن روز تصمیم گرفتم برای خودم ، قیمتی قائل شوم .
#شهیده_فاطمه_جعفریان
#خاطرات_شهدا
#حجاب_عفاف_نجابت
#لبیک_یا_خامنه_ای🌹
#شهادتامامموسیکاظم علیه السلام را محضر قطب عالم امکان #امامزمان ارواحنا فداه، و محضر رهبر عزیز و همهی شیعیان تسلیت عرض مینماییم🥀
🔲 کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام، ایتا، سروش، روبیکا، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🏴
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
🌹✴️#خاطرات_شهدا
رفتارش صمیمی بود اهل ریاکاری نبود. یادم می آید یک روز خوابیده بودم، دیدم کف پایم می خارد. بلندشدم، دیدم محمد صورتش را به کف پایم می مالد. خیلی ناراحت شدم، پایم را سریع کشیدم و با خشم گفتم: این کارها چه معنی می دهد؟
گفت: مگر بهشت زیر پای مادرها نیست؟ دوست دارم چشمهایم نور بگیرد، نور بهشت...
📜 خاطره ای از مادر شهید...
🌹سـالروز شـهادت شـهید مـــحمد عبـــدی
گرامـی بـاد🌹
#شهید_محمد_عبدی #شهیدمحمدعبدی
#سالروز_شهادتش_گرامی_باد
📆 تاریخ شهادت: ۷۷/۱۱/۱۶
#یا_اباصالح_المهدی_اغثنی🤲
#لبیک_یا_خامنه_ای🌹
🌺🌙حلول ماه شعبان المعظم و میلاد امام حسین و امام سجاد و حضرت عباس علیهم السلام به همه مسلمانان بویژه رهبر عزیزمان مبارک باد✌️🎉🎊
✅کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام، ایتا، سروش، روبیکا، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🌷
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
🌹✴️#خاطرات_شهدا
●حاج حسين رزمنده ها را عاشقانه دوست داشت و گاه اين عشق را جوری نشان میداد كه انسان حيران میشد.
یک شب تانک ها را آماده كرده بوديم و منتظر دستـور حرکت بوديم. من نشسته بودم كنار برجک و حواسم به پیرامونمان بود و تحرکاتی كه گاه بچهها داشتند. یک وقت ديدم یک نفر بين تانک ها راه میرود و با سرنشینان، گفت و گوهای كوتاه میكند.
●کنجکاو شدم ببينم كيست !! مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنار تانكی كه مـن نشسته بودم رويش. همين كه خواستم از جايم تكان بخورم، دو دستی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيد! گفت: به خدا سپردمتون!!
تا صدایش را شنيدم، نفسم بريد
گفتم: حاج حسين گفت: هيس؛ صدات در نياد ! و رفت سراغ تانک بعدی.....
📎فرماندهٔ دلاور لشگر ۱۴ امام حسین(ع)
#سردارشهید_حسین_خرازی🌷
●ولادت : ۱۳۳۶/۶/۱ اصفهان
●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۸ شلمچه ، عملیات کربلای۵
#لبیک_یا_خامنه_ای🌹
#رمضان_المبارک_ماه_بندگی😍
🌺🌙حلول ماه رمضان المبارک به همه مسلمانان بویژه رهبر عزیزمان مبارک باد✌️🎉🎊
🆘🌹کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام، ایتا، سروش، روبیکا، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🥀
@jebhefatemiyon04_SHOHADA
🌹✴️ #خاطرات_شهدا
شـــبهای طولانی
فقط در جبهه بود!
وقتی از عملیات می آمدند
و رفیقی را جا گذاشته بودند
مگر صبح می شد آن شب؟
اصلاً عجیب طولانی بود
آن یلدای فراق یاران . . .
▫️❄️▫️❄️▫️❄️▫️❄️▫️
✍ خاطره ای از دوران سخت جبهه👇
💠 عشق به وطن 💕
▫️يادم است سال ٦٣ يك شب يك متر و نيم برف باريد. تمام راههاى ارتباطى بسته شد. آذوقه روزانه كه به پايگاههاى مختلف مى آوردند قطع شد. براى ٤٨ ساعت فقط نان خشك كپكزده داشتيم. از همين نانها داخل آبجوش مى ريختيم و مثل آبگوشت مى خورديم. در واقع نان و آبجوش مى خورديم. در آن شرايط اين آبگوشت آبجوش بهترين غذا بود....
🌷همان روزها يكى از شهدا كه احتمالاً اهل گيلان بود تركش خمپاره به شكمش اصابت كرد. خودم را بالاى سرش رساندم. فقط فرياد مى زد «جبهه را رها نكنيد. تو را خدا خسته نشويد. جبهه را حفظ كنيد.» بحثى كه وجود دارد اين است كه آن شهيد در آخرين لحظه به فكر حفظ خاك وطن بود.
🔹اما جالب است الان كسانى كه به جبهه نرفتند، ادعاى وطنپرستى دارند. شهدا تبلور عِرق به وطن در جبهههاى جنگ بودند. كسى كه در حال جان دادن است و مى گويد كشور را حفظ كنيد، نمونه كاملى از وطندوستى و غيرت و حميت را به نمايش مى گذارد!
—(ذکر خاطره اى از على اكبر ابراهيمى که از ١٥ سالگى به جبهه رفت)
#لبیک_یا_خامنه_ای🌹
#رمضان_المبارک_ماه_بندگی😍
🌺🌙حلول ماه رمضان المبارک به همه مسلمانان بویژه رهبر عزیزمان مبارک باد✌️🎉🎊
🆘🌹کانال تخصصی شهدا رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام، ایتا، سروش، روبیکا، توییتر و اینستاگرام🖍
✌️🥀
@jebhefatemiyon04_SHOHADA