eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @HENAS_213 @sarb_z_313 خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
بَعدِیِک‌عُمرکه هِی این‌دَر و آن‌دَر گَشتَم دیدی آخِـر که سَرانجام به تو بَرگَشتَم... 📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب مسلم است، او تنها ماند ولی پشت امام زمانش را خالی نکرد. مبادا ما پشت امام مان را خالی کنیم امام ما مظلوم است ... .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
ولی این تیکه از دعا خیلی حرف توشه ها ... .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
''بھ‌نام‌خالق‌مولایمان🧡✨''
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ‌ 🌸 عید قربان است و من قـربـان تو دل سبوی خون شد از هجران تو 🌸 🍃اللَّهُمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِيِّكَ_الفـَـرَجْ..!🍃 🌱🌱
37.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰🥀✨⊱ . . مـا را سِّـرے است بـا تـو ڪـہ گـر خلـق روزگـار دشمـن شونـد و سَر برنـد هـم بـر آن سَـریم :)♥️🔗 .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ قلبم از وحشت به خودش می پیچید.. و آنها از پشت هلم میدادند تا زودتر حرکت کنم.. که شلیک گلوله😭😣😖😭😭😰 پرده گوشم را پاره کرد.. و پیشانی ابوجعده را از هم شکافت...🔥 از شدت وحشت.. رمقی به قدم هایم نمانده.. و با همان ضربی که به کتفم خورده بود،.. از پله آخر روی زمین افتادم...😣😭😣 حس میکردم زمین زیر تنم میلرزد..و انگار عده ای میدویدند.. که کسی روی کمرم زد..و زیر پیکرش کرد... رگبار گلوله خانه را پُر کرده.. و دست و بازویی تلاش میکرد سر و صورتم را ،..😭🕊 تکان های قفسه سینه اش را روی شانه ام حس میکردم.. و میشنیدم با هر تکان زیر لب ناله میزند _یا حسین!🕊✨ که دلم از سوز 😭😭 آتش گرفت. گرمای بدنش روی کمرم هر لحظه بیشتر میشد.. پیراهنم از پشت خیس و داغ شده.. و دیگر ناله ای هم نمیزد که فقط خس خس نفس هایش را پشت گوشم میشنیدم... بین برزخی از مرگ و زندگی، از هیاهوی اطرافم جز داد و بیدادی مبهم و تیراندازی بی وقفه، چیزی نمیفهمیدم... که گلوله باران تمام شد...😣😭😭😭😣 صورتم در فرش اتاق فرو رفته بود،.. چیزی نمیدیدم.. و تنها بوی خون و باروت مشامم را میسوزاند.. که زمزمه مصطفی🌸 در گوشم نشست و با یک تکان، کمرم سبک شد... گردنم از شدت درد.. به سختی تکان میخورد، به زحمت سرم را چرخاندم.. و اش دلم را زیر و رو کرد.😭😭😭 🕊ابوالفضل✨🕊 روی دستان مصطفی از نفس افتاده بود،.. از تمام بدنش خون میچکید.. و پاهایش را روی زمین از شدت درد تکان میداد... تازه میفهمیدم 😱😭🕊 من بوده... که پیراهن سپیدم... ادامه دارد.... .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
سفر پر ماجرا 03.mp3
8.3M
۳ ✍چونان جنینی در رحم مادر، که دنیا احاطه اش کـرده و او بی خبر است... 💠ملکوت؛ تمام جان تو را فرا گرفته است؛ و تو نمی دانی.... .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
اسلامی که جدا از سیاست باشه نتیجه اش میشه " عاشورا " ... .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir