eitaa logo
جیم
139 دنبال‌کننده
156 عکس
184 ویدیو
1 فایل
نقطه‌ی‌جیم
مشاهده در ایتا
دانلود
چه فرصت‌های بسیاری که می‌رفتند یکی بعد از یکی هم‌چون قطار و کاروان ابرها از پیش چشمانم بسان ابرها آری دور از دست و رویایی چون معمایی که نگشاید گره از پیچ و تابش هیچ دستی یا چونانچون طعمه‌ای طرارتر از خواب درون خواب یک صیاد آسمانی فرصتی طرفه‌نگاری که نبیند خواب آن‌را چشم کدامین چشم؟ دوراندیش‌بینِ چشم اندیشه خیال مست و مغرور بلندِ بالِ پروازِ عقابی دور از چشم و دور از دست بسان عمر من یا عمر تو ای دوست ما اسیرانیم با دستهایی بسته در بندیم روز را حسرت شمار روزهایی که بگذشته است تا شامیم در آرزوی روزهایی که شنیدستیم و می‌گفتند روزهایی که نمی‌دانیم آه می‌دانی چه می‌گویم؟ مثل یک عقاب در چنگ حصار آسمان یا هم اسیر چنگ عقابیم با مرگ‌هامان می‌رویم از دست مثل فرصت‌هایمان چون ابر حیرانیم تا روزی به بار آییم می‌گویم من که فرصت‌ها خود ماییم با برگ‌هایی زرد که می‌میرند و می‌افتند سرگرم مرگ برگ فرصت‌هایمان ماییم ریشه‌‌ی جاویدمان در خاک ما معماییم در تمنای یکی پیوند می‌مانیم
18.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فلسطینی‌ها لحظه لحظه زندگی را نفس می‎کشند؛ کسی می‌آید کسی که مثل هیچ‌کس نیست [فروغ فرّخزاد] کسی می‌آید که با ابرها قهر نیست و پنجره را بروی باد نمی‌بندد
جیم
یکی مادرم میان این جهان نامهربان تک افتاده‌ام گوهر خمینی بزرگ را در میان سینه‌ سفته‌ام خانه را خوب ساخته‌م اگرچه سوختم مادر هزاران شهید پرپرم بلکه بیشتر من که هرگاه هرچه خواستید پیش از آنکه بر زبان بیاورید پیش پایتان ریختم خاک و نفت و معدن حلال من که صبح و شام کنارتان به انتظارتان ایستاده‌ام پس چرا نشسته‌اید و جآی صدایتان سوی این و آن دستتان بلند التماس می‌شود پس چرا قصه‌های من خوابتان نمی‌کند چرا خواب قصه‌های من نمی‌شوید چقدر دست و پا می‌‌زنید بروی من چنگ می‌زنید پس کجا کی دوباره باز دور هم جمع می‌شوید چرا شیربچه‌های من من که ای عزیزان نازپرورده‌ام خدایی نکرده هیچ‌گاه عقده‌ای بزرگتان نکرده‌ام شبانه تا به‌صبح دست را بسان شانه‌ روی مویتان کشیده‌ام اشک ریخته‌م دعایتان کرده‌ام من که بی خدا و بی‌پناه بارتان نیاورده‌ام چرا پس چرا حرص می‌خورم از این کارهایتان که برعکس حرف‌هایتان می‌شود چرا گفته‌اید می‌شود ولی نمی‌کنید چرا می‌شود گفته‌اید و هی نمی‌شود پس چرا چه می‌کنید شکر خدا هر کدامتان یکی رستمید پهلوان و پردلید و مگرنه عاشقید؟ عاشق وطن مگر دل نداده‌اید به شیرزاد شیر قاسم‌بن‌الحسن طعم مرگ بود در دهان او گوارا و گیراتر از عسل چرا خون نمی‌شوید دلم آرزو می‌کند که جای برده‌زادگان مثل او شوید پادشاه عاقبت پادشاه دنیا و آخرت
✴️ ابوعبیده سخنگوی گردان‌های قسام: 🔸70 روز از آغاز نبرد طوفان الاقصی سپری شد و ملت فلسطین همچنان این نبرد بی‌سابقه را پیش می‌برد. مجاهدان قهرمان ما با یک ارتش مجهز به پیشرفته‌ترین تجهیزات و سلاح‌ها در نبردی که در تاریخ ثبت خواهد شد، مقابله می‌کنند. 🔸مجاهدان ما طی 5 روز اخیر موفق به هدف قرار دادن بیش از 100 خودروی نظامی دشمن شدند. مجاهدان قسام با راکت‌های ضدزره نظامیان اشغالگر را در داخل خانه‌ها و ساختمان‌ها هدف قرار دادند. 🔸 اکنون خیزش و انتفاضه و تحریم دشمن اشغالگر با تمامی شیوه‌های مقاومت واجب و ضروری است. بار دیگر آزادگان امت و مجاهدان آن را به تشدید اقدامات میدانی خود علیه دشمن صهیونیستی در تمامی جبهه‌ها فرا‌می‌خوانیم. روایات مجاهدان ما از کشتن نیروهای پیاده دشمن ثابت می‌کند که کشته‌های این رژیم چندها برابر آن چیزی است که اعلام شده است. @syriankhabar
جیم
✴️ ابوعبیده سخنگوی گردان‌های قسام: 🔸70 روز از آغاز نبرد طوفان الاقصی سپری شد و ملت فلسطین همچنان ای
اکنون خیزش و انتفاضه و تحریم دشمن اشغالگر با تمامی شیوه‌ها واجب و ضروری است
جیم
🎥 فلسطینی‌ها لحظه لحظه زندگی را نفس می‎کشند؛ کسی می‌آید کسی که مثل هیچ‌کس نیست
فدعا ربَّه : اَنِّی مَغلُوب فانتَصِر پس نوح پرورنده‌اش را خواست که: ( من مغلوبم تو یاری کن! ) اینگونه بود که درب‌های آسمان را به آبی سرازیر گشودیم و زمین را چشمه‌ها جوشاندیم کسی می‌آید کسی که مثل هیچ‌کس نیست [فروغ فرّخزاد] کسی می‌آید که با ابرها قهر نیست و پنجره را بروی باد نمی‌بندد تا میهمان ناخوانده داشته باشد و دست‌هایش را به‌سوی باران می‌کشد کسی که دست‌هایش و نگاهش با باران حرف می‌زند و زندگی را با ساعت تقسیم نمی‌کند و تکلیف روزها را در تقویم مشخص نمی‌کند و قطره‌های باران را حساب و کتاب نمی‌کند و می‌‌گذارد قطره‌‌ی زلالی از آن بر گوشه‌ی کتاب‌های سیاهش بچکد! و مشق‌های سیاه دفتر لحظه‌هایش را بشوید و با روزنامه‌ها دیوار بین خود و باران نمی‌کشد و رابطه‌ی خود را با ابرها و بدبیاری‌هایشان بهم نمی‌زند وابرها را پیش‌بینی نمی‌کند و قطره‌های باران‌را درون یک لوله‌ی آزمایشگاهی نمی‌ریزد و اعضایش را از هم جدا نمی‌کند و چشمانش با اعداد قصه نمی‌سازد ملائکه‌ی باران را می‌بیند و به آن‌ها سلام می‌کند و به آن‌ها دست می‌دهد و از لمس نمی‌ترسد و آن‌ها را در آغوش می‌کشد و به سینه می‌چسباند و ابرها را انبانه‌ی اسفنج نمناک ابرها می‌بیند بجای چند میلی‌متر یا چند کیلومتر دستانش راز می‌گویند و هوا را می‌نویسند و باد خوش‌خبرش می‌کند و بوی باد را می‌شنود و آن‌را باور می‌کند و دعا می‌کند و آمین می‌فرستد و دعا می‌کند و طوفان براه می‌اندازد
امروز همه‌ی دنیای اسلام باید قضیه‌ی فلسطین را قضیه‌ی خود بداند! این کلید رمزآلودی است که درهای فرج را به‌روی امت اسلامی می‌گشاید ... امام خامنه‌ای ۱۳۸۵/۱/۲۵
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📻 شیرزن فلسطینی در میان این همه درد و رنج و سختی در غزه: هیچ انتظاری از جهانیان نداریم، نمی‌خواهیم کسی نسبت به ما ترحم داشته باشد. همه دنیا در کنار یهودیان ایستاده‌اند اما ما خدا را داریم! 🇵🇸 @gaze_karbala
جیم
. #خبر 📻 شیرزن فلسطینی در میان این همه درد و رنج و سختی در غزه: هیچ انتظاری از جهانیان نداریم، نمی‌
می‌دانستید آیات لحن دارند ؟ می‌پرسید: وقتی خدا از دست یک کافری میگه: تبت یدا ابی‌لهب و تب وقتی حافظ گفت: ریای زاهد سالوس جان من فرسود قدح بیار و بنه مرهمی بر این دلِ ریش وقتی انسان در مقابل اصرار در جهالت کلافه می‌شه آه می‌گفت خدا از دست یک کافری کلافه شده‌ست می‌دانستید آیات لحن دارند؟ این زن کلافه از دست کوردلان و کورچشمان داد می‌زند و حماسه‌ می‌خواند. حماسه‌اش یک آیه است! آیه‌ای که ما فکر می‌کنیم لبریز از بیچارگی است لبریز از رجزخوانی و حماسه‌ در زبان او شده است! متنی که او بحقیقت معنی در دست دارد و آن‌را به قوّت دریافته است! یا یحیی! خذ الکتاب بقوّه ای یحیی! کتاب را با قوت دریاب آیات در زبان او جان می‌گیرند و زنده می‌شوند و مگر همین آیات در زبان ما ضعیف و بی‌جان و مریض نیستند؟ می‌گویند آیات را محزون بخوانید! حزن که در جان بنشیند کار و زبان ما را دگرگون می‌کند اولینش شجاع می‌شوی و در زیرنوشته فیلم این مردانه‌تر از مردها را، شیرزن عنوان کرده‌‌اند. دل محزون بیشتر از آنکه منزوی باشد حماسه می‌سراید و مگر آن مدام در کار جهاد را شاعر ننامیده‌اند؟ و دیگر دست خودت نیستی! حزن عنان کار تو را بدست می‌گیرد! مرد می‌شوی! و جگردار! محبتت جنون‌واره غضبت از جا کن! غم لحن آیات نیست! غم پشت آیات می‌ایستد و جور دیگری به جهان می‌نگرد ریشه در خاک خانه می‌دوانی و پایدار می‌مانی