شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
__
[\🥀🖤/]
هنوز پشت لبش سبز نشده بود،
پسر کوچک عماد مغنیه خیلی زود
راهی را که پدرش بیش از سی سال
قبل آغاز کرده بود در پیش گرفت..✌️🏼
او زندگی را بی ارزش نمیدانست،
اما به آن اجازه نداد که وی را بفریبد!
خیلی زود به پدر شهیدش پیوست ..🌾
حدود هفت سال ولی همین مقدار
کافی بود تا مجاهدین درخششی از
حاج رضوانی دیگر را در او ببینند ..
او نمونهای از پدرش بود.
زیرکی، فراست، شخصیت
فرماندهی، نوآوری و...
دقیقا ویژگی های "رضوانی" بود در او ..
جهاد در اوج آمادگی و آماده سازی
شخصیت جهادی خود بود و این کار
را قبل از شهادت پدرش آغاز کرد،
پس از آن نیز فرصت هایی برایش
محیا شد که توانست ارزش های
پنهان شخصیت خود را بشناسد ...
#زندگی_به_سبک_برادر
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۱
فقط سه روز بعد استاندار عوض شد! این یعنی ما با همین احمقهای وحشی می تونیم حکومت بشار اسد رو به زانو دربیاریم!
او میگفت و من تازه میفهمیدم تمام شب هایی که خانه نوعروسانه ام را با دنیایی از سلیقه برای عید مهیا میکردم..
و او فقط در شبکه های العریبه و الجزیره میچرخید، چه خوابی برای نوروزمان میدیده..
#که_دیگراین_جنگ_بود_نه_مبارزه!
ترسیده بودم،..
از نگاه مرد وّهابی که تشنه به خونم بود،..
از بوی دود،..
از فریاد اعتراض مردم...
و شهری که دیگر شبیه جهنم شده بود..
و مقابل چشمانش به التماس افتادم
_بیا برگردیم سعد! من میترسم!
در گرمای هوا و در برابر اشک مظلومانه ام صورتش از عرق پُر شده..
و نمیخواست به رخم بکشد #باپای_خودم به این معرکه آمدم..
که با درماندگی نگاهم کرد..
و شاید اگر آن تماس برقرار نمیشد به هوای عشقش هم که شده برمیگشت، اما نشد!
از پشت تلفن #نسخه_جدیدی برایش پیچیدند که چمدان را از روی زمین بلند کرد..
و دیگر گریه هایم فراموشش شد..که به سمت خیابان به راه افتاد. قدمهایم را دنبالش می کشیدم..
و هنوز سوالم بی پاسخ مانده بود که معصومانه پرسیدم
_چرا نمیریم خونه خودتون؟
به سمتم چرخید و در شلوغی شهر عربده کشید تا #دروغش را بهتر بشنوم
_خونواده من حلب زندگی میکنن! من بهت دروغ گفتم چون باید می اومدیم درعا!
باورم نمیشد مردی که عاشقش بودم فریبم دهد و او نمیفهمید چه بلایی سر دلم آورده که برایم خط و نشان کشید
_امشب میریم مسجد العُمَری میمونیم تا صبح!
دیگر در نگاهش ردّی از محبت نمیدیدم که قلبم یخ زد و لحنم هم...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
باران رحمت 20.mp3
7.49M
#باران_رحمت ۲۰
#حرف_آخر
تو مالِ خدایی ...
هَــرجا، هَـــرچی، هَـــرکَس ...
اگر قراره رفت و آمد خدا رو از قلبت قطع کنه؛
نذار پاش به قلبِ تو باز بشــه!
قلبــــ❤️ تــو ؛ فقــط مال خداست!
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
📚📌 :باشهداصحبتڪنید
آنهاصداۍشمارابہ
خوبےمۍشنوند
وبرایتاندعامےڪننددوستے
باشهدادوطرفہاست🖐🏼 !
#شهیدجہادمغنیه
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
°•°•°
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه…
#اللهمعجللولیکالفرج✨🕊
📸 @aks_neveshtehha
•زیارتنامه 📜
به نیت شهید "عباس بابایی"
بسم الله الرحمن الرحیم
| السلامعلیڪیارسولالله
| السلامعلیڪیاامیـرالمؤمنین
| السلامعلیڪیافاطمهالزهـرا
| السلامعلیڪیاحسـنِبنعلے
| السلامعلیڪیاحسـینِبنعلے
| السلامعلیڪیاعلےبنالحسین
| السلامعلیڪیامحمدبنعلے
| السلامعلیڪیاجعـفربنمحمـد
| السلامعلیڪیاموسےبنجعـفر
| السلامعلیڪیاعلےبنموسیالرضاالمرتضے
| السلامعلیڪیامحمدبنعلےِالجـواد
| السلامعلیڪیاعلےبنمحمـدالهادی
| السلامعلیڪیاحسنبنعلیِالعسـڪری
| السلامعلیڪیابقیهالله،یاصـاحبالزمان
| السلامعلیڪیازینبڪبری
| السلامعلیڪیاابوالفضلالعبـاس
| السلامعلیڪیافاطمهالمعصومه
''السلامعلیڪمورحمهاللهِوبرڪاته''
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
•♥️🖇•
.
آیینِ دل تو، مہربانیست شہید
در سینہ، بـہار جاودانیست شہید
هر لحظہ نگاهت بہ دلم مےگوید
عشق تو دلیل زندگانیست شہید :)♥️🖇
#روزتون_شہدایۍ🥀✨
#شهیدجھادعمادمغنیه🌿(:
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
4_6025861969808983609.mp3
4.76M
🔳 #شهادت_امام_کاظم(ع)
🌴روضه موسی بن جعفر(ع)
🌴بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
🎙 #سید_مهدی_میرداماد
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۱
فقط سه روز بعد استاندار عوض شد! این یعنی ما با همین احمقهای وحشی می تونیم حکومت بشار اسد رو به زانو دربیاریم!
او میگفت و من تازه میفهمیدم تمام شب هایی که خانه نوعروسانه ام را با دنیایی از سلیقه برای عید مهیا میکردم..
و او فقط در شبکه های العریبه و الجزیره میچرخید، چه خوابی برای نوروزمان میدیده..
#که_دیگراین_جنگ_بود_نه_مبارزه!
ترسیده بودم،..
از نگاه مرد وّهابی که تشنه به خونم بود،..
از بوی دود،..
از فریاد اعتراض مردم...
و شهری که دیگر شبیه جهنم شده بود..
و مقابل چشمانش به التماس افتادم
_بیا برگردیم سعد! من میترسم!
در گرمای هوا و در برابر اشک مظلومانه ام صورتش از عرق پُر شده..
و نمیخواست به رخم بکشد #باپای_خودم به این معرکه آمدم..
که با درماندگی نگاهم کرد..
و شاید اگر آن تماس برقرار نمیشد به هوای عشقش هم که شده برمیگشت، اما نشد!
از پشت تلفن #نسخه_جدیدی برایش پیچیدند که چمدان را از روی زمین بلند کرد..
و دیگر گریه هایم فراموشش شد..که به سمت خیابان به راه افتاد. قدمهایم را دنبالش می کشیدم..
و هنوز سوالم بی پاسخ مانده بود که معصومانه پرسیدم
_چرا نمیریم خونه خودتون؟
به سمتم چرخید و در شلوغی شهر عربده کشید تا #دروغش را بهتر بشنوم
_خونواده من حلب زندگی میکنن! من بهت دروغ گفتم چون باید می اومدیم درعا!
باورم نمیشد مردی که عاشقش بودم فریبم دهد و او نمیفهمید چه بلایی سر دلم آورده که برایم خط و نشان کشید
_امشب میریم مسجد العُمَری میمونیم تا صبح!
دیگر در نگاهش ردّی از محبت نمیدیدم که قلبم یخ زد و لحنم هم...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
کارگاه خویشتن داری 01.mp3
14.54M
#کارگاه_خویشتن_داری ۱
▫️آتش، هم گرما میدهد، هم نور ...
و ... هـــم میسوزاند!
برای بهره گرفتن از گرما و نورِ آتش
و درامان ماندن از سوزانندگیاش،
باید به حریمِ سوزانندگی آن وارد نشد.
🔥 حرام ؛ یعنی حریمِ سوزانندگیِ هر چیز!
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
💢 سفر حرام؛ مجلس حرام
⁉️ سؤال: سفر برای رفتن به عروسی که در آن موسیقی و رقص حرام هست، آیا سفر حرام محسوب می شود و در پی آن باید نماز را تمام خواند؟
✍️ پاسخ: 🔹 اگر به قصد شرکت در بخش های حرام مراسم باشد، سفر، معصیت و نماز، تمام است؛ ولی اگر صرفاً برای شرکت در مراسم عروسی باشد هر چند می داند در آن جا معصیت هم واقع می شود، نماز، شکسته است و سفر، حرام نیست.
📚 پی نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای
📎 #احکام_نماز
📎 .🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
بهشگفتند:برامونیہشعرمۍخونۍ؟
گفت:میشہدعا؎فرجبخونم؟
گفتند:بخونوچقدرزیباخوند!
گفتند:بَہبَہچقدرزیباخوند؎!
گفت:منروز؎هزارباردعا؎فرجمۍخونم!
ازشپرسیدند:چراهزاربار؟!
گفت:اینقدرمۍخونمتاامامزمانظهورڪنہ
آخہمیگن:اگهامامزمانظهورڪنه؛شهداهم
باهاشمیان؛شایدیباردیگہباباموببینم((:
-فرزندِشهیدمدافعحرم💔(:
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
#سلام_امام_زمانم☘
🔹تو بیا تا گره از کار دلم وا گردد
🔹سبب وصل به دلدار مهیا گردد
🔹دمد از خاک، گل و سبزه به یُمن قدمت
🔹آسمان آبی و خوشرنگ چو دریا گردد
🔹چشمها منزل خورشید جمال تو شود
🔹عالمی خیره به تو ،غرق تماشا گردد
🔹یوسف خویش به نسیان بسپارد یعقوب
🔹غرق در حُسن رخ یوسف زهرا گردد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨🕊
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
•زیارتنامه 📜
به نیت شهید "حاج حسین همدانی"
بسم الله الرحمن الرحیم
| السلامعلیڪیارسولالله
| السلامعلیڪیاامیـرالمؤمنین
| السلامعلیڪیافاطمهالزهـرا
| السلامعلیڪیاحسـنِبنعلے
| السلامعلیڪیاحسـینِبنعلے
| السلامعلیڪیاعلےبنالحسین
| السلامعلیڪیامحمدبنعلے
| السلامعلیڪیاجعـفربنمحمـد
| السلامعلیڪیاموسےبنجعـفر
| السلامعلیڪیاعلےبنموسیالرضاالمرتضے
| السلامعلیڪیامحمدبنعلےِالجـواد
| السلامعلیڪیاعلےبنمحمـدالهادی
| السلامعلیڪیاحسنبنعلیِالعسـڪری
| السلامعلیڪیابقیهالله،یاصـاحبالزمان
| السلامعلیڪیازینبڪبری
| السلامعلیڪیاابوالفضلالعبـاس
| السلامعلیڪیافاطمهالمعصومه
''السلامعلیڪمورحمهاللهِوبرڪاته''
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🖇•
در هر چه دیده ام تو پدیدار بوده اے...♥️
اے کم نموده رخ، که چه بسیار بوده اے :)🕊
.
#روزتون_شہدایۍ🥀✨
#شهیدجھادعمادمغنیه🌿(:
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۲
قلبم یخ زد و لحنم هم مثل دلم لرزید
_من میخوام برگردم!
چند قدم بینمان فاصله نبود.. و همین فاصله را به سمتم دوید تا با تمام قدرت به صورتم سیلی بزند
که تعادلم به هم خورد، با پهلو به زمین
افتادم و ظاهراً سیلی زمین محکمتر بود که لبم از تیزی
دندانم پاره شد.
طعم گرم خون را در دهانم حس میکرد
و سردی نگاه سعد سختتر بود که از هر دو چشم پشیمانم اشک فواره زد.
صدای تیراندازی را میشنیدم،..
در خیابان اصلی آتش از ساختمانی شعله میکشید و از پشت شیشه گریه میدیدم جمعیت به داخل کوچه میدوند..
و مثل کودکی از ترس به زمین چسبیده بودم...
سعد دستم را کشید تا بلندم کند و هنوز از زمین جدا نشده،..
شانه ام آتش گرفت و با صورت به زمین خوردم.
حجم خون از بدنم روی زمین میرفت..
👈و گلوله طوری شانه ام را شکافته بود که از شدت درد ضجه میزدم...
هیاهوی مردم در گوشم میکوبید،.
در تنگنایی از درد به خودم میپیچیدم و تنها نگاه نگران سعد را میدیدم و دیگر نمیشنیدم چه می گوید...
بازوی دیگرم را گرفته و میخواست در میان جمعیتی که به هر سو میدویدند جنازه ام را از زمین بلند کند..
و دیگر نفسی برای ناله نمانده بود که روی دستش از حال رفتم.
از شدت ضعف و ترس و خونریزی باحالت تهوع به هوش آمدم..
و هنوز چشمانم را باز نکرده، زخم شانهام از درد نعره کشید..
کنار دیواری سیاه و سنگی روی فرشی قرمز و قدیمی افتاده بودم،..
زخم شانهام پانسمان شده به دستم سِرُم وصل بود...
بدنم سُست و سنگین...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
🇮🇷🇵🇸
﷽
📝 بدون شرح ...
🍃🌹🍃
🔻شبکه اسرائیل فارسی: رای ندید
🔸شبکهصهیونیستیاینترنشنال:رای ندید
🔹شبکه بهایی منو تو: رای ندید
🔸شبکه رادیو فردای آمریکا: رای ندید
🔹شبکه سازمان مجاهدین: رای ندید
🔸شبکه سلطنت طلب خارج نشین: رای ندید
🔹شبکه تروریستی کوموله: رای ندید
🔸شبکه وهابی جدایی طلبان بلوچ: رای ندید
🔹شبکه جدایی طلب پان ترک: رای ندید
🔸شبکه پان کردها: رای ندید
🔹شبکه نفاق بی بی سی: رای ندید
🔺شبکه ووآ فارسی: رای ندید
🌺 #شهید_همت: هر وقت در مناطق جنگی راه را گم کردید، به آتش دشمن نگاه کنید که کجا را می کوبد؛ همانجا جبهه ی خودیست!
#مشارکت_حداکثری | #انتخابات #ثامن
@jahadesolimanie
کارگاه خویشتن داری 02.mp3
13.35M
#کارگاه_خویشتن_داری ۲
▫️إنّ أکرمکم عنْدَالله اتقاکمُ ،
باتقواتر یعنی؛ هر کی قهرمانتره ....
و تونسته موانع بیشتری رو به سمت تکامل ، پشت سر بذاره؛
✘ نه اینکه عملِ خیر و عبادات بیشتری داره!
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
💢 وصیت پدر نسبت به نماز و روزه
⁉️ سؤال:
اگر نماز و روزه قضا پدر بیش از مقداری است که وصیّت کرده است، پسر بزرگتر چه وظیفه ای دارد؟
✍️ پاسخ:
🔹 اگر وصیت کرده تا برای او اجیر بگیرند، به همان مقداری که وصیت نموده است را از ثلث او بر می دارند و بقیه نمازها، بر عهده پسر بزرگ می باشد و اگر صرفا اطلاع رسانی نموده است، بر پسر بزرگ او واجب است به مقداری که یقین دارد نماز از پدر فوت شده است را قضا کند.
📚 پی نوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir