eitaa logo
جیم
139 دنبال‌کننده
156 عکس
184 ویدیو
1 فایل
نقطه‌ی‌جیم
مشاهده در ایتا
دانلود
جیم
🎥 فلسطینی‌ها لحظه لحظه زندگی را نفس می‎کشند؛ کسی می‌آید کسی که مثل هیچ‌کس نیست
فدعا ربَّه : اَنِّی مَغلُوب فانتَصِر پس نوح پرورنده‌اش را خواست که: ( من مغلوبم تو یاری کن! ) اینگونه بود که درب‌های آسمان را به آبی سرازیر گشودیم و زمین را چشمه‌ها جوشاندیم کسی می‌آید کسی که مثل هیچ‌کس نیست [فروغ فرّخزاد] کسی می‌آید که با ابرها قهر نیست و پنجره را بروی باد نمی‌بندد تا میهمان ناخوانده داشته باشد و دست‌هایش را به‌سوی باران می‌کشد کسی که دست‌هایش و نگاهش با باران حرف می‌زند و زندگی را با ساعت تقسیم نمی‌کند و تکلیف روزها را در تقویم مشخص نمی‌کند و قطره‌های باران را حساب و کتاب نمی‌کند و می‌‌گذارد قطره‌‌ی زلالی از آن بر گوشه‌ی کتاب‌های سیاهش بچکد! و مشق‌های سیاه دفتر لحظه‌هایش را بشوید و با روزنامه‌ها دیوار بین خود و باران نمی‌کشد و رابطه‌ی خود را با ابرها و بدبیاری‌هایشان بهم نمی‌زند وابرها را پیش‌بینی نمی‌کند و قطره‌های باران‌را درون یک لوله‌ی آزمایشگاهی نمی‌ریزد و اعضایش را از هم جدا نمی‌کند و چشمانش با اعداد قصه نمی‌سازد ملائکه‌ی باران را می‌بیند و به آن‌ها سلام می‌کند و به آن‌ها دست می‌دهد و از لمس نمی‌ترسد و آن‌ها را در آغوش می‌کشد و به سینه می‌چسباند و ابرها را انبانه‌ی اسفنج نمناک ابرها می‌بیند بجای چند میلی‌متر یا چند کیلومتر دستانش راز می‌گویند و هوا را می‌نویسند و باد خوش‌خبرش می‌کند و بوی باد را می‌شنود و آن‌را باور می‌کند و دعا می‌کند و آمین می‌فرستد و دعا می‌کند و طوفان براه می‌اندازد
امروز همه‌ی دنیای اسلام باید قضیه‌ی فلسطین را قضیه‌ی خود بداند! این کلید رمزآلودی است که درهای فرج را به‌روی امت اسلامی می‌گشاید ... امام خامنه‌ای ۱۳۸۵/۱/۲۵
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📻 شیرزن فلسطینی در میان این همه درد و رنج و سختی در غزه: هیچ انتظاری از جهانیان نداریم، نمی‌خواهیم کسی نسبت به ما ترحم داشته باشد. همه دنیا در کنار یهودیان ایستاده‌اند اما ما خدا را داریم! 🇵🇸 @gaze_karbala
جیم
. #خبر 📻 شیرزن فلسطینی در میان این همه درد و رنج و سختی در غزه: هیچ انتظاری از جهانیان نداریم، نمی‌
می‌دانستید آیات لحن دارند ؟ می‌پرسید: وقتی خدا از دست یک کافری میگه: تبت یدا ابی‌لهب و تب وقتی حافظ گفت: ریای زاهد سالوس جان من فرسود قدح بیار و بنه مرهمی بر این دلِ ریش وقتی انسان در مقابل اصرار در جهالت کلافه می‌شه آه می‌گفت خدا از دست یک کافری کلافه شده‌ست می‌دانستید آیات لحن دارند؟ این زن کلافه از دست کوردلان و کورچشمان داد می‌زند و حماسه‌ می‌خواند. حماسه‌اش یک آیه است! آیه‌ای که ما فکر می‌کنیم لبریز از بیچارگی است لبریز از رجزخوانی و حماسه‌ در زبان او شده است! متنی که او بحقیقت معنی در دست دارد و آن‌را به قوّت دریافته است! یا یحیی! خذ الکتاب بقوّه ای یحیی! کتاب را با قوت دریاب آیات در زبان او جان می‌گیرند و زنده می‌شوند و مگر همین آیات در زبان ما ضعیف و بی‌جان و مریض نیستند؟ می‌گویند آیات را محزون بخوانید! حزن که در جان بنشیند کار و زبان ما را دگرگون می‌کند اولینش شجاع می‌شوی و در زیرنوشته فیلم این مردانه‌تر از مردها را، شیرزن عنوان کرده‌‌اند. دل محزون بیشتر از آنکه منزوی باشد حماسه می‌سراید و مگر آن مدام در کار جهاد را شاعر ننامیده‌اند؟ و دیگر دست خودت نیستی! حزن عنان کار تو را بدست می‌گیرد! مرد می‌شوی! و جگردار! محبتت جنون‌واره غضبت از جا کن! غم لحن آیات نیست! غم پشت آیات می‌ایستد و جور دیگری به جهان می‌نگرد ریشه در خاک خانه می‌دوانی و پایدار می‌مانی
50.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹مورد هدف قرار دادن یک ماشین زرهی متعلق به اشغالگران صهیونیست با موشک های ضد زره کورنت در شمال شرقی بیت لاهیا.
جیم
🔹مورد هدف قرار دادن یک ماشین زرهی متعلق به اشغالگران صهیونیست با موشک های ضد زره کورنت در شمال شرقی
این اولین تصویری است که از مجاهدت مردان جنگجوی مقاومت فلسطین گذاشتم. من همه‌ی این فیلم‌ها را چندبار و چندبار مثل بهترین برنامه‌ی تلویزیونی می‌بینم. تلویزیون ما البته خانه‌ی بی‌صفایی است که فقط گاهی به ظاهرش می‌رسند تا کسی نگوید این خانه ویرانه شده است. خانه‌ای که جانت با اهالی‌اش پیوندی نداشته باشد هیچ‌گاه فکر سر زدن آن بخاطرت خطور نمی‌کند. و اگر آشنا به آن پا بگذارد دلهره داری که حقش در آنجا ضایع و پایمال ملاحظات و تشریفات آن شود. تصویر حججی را یادتان هست که انگار بهترین کارگردانان و بازیگران عالم جمع شده بودند تا یک نمای کربلایی بسازند و همه‌چیز سر جایش بود! آن فیلم به اصطلاح سینمایی ها در (نمی‌آمد) مگر با آنکه همه غرق نقش خود شوند و همه‌چیز جز نقش خود را از یاد ببرند! تماشاچیان فیلم هم مردمانی که یکسره زندگی‌شان با فیلم پیوند دارد و پایان فیلم می‌تواند پایان زندگی آن‌ها را دگرگون کند
جیم
این اولین تصویری است که از مجاهدت مردان جنگجوی مقاومت فلسطین گذاشتم. من همه‌ی این فیلم‌ها را چندبار
غفلت ما از سینما به غفلتمان از حیات تصاویر و صحنه‌ها بر می‌گردند. تصاویر درون قصه‌ها زنده می‌شوند و جان می‌گیرند و راه می‌روند و ما منتظر سرنوشت فرم‌ها می‌نشینیم. کسی که قصه‌ی روزگار را نفهمد مشغول احیای اموات می‌شود و سعی می‌کند تصاویرش را زیر دستگاه اکسیژن زنده نگه دارد. نفس‌های مرده زیر دستگاه نفس نیست کش دادن سرنوشت مرده ای است که همه می‌دانند آینده‌ای در این جهان نخواهد داشت! کش دادن جان کندن است! مثل قصه‌های فیلم سازان ما و مخاطبان به انتظار قصه‌ای که پایانش را می‌دانند نمی‌نشینند و قصه و فیلم هر دو در یاد هیچ‌کسی نیستند تا ماندگار شوند! می‌گویند یاد، یاد ازلی است و هرچه ماندگار است به آن یاد بر می‌گردد! من یادی جز غصه‌ی غربت نمی‌شناسم و هر قصه‌ای می‌خواهد بماند باید در این یاد بماند غریبی به ندای غریبی خود پاسخ بلی داد ولی تاب بلای خود را نیاورد و دل به چیز دیگری بست پس از او دور افتاد و باز بخود آمد و در این به خود آمدن آنقدر آه و ناله کرد تا آنکه باز به او رسید. قصه‌های روزگار همگی به این قصه باز می‌گردند و راز ماندگار بودنشان در این است و اگر ما دل به قصه‌ی دیگری بدهیم و پیوندمان را از آن جدا کنیم بیشتر به تصاویر مرده‌ای می‌مانیم که تقدیرمان مرگ و فراموشی خواهد بود و چنین سرنوشتی را تعداد تغییر نخواهند داد!
جیم
این اولین تصویری است که از مجاهدت مردان جنگجوی مقاومت فلسطین گذاشتم. من همه‌ی این فیلم‌ها را چندبار
ما از صحنه‌های راهپیمائی و تظاهرات تصاویر خوب نمی‌گیریم و به آن دل نمی‌بندیم چرا که نمی‌دانیم چقدر مردممان مشتاق هرباره دیدن این تصاویراند! به همین دلیل هم فیلم خوب نمی‌سازیم و آن‌ها را دست کم می‌گیریم و در سالن پخش فیلم با جفنگ‌هایمان سر کارشان می‌گذاریم تا پول بیشتر گیرمان بیاید! و دردا که اگر دردی داشتیم بهتر می‌نوشتیم و می‌ساختیم و از کار خود غافل نمی‌شدیم فیلم‌سازان بزرگ جهان اما از عداد اینان نیستند با آنکه فیلم‌های آن‌ها جهانی شد و فیلم هیچ‌یک از فیلم‌سازان ما نه به گرد سادگی فیلمشان و نه به پیوند عمیق فیلمشان با جان‌ها نمی‌رسند واگرنه جهانی نبودند! و مردمان هم چندین و چند بار به تماشای آن نشسته‌اند سینما قصه می‌خواهد و قصه جایی بیرون از ما نیست! و کسانی که درون قصه‌ای نیستند ناچارند قصه‌ی دیگران را تعریف کنند تا قدری بتوانند از هوای آنها نفس بکشند یا هم به حرف‌های مفت پشت سر این و آن و روزگار می‌افتند! قصه‌ی روزگار پیش چشم ماست اگر آن‌را با توجیه‌ها و بهانه‌جویی هایمان دور از چشم نمی‌انداختیم. قهرمان قصه کسی است که مرد باشد و مردانه پایش بایستد و هرچند مثل مهدی باکری غریب و تنها بیافتد مردانه با غربت و تنهایی اش صفا کند و بماند! اینها اقتدا به چه کسی می‌کنند که اگر همه‌ی جماعت به یکسو بروند آن‌ها باز می‌مانند و سر در چاه زلال گفت و شنود با خود می‌کنند ؟
جیم
این اولین تصویری است که از مجاهدت مردان جنگجوی مقاومت فلسطین گذاشتم. من همه‌ی این فیلم‌ها را چندبار
ماهم همگام با تکبیر مردان مقاومت هنگام اصابت و انفجار تکبیر می‌گوئیم و از جان شاد می‌شویم و گویا آن کار بدست ما ببار نشسته است! راستی قصد من از شروع متن نوشتن درباره سینما نبود آمدم تذکر آوینی به خودمان را باز بنویسم! آوینی می‌گفت پناه دشمن توپ و تانک و بولدوزر هایش است انگار که ماشین‌ها سوار آدم‌ها هستند و آدم هیچ نیست! و با تصویر نشانمان می‌داد که چگونه با انهدام و آتش یک تانک اهالی ابرهه پا به فرار گذاشتند دشمن غاصب اگر ده برابر دشمن بعث دل به تانک ها و آهن قراضه‌هایش نسپرده باشد کمتر از آن دل‌سپرده نیست! ولی ما تانک که می‌زنیم در انتظار الله اکبر نشسته‌ایم! تا ببینیم الله اکبر هایمان با آتش چه می‌کنند ؟ راستی با الله اکبر تا کجا می‌توان رفت؟ خدا بزرگ‌تر است باز هم خدا بزرگ‌تر است خدا را هرچه و هرکجا دیده‌ایم باز بزرگ‌تر است تا بی‌نهایت فقط گفتم باید دید و بود چقدر مرد راه رفتنیم فکر کنید لابلای اوهاممان از خدا حسین‌بن علی میان دو انگشت را باز کند و چیزی را نشانتان دهد بی‌خیال همه‌چیز نمی‌شوید و هرچا داشتید را رها نمی‌کنید و قدم در راه جدیدی نمی‌گذارید؟ خدا بزرگ‌تر است تا آنجا که از او جدا باشی مگر اینکه مثل حسین با او یکی و یگانه شوی تا حیرت
و سخر لکم الفلک لتجری فی البحر بامره