هدایت شده از تمدننگار | شکوهیانراد
خلاصهی نظریهی مالتوس به زبان ساده چنین است:
✴️ فرض: بهطور متوسط هر ۲۵ سال یکبار، جمعیت دو برابر میشود.
🅾 نتایج:
1⃣ پس یا باید مانع از افزایش جمعیت شد،
2⃣ یا باید سرزمینهای بیشتری را برای حیات جمعیت افزوده کسب کرد تا سرریز جمعیت به آنجا منتقل شود.
بر اساس نگاه مالتوس، دربار بریتانیا به راهبرد دوم روی آورد و از حدود سال ۱۸۰۰ میلادی در بازهی حدودا ۱۵۰ سال، بیش از صد و چهارده (۱۱۴) برابر اندازهی خاک بریتانیا را در سراسر جهان اشغال کرده و جمعیت افزودهی خود را به آن اراضی غصب شده انتقال داد.
این اراضی از استرالیا و نیوزلند گرفته تا آمریکای شمالی را شامل میشود و اکثر آنها همچنان به دو صورت وابسته درجه یکم -نظیر کانادا، استرالیا و نیوزلند- و وابسته درجه دوم؛ بهعنوان اعضای پادشاهی متحده (UK) تحت فرمان ملکهی بریتانیا هستند.
اما در کشورهای توسعه نیافته و جهان سومی، وضعیت متفاوت بود. در این کشورها، سیاست انگلیس بر این بود که بخش نخست نگاه مالتوس اجرا شود و از افزایس جمعیت آنها ممانعت بهعمل آید.
لذا از طریق اعمال سیاست خود بهواسطهی سازمانهای بینالمللی، علیالخصوص سازمان بهداشت جهانی (WHO) و صندوق جمعیت سازمان ملل و همچنین با ظواهر مثلاً علمی و بهنام توسعه و بروز شدن؛ پروژهی کاهش جمعیت (Clean Program) در کشورهای جهان سومی اجرا شد.
به شهادت اسناد و مدارک، ایران در اجرای این پروژه و تبعیت از پروتکلهای جمعیتزدایی نهادهایی بینالمللی، رتبهی یک جهان را کسب کرد، تا آنجا که دکتر نفیس صدیق، مسئول این پروژه در صندوق جمعیت سازمان ملل، ایران را بهعنوان الگوی جهانی کاهش جمعیت معرفی نمود.
اکنون که دو قرن از نگاه مالتوس میگذرد، هر چند به ظاهر جمعیت بریتانیا از جمهوری اسلامی ایران کمتر است اما بابت مهاجرت دادن سر ریز جمعیت خود، بیش از ۴۰۰ میلیون نفر نژاد آنگلوساکسون در اقصی نقاط جهان ساکن است اما جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان بحرانیترین کشور جهان در حوزهی کاهش جمعیت و پیری جمعیت شناخته میشود.
#تئوریهای_منحوس_لیبرالیسم
#استعمار_علمی