eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
در دوم بهمن ماه به همت آستان قدس رضوی، مراسم یادبودی برای شهید جهاد مغنیه و دیگر شهدای قنیطره برگزار شد که حجت الاسلام سیدکمیل باقرزاده، روایتی کوتاه از دوست شهدیش “جهاد” داشت: «آخرین بار، همین دو هفته پیش بود که موقع خداحافظی بغلش کردم… خواستم بهش بگم جهاد چقدر نوربالا میزنی.. چقدر بوی شهادت میدی… اما بغض گلوم رو گرفت… فقط گفتم تو رو خدا مراقب خودت باش… خنده ای کرد که برق دندانهای سفید و خوشگلش هنوز توی ذهنمه… گفت إن شاء الله زود همدیگرو می بینیم… و جهاد رفت و فقط آه حسرت برای من باقی ماند…» خاطره...
این عکس بهانه ای شد تا ما صحبتی کنیم با بنی فاطمه و بخواهیم خاطره این عکس را برایمان تعریف کند. او ابتدا تمایلی به بیان این صحبت‌ها هر چند کوتاه نداشت اما با اصرار ما گفت که دو مرتبه با جهاد مغنیه دیدار داشته که هر دو بار در حرم رضوی دیدارها اتفاق افتاده است. بنی فاطمه گفت دفعه اولی که جهاد را دیدم با دوستانش به مشهد آمده بود که وقتی متوجه حضور من شدند آمد کنارم. او چهره مرا از جلسات مداحی که دیده بود می‌شناخت و به خاطر علاقه اش به اهل بیت و عزاداری به سبک جوانان ایرانی مداحی های مرا دیده و شنیده بود. آن دیدار خیلی به طول نیانجامید. یادم می ‌آید که موقع رفتن از من خواست حتما سفری به لبنان داشته باشم. می‌گفت جوانان لبنانی بسیار با ایرانی ها علاقمندند به خصوص نسبت به حزب الهی ها. این دیدار گذشت تا اینکه او برای آخرین بار حدودا دو ماه مانده بود به شروع ماه محرم به ایران آمده بود. یکی از دوستانش که می دانست من در فلان تاریخ در حرم خواهم بود هماهنگ کرده بودند که همدیگر را ببینیم. عکسی که منتشر کردم مربوط به همان سفر است. آن شب ما از ساعت حدودا 2 بامداد تا اذان صبح در حرم بودیم و صحبت‌ کردیم. در آن دیدار بود که جهاد از ارادتش به مقام معظم رهبری و سید حسن نصرالله برایم حرف زد و دائم می‌گفت می خواهم با اسرائیل مبارزه کنم. از سبک عزاداری های ما خوشش می‌آمد و بسیار با ارادت نسبت به سید الشهدا(ع) صحبت می‌کرد. می‌گفت اگر بشود حتما برای محرم به ایران می‌آیم. می‌گفت از مداحی محمود کریمی خوشم می‌آید و مداحی «اللهم الرزقنا شهادت» را که من خوانده بودم برایش جذاب بود. ای شهید جهاد در مشهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شمارھ‌‌تلفن‌امام‌رضا: 🖇05148888 رفع‌دلتنگـی‌ڪنید:)🍃 برای‌ِ ما هم دعا کنید 💛
|°بسم الله الرحمن الرحیم°|
✨💚السَلامُ علیکَ یا بقیَةَ اللهِ یا ابا صالح المهدی یا خلیفَةَ الرَحمنُ و یا شریکَ القرآن ایُها الاِمامَ الاِنسُ و الجان سیِدی و مولای الاَمان الاَمان💚✨ @jihadmughniyeh_ir
💚سلام به محضرِ آقا علی بن موسی الرضا(علیه السلام)🌸 @jihadmughniyeh_ir
💛 قدسیان از عالم بالا صفا آورده‌اند مژده میلاد نور حق، رضا آورده‌اند 💐ولادت با سعادت امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) مبارک باد✨💐 💠@jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حرم مطهر رضوی شب گذشته😍💫 @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
تقدیم به همه جهادی ها عیدتون مبارک✨🌸✨ @jihadmughniyeh_ir
# جهاد شناسی ♡
💛امام رضا علیه السلام: "هر کس نمی تواند کفاره ی گناهانش را بپردازد بر محمد و آل محمد بسیار صلوات فرستد🍃 @jihadmughniyeh_ir
🌱 ❌سہ‌ چہارم‌ دختران‌ حجابشان‌ حجاب نیست!! و چیزهایی‌ ڪہ‌ میپوشند واقعا حجاب‌ نیست‌ چادر میپوشند ولی‌ چادࢪشان‌ داࢪاۍ بࢪق‌ و مُد است. 💔 @jihadmuggniyeh_ir
مےگفـت:: تو حیـفے•😓•🌱• تو گـناه نکن•🔥•✋🏻• تـوبـخاطرخـداعاشـق‌بمـان• تـو بخـاطر خـدا•💗•🎈• هیـچ چـراغِ قرمـزی را•🚦• رد نـکن•⚓• ؛🙃 @jihadmughniyeh_ir
برای ارسال انتقادات و پیشنهادات می تونید از طریق لینک اشتراک گذاری شده در بیو کانال اقدام کنید https://harfeto.timefriend.net/16242759188559
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اۍ خوشا ولوله ی شادی عشاق رضا کہ قلوب همگۍ از غم واندوه رهاست
به‌ذکرسجده‌هایت‌سوگند دلم‌برات‌تنگ‌استۡ...♥️️(: @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه رمضان بود جهاد نيمه شب تماس گرفت با من وگفت كه اماده شوم و به چندنفر ديگر از دوستانمان كه از افراد مورداعتماد جهاد بودند بگويم حاضرشوند ميخواهيم برويم جايي. ساعت نزديك ٢:٣٠،٣صبح بود در محلي كه قرار گذاشته بوديم همه جمع شديم همه نگاه ها به دهان جهاد بود تا بازشود بگويد كه چرا مارا اينجا جمع كرده. جهاد بعد از چند دقيقه گفت بچه ها سوار شويد ماهم بدون اينكه چيزي بپرسيم سوار شديم.در راه كسي حرف نزد و چيزي از او نپرسيد.ديديم در خانه اي ايستاد كه از ظاهر كوچه معلوم بود افراد ساكن در اينجا وضع خوبي ندارند از ماشين پياده شد وماهم همين طور نگاهش ميكرديم ،بسته اي از صندوق عقب ماشين دراورد و به من داد وگفت برو در ان خانه و اين را بده وبيا گفتم جهاد اين چيه؟!گفت كمي خوراكي هست برو…چند قدم كه رفتم برگشتم وبا تعجب نگاهش كردم ،او هم مرا نگاه كرد ويك لبخند زد وگفت راه برو ديگر….رفتم سمت در ودر را زدم كسي امد جلوي در وبدون اينكه از من سوالي بكند بسته را گرفت وتشكر كرد و رفت داخل خانه…اون لحظه بود كه فهميدم جهاد قبلا هم اينكار را ميكرده و براي ان ها چيزي ميفرستاده و ما بيخبر بوديم ،اون لحظه بود كه فهميدم خودش براي اينكه ممكن بود كسي بشناسدش نيامد بسته را بدهد حتي تا قبل از شهادتش چند نفر خيلي اندك كه به او خيلي نزديك بودن از خانواده اش اين را ميدانستند و ان هم فقط بخاطر اينكه ماه رمضان كه مي امد ديروقت از خانه مي امد بيرون و دير هم برميگشت ان ها خبردار باشند و نگرانش نشوند بعد از شهادتش بود كه همه فهميدند اون شهيد جهاد عماد مغنيه بوده است مصاحبه با يكي از دوستان وهمرزمان شهيد
ما دلتنگیم 😔🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•"بســـم رب جهـــاد♡