eitaa logo
جیم
126 دنبال‌کننده
147 عکس
160 ویدیو
0 فایل
نقطه‌ی‌جیم
مشاهده در ایتا
دانلود
جیم
چقدر سینمایی سینما را انکار نکنیم سینمایی یعنی آرزوهای ما که در جایی ساخته شده و ماهم دلمان می‌خواهد به آنجا سفر کنیم موسیقی و باران و زندگی من دلم با دیدن سیمان‌های مخروبه نمی‌لرزد کاری هم به نوشته‌های روی کلیپ ندارم اجالتا حرف‌های خود مردم هم نشان از شکایت ندارد و سلمنا شکایت از زنده بودن نیست مطمئن باشید هرکس در راهی سختی کشیده در انتها دلش برای روزگار سختی‌اش تنگ می‌شود ای‌کاش مردم ماهم قدرت اعجاب‌انگیز نان و پنیر را باور می‌کردند صفا و صدق و صمیمیت را ای‌کاش کسی جرات می‌کرد بگوید حالمان بد است تا دیگرانی هم که حالشان بد است زبان باز کنند و بر راستی و بی‌ریایی و نداری اتفاق می‌کردند و از گفتن و عواقب گفتن نمی‌ترسیدند.
جیم
اولیا اطفال حق‌اند ای پسر غایبی و حاضری بس با خبر غایبی مندیش از نقصانشان کاو کشد کین از برای جانشان گفت: اطفال من‌اند این اولیا در غریبی فرد، از کار و کیا از برای امتحان، خوار و یتیم لیک اندر سر، منم یار و ندیم پشت‌دارِ جمله عصمت‌های من گوییا هستند خود، اجزای من هان و هان این دلق‌پوشانِ من‌اند صد هزار اندر هزار و یک تن‌اند ورنه کی کردی به یک چوبی هنر موسی‌ای، فرعون را زیر و زِبَر؟ ورنه کی کردی به یک نفرینِ بد نوح، شرق و غرب را غرقاب خَوْد؟ برنَکَندی یک دعای لوطِ راد جمله شهرستانشان را بی‌مراد گشت شهرستان چون فردوسشان دجلهٔ آب سیه رو بین نشان سوی شام‌ست این نشان و این خبر در ره قدسش ببینی در گذر صد هزاران ز انبیای حق‌پرست خود بهر قرنی سیاست‌ها به دست گر بگویم وین بیان افزون شود خود، جگر چِبْوَد که کُه‌ها خون شود خون شود کُه‌ها و باز آن بِفْسُرد تو نبینی خون‌شدن کوری و رد طرفه کوری دوربینِ تیزچشم لیک از اُشتُر نبیند غیرِ پشم مو به مو بیند ز صرفه حرص انس رقصِ بی‌مقصود دارد همچو خرس رقص آنجا کن که خود را بشکنی پنبه را از ریشِ شهوت بَرکَنی رقص و جولان بر سرِ میدان کنند رقص اندر خونِ خود مردان کنند چون رهند از دستِ خود دستی زنند چون جهند از نقصِ خود رقصی کنند مطربانْشان از درون، دف می‌زنند بحرها در شورشان کف می‌زنند تو نبینی لیک بهرِ گوششان برگ‌ها بر شاخ‌ها هم کف‌زنان تو نبینی برگ‌ها را کف‌زدن گوشِ دل باید نه این گوشِ بدن گوشِ سر بَربَند از هَزْل و دروغ تا ببینی شهرِ جانِ بافروغ سر کشد گوشِ محمد در سخن کش بگوید در نبی حق هو اذن سر به سر، گوش‌ست و چشم است این نبی تازه زو ما مرضع‌ست او، ما صبی این سخن، پایان ندارد باز ران سوی اهلِ پیل و بر آغاز ران
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 پس از بمباران وحشیانه مدرسه پناهجویان در اردوگاه بوریج، مادری به دنبال فرزندان شهیدش می گردد . . . 🔰 اخبار لحظه‌ای از عملیات در کانال 👇👇 🔸 @AkhbareSarzamin
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازگشت گسترده فلسطینی‌ها به شمال نوار غزه 🔹الجزیره: اشغالگران با استفاده از اقداماتی مانند انتشار گاز مایع، سعی دارند مانع بازگشت فلسطینی‌ها به شهر غزه و شمال باریکه شوند. مثل کربلا ها ! باز هم میان جاده‌ها مثل اربعین نیست این لحظه‌های جاودانه‌ی زندگی ؟ کوله‌باری بدست مرد و زن کودک و جوان سایه‌ها ولی همآهنگ و هم‌صدا و یک‌دلند سایه‌ی قدم زدن سوی قتله‌گاه گوشه‌ای دست و پاست گوشه‌ای تلّ خاک و خواهری که هنوز روی آن ایستاده است بازهم قطار و قافله مردمان خسته از سکه و طلا ولی عاشق لحظه‌ای که جان طلا شود چشم‌های خیسِ اشک از (خوشا وصال) لحظه‌های ناب دست‌های باز لحظه‌های دست‌ساز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹پس از هفته‌ها محاصره ظالمانه،اکنون کامیون های کمک رسانی در حال ورود به غزه هستند. 🔰 اخبار لحظه‌ای از عملیات طوفان الاقصی در کانال 👇👇 🔸 @AkhbareSarzamin
🔰مقاومت غزه به روایت شهید آوینی: 📚خوانشی از کتاب نسیم حیات : 💎فلسطین همواره متعلق به مردمی بوده است که در آن زیسته‌اند. چگونه می‌توان هویت فلسطین را تغییر داد ؟تاریخ و فرهنگ این امت نمی‌تواند پذیرایی این وضع جدید باشد .مقابل‌ها روز به روز شدیدتر خواهد بود و گرایش فلسطینیان برای بازگشت به وطن همیشگی‌شان بیشتر خواهد شد .هویت تاریخی و اجتماعی مردم فلسطین قابل انکار نیست، هرچند حاکمیت نیز روزی چند به دست شیطان بیفتد.
جیم
هو یاعلی مدد
لحظه ی دیدار نزدیک است باز من دیوانه ام، مستم باز می لرزد، دلم، دستم بازگویی در جهان دیگری هستم های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ! های! نپریشی صفای زلفکم را، دست! آبرویم را نریزی، دل! ای نخورده مست! لحظه ی دیدار نزدیک است سرفراز ؛ مهدی اخوان‌ثالث
جیم
بازگشت گسترده فلسطینی‌ها به شمال نوار غزه 🔹الجزیره: اشغالگران با استفاده از اقداماتی مانند انتشار
موی غزه بر فراز آسمان آبی جنوب از شمال سایه‌وار می‌وزید روی شانه‌های باد بود یا که نه باد لابلای زلف او عاشقانه می‌خزید چرخ می‌زدیم زیر چتر جنگل مسلسل گیسویش دست‌هایمان رها سوی آسمان سوی موی او خوب یادم است (که مثل سرخی پرچم سرزمینمان مثل یک فلش هم‌عنان باد رها هرطرف که مایل است موج می‌زند پرت می‌شود و باد مثل یک ندیمه‌ی مهربان چگونه عاشقانه شانه‌اش می‌زند ) باد می‌وزید خنک مثل یخ پیش خود در خیال خود حدس می‌زدم یکی از این دو حالت است یا کسی در مسیر باد سنگ روی یخ شده است یا که دانه‌های برف بر پر دامن و شال غزه‌مان نشسته است و خوب باز یادم است دیده‌اید یا که نه شنیده‌اید باد را موقع اذان صدای اشهد انّ لا ناگهان ادامه‌اش قطع می‌شود و یا فراز‌های دیگرش گاه صدا کم و یا زیاد می‌شود و یا دیده‌اید باد بوی خاطرات می‌دهد و لحظه‌ای حواس و فکرتان پرت می‌شود به چند سال قبل یا که چند سال بعد و شیرفهمتان نمی‌شود که کی و یا چه و کجا ولی مثل آب پشت سد [که مانده است و توی خود غلط می‌خورد] ناگهان دریچه‌ی خیال وا شود زنده می‌شوید مثل زنده‌رود و خیره، غافلید و خنده‌ای میان لب‌های شادتان نشسته است و یک خدا حرف نازده درون سینه و پشت سد لب‌های‌تان خیره منتظر نشسته است باد می‌وزید از شمال باد مثل یاد و خاطرات می‌وزید من به خود توی دل زیر لب آه گریه‌ام می‌گرفت از کار باد خنده‌ام می‌گرفت عجب من چرا مانده‌ام پس چرا نمی‌روم چرا نشسته‌ای هنوز بی‌هوا میان فکرهای آشفته‌ام در هوا فشان انگشت من می‌نوشت پس چرا نشسته‌ای هنوز چرا نرفته‌ای آه بازهم دیده‌اید در میان فکرهایتان نشسته‌اید و تند می‌روید که ناگهان باد مثل یک طناب مثل تازیانه سفت و تیز بین شاخ و برگ یک درخت می‌زند فکر می‌کنی جواب فکر‌های توست فکر می‌کنی که باد با تو حرف می‌زند باد می‌وزید و من بی‌قرار در میان جاده‌ام و گوئیا مثل من اهالی جنوب صدای باد را شنیده‌اند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم امیر المومنین(ع) سیاهپوش شد 🏴حرم امام علی علیه‌السلام به مناسبت ایام فاطمیه اول سیاهپوش و کتیبه‌های عزا در ایوان نجف نصب شد. @TasnimNews