eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 🔰 امام صادق علیه السلام 💢 یَنْبَغی لِلْمُؤْمِنِ اَنْ یَکونَ فیهِ ثَمانی خِصالٍ: وَقورا عِنْدَ الهَزاهِزِ ،صَبورا عِندَ البَلاءِ، شَکُورا عِنْدَ الرَّخاءِ، قانِعا بِما رَزَقَهُ اللّه، لایَظْلِمُ الاَعْداءِ، وَ لایَتَحامَلُ لِلاَْصْدِقاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فی تَعَبٍ وَ النّاسُ مِنْهُ فی راحَةٍ ✍ سزاوار است مومن ، هشت ویژگی در آن باشد: در سختی ها با وقار، در گرفتاری صبور، در آسایش شاکر و به روزی خداوند قانع باشد، به دشمنان ستم نکند، از دوستان کینه و دشمنی به دل نگیرد، بدنش از او در رنج و مردم از او در آسایشع باشند. 📚 منبع : اصول کافی، ج2، ص 47 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
بی تو این دیده کجا میل به دیدن دارد، قصه‌یِ عــشــق مگر بی تو شنیدن دارد؟ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
سرزده آمد به جلسه قرآن روستا مثل بقیه نشست یک گوشه و شروع کرد به خواندن از حفظ ! پرسیدم شما با این همه مشغله چطور فرصت حفظ قرآن داشتید ؟ گفت در ماموریت ها فاصله بین شهرها را عقب ماشین مینشینم و قرآن میخوانم ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
شهیدی که به صورت ایستاده دفن شد❗️ محسن علاقه شدیدی به پرواز داشت گویی خداوند را به هنگام پرواز میدید و در دوران زندگانی کوتاه اما پربارش هرگز کسی را از خود ناراحت نکرد و تمام هم و غمش انقلاب و نظام بود آن زمان نیز به ما تعلیم رانندگی میداد و می گفت که باید روی پای خود بایستید. همرزم شهیدان شیرودی و کشوری بود که ضد انقلاب او را پس از اسارت به صورت دفن کردند و تا در خاک بود و به صورتش عسل مالیدند و روز بعد که صورتش بخاطر حشرات از بین رفته بود و کمی رمق داشت با گلوله تیر خلاص زدند. سرلشگر شهید محسن درخشان معروف به یادشان با صلوات ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
دعای سلامتی (عج) باطرح ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
🔹امر به معروف از دیدگاه شهدا یکی از هم رزمان شهید دلاور عباس بابایی نقل می کند: «هیچ گاه کسی به این زیبایی مرا امربه معروف نکرده بود و اگر کسی به غیر از این روش به من گفته بود، اثری روی من نداشت. آن موقع، شهید بابایی، فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود. در دوران حکومت شاه، یک روز بعد از ظهر درحالی که مست و لایعقل به طرف خانه می رفتم، ناگهان بابایی و محافظش را مقابل خودم دیدم. پیش خودم گفتم کارم تمام است. وقتی به من رسید، نگاه مهربانانه و معناداری به من کرد، ولی حرفی نزد. فردای آن روز رفتم پیش او تا عذرخواهی کنم، اما شهید کلام مرا قطع کرد و گفت: برادر عزیز، چیزی نگو! راجع به کاری که کرده ای، حرفی نزن... اگر حقیقتا از کرده خود پشیمان هستی، با خداوند عهد کن عملت را اصلاح کنی. خدا می داند از پیش او که آمدم، احساس می کردم از نو متولد شدم http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
به عنوان یک فرمانده، در کارش جدی بود و گاهی سر نیروها فریاد می‌زد. بعضی اوقات نیاز بود که جدیت بیشتری به خرج دهد؛ شب هنگام سراغ تک تک افرادی که سرشان داد زده بود می‌رفت و به هر طریقی که می‌شد و با شوخی و... رضایتشان را جلب می‌کرد. حتی با آن‌ها کشتی می‌گرفت و سعی می‌کرد کدورتی از او در دل کسی نماند. با خلق و خوی همه نیروهایش آشنا بود، می‌دانست که هرکدام در چه زمینه‌ای مهارت دارند، برحسب همین توانمندی‌ها، نیرو را به کار می‌گرفت، یکی از ویژگی‌هایی که او را یک فرمانده موفق نشان می‌داد همین بود. http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. شهید مرتضی آوینی @jihadmughniyeh_ir
برجسته ترین ویژگی امامت امام جواد علیه السلام خردسالی آن حضرت به هنگام عهده داری این منصب الهی است؛ چه این که آن بزرگوار نخستین پیشوای معصوم است که پیش از سن بلوغ مسؤولیت پیشوایی امت را پذیرفته بود؛ هرچند پس از آن حضرت فرزندش امام هادی و نیز حضرت مهدی علیهماالسلام در سنی همسان یا کمتر از سن امام جواد علیه السلام به امامت رسیدند. طبیعی است چنین پدیده بی سابقه ای با محوریت اساسی ترین مسأله مورد اختلاف بیت امامت با دستگاه خلافت جور، پیامدها و واکنش هایی در پی داشته باشد. از این رو، امامان پیشین، بویژه حضرت رضا علیه السلام سعی می کردند با بیانات گوناگون و ارائه شواهدی از قرآن درباره ی رهبری پیامبران گذشته در دوران خردسالی از قبیل حضرت عیسی و یحیی بن زکریا، افکار عمومی را برای پذیرش امامت امام جواد علیه السلام در آینده ای نزدیک آماده سازند @jihadmughniyeh_ir
💠 💠 🔰 امام صادق علیه السلام 💢 مَا مِنْ اَحَدٍ یَحْضُرُهُ الْمَوتُ اِلَّا وَکَّلَ بِهِ اِبْلیسُ مِن شَیَاطِینِهِ مَن یَأمُرُهُ بِالْکُفْرِ وَ یُشَکِّکُهُ فِی دِینِهِ حَتَّی یَخْرُجُ نَفسُهُ فَمَنْ کَانَ مُؤْمِناً لَم یَقْدِرْ عَلَیْهِ فَإِذا حَضَرْتُمْ مَوْتاکُم فَلَقِّنُوهُم شَهادَةَ أنْ لَا اِله اِلَّا اللهُ وَ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ (ص) حَتَّی یَمُوتُوا. ✍ هیچ انسانی نیست، مگر اینکه در هنگام مرگ، شیطان، یکی از مأمورین خود را نزد او حاضر می ‌کند تا وی را وسوسه کند و در دینش به شک اندازد و او را به کفر بکشاند. این وسوسه ادامه دارد تا اینکه روح از بدن او خارج شود؛ اگر محتضر از مؤمنان باشد، شیطان نمی ‌تواند بر او غالب شود و دین و ایمانش را بگیرد. پس هرگاه یکی از شما بر بالین شخصی از کسان خود رفتید که مرگش فرا رسیده است، شهادتش را به او تلقین کنید تا شیطان به او دست نیابد. 📚 منبع : من لایحضره الفقیه، جلد ۱، ص ۱۳۳ @jihadmughniyeh_ir
💥 شیطان موفقیت‌های دیگران را به رخ شما می‌کشد! «اگر انسان دنبال بگردد و آنجا که تکلیف می‌آید، بایستد و عمل کند، همهٔ رشدها را خداوند برای او رقم می‌زند. اما اگر با دنبال رشد خودش باشد، به هیچ‌کُجا نمی‌رسد. خدای متعال، متناسب با شخص و ظرفیّتِ هرکس، زمینهٔ رشدی برای او فراهم کرده است و زمینهٔ رشدش، انجام تکلیفی است که متوجه اوست؛ برای مثال، انسانی که مادری مریض دارد، می‌فهمد که باید وقتش را برای او بگذارد؛ اما اگر برود کار دیگری انجام دهد، رشدش در آن کار نیست. تمام تلاش این است انسان را از آن ، به مسیر دیگری بکشاند. ممکن است نقطهٔ حرکتِ ما، با نقطهٔ حرکتِ فرد دیگر، متفاوت باشد؛ اما شیطان ما را فریب می‌دهد و می‌گوید: ببین که فلانی چطور به کمال رسید! تو هم همان مسیر را برو! [مثلاً] رشد حضرت یوسف(ع) در یک امتحان خاصی است و رشد حضرت موسی(ع) در امتحان دیگری است. نمی‌شود که حضرت موسی رشد خودش را در امتحان حضرت یوسف دنبال کند. حضرت موسی باید از امتحان خودش موفق بیرون بیاید. رشد حضرت موسی در زندان‌رفتن نیست.» @jihadmughniyeh_ir
📝🍃| ... نیمه پنهان حالات معنوی اش را حفظ می کردو اصلااهل بروزدادن نبود.معنویتش راپشت شوخی هایش پنهان می کرد. اگرمواقعی بود که می فهمید طرف مقابلش می خواهدازاوضاع معنوی اش اطلاع پیداکند، مگر اینکه خودش حرف بزند. @jihadmughniyeh_ir
صادق وصیت کرده بود که بعد از شهادتش و در مراسم تشییع سیاه نپوشم و سفید به تن کنم می‌گفت برای تشییع‌ کننده‌هایش که بسیار هم عظیم حضور داشتند لبخند بزنم و قوت قلب‌شان باشم. در مراسماتش به تأکید می‌گفت: به جای خرما شیرینی پخش کنید و سر تشییع کنندگانم نقل بپاشید. از من خواستند در جمع گریه نکنم و زینب‌وار بایستم. [نقل‌ازهمسرشهید] اکبری @jihadmughniyeh_ir
طراحی زیبای یک کاربر فلسطینی که با استقبال فعالان فضای مجازی همراه شده است. تنها چیزی که با دیدن این تصویر میشه زمزمه کرد: مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ، فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ، وَما بَدَّلوا تَبديلًا @jihadmughniyeh_ir
حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته. شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم. گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج ۱۳ اثر استاد حسین انصاریان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
💠 💠 🔰 امام صادق علیه السلام : 💢 لَولا أنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى خَلَقَ أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام لِفاطِمَةَ، ما كَانَ لَها كُفؤٌ عَلى ظَهرِ الأَرضِ؛ مِن آدَمَ ومَن دونَهُ. ✍ اگر [اين گونه] نبود كه خداوند ـ تبارك‌وتعالى ـ ،امير مؤمنان عليه‌السلام را براى فاطمه آفريد، در روى زمين، از آدم و غيرِ آن، همسنگى براى او يافت نمى‌شد . 📚 الكافي : ج ۱ ص ۴۶۱ ح ۱۰ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
: توجهت هرچه باشد قیمت تو همان است... اگر توجهت به خدا و خوبان باشد، قیمتی می شوی ... حواس تو به هر که رفت تو همانی ...! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
یهو میومد میگفت : چرا شماها بیکارید؟! میگفتیم: حاجی نمیبینی اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟! میگفت: نه .. بیکار نباش! زبونت به ذکر خدا بچرخه پسر .. همینطور که نشستی، هرکاری که میکنی ذکر هم بگو .. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞خوانده احمد به لبش ؛ خطبه زهرا و علی 💕جبرییل آمده از عرش ؛ به یک صوت جلی 💞من وکیلم که به ساقی ؛ بدهم کوثر را؟ 💞زیر لب فاطمه ؛ از سوی خدا گفت: بلی عیدتون مبارک سالروز ازدواج‌ حضرت زهرا و علی مبارک ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
خیلی شوخ بود . در محیط کار با بچه ها شوخی می کرد و اصطلاحا همکارانش را سر کار می گذاشت . ولی نسبت به من یک احترام خاصی می گذاشت . هیچ وقت با من شوخی نکرد . حتی این اواخر وقتی با هم معانقه می کردیم شونه ام را می بوسید . این کارش خیلی خجالت زدم می کرد . بارها شده بود که ازش پول قرض گرفته بودم و محمود رضا هم هرطور شده بود ، حتی با قرض گرفتن از دیگران بهم پول را می رساند و دیگه به رویم نمی آورد . این اواخر یک بار بهم گفت پول لازم دارم و سریع بر می گردونم . گفتم : لازم نیست برگردانی ، من به تو بدهکارم اول باید بدهیم را صاف کنم . گفت : صافیم . یادم می آید نوجوان که بودیم . تقریبا به حد رکوع خم می شد دست پدر و مادر را می بوسید . طوری که پدرم گفت دیگه این کار را نکن! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir