#312 +1
⁉️ به دفتر گمشدگان رفت.
خادم پرسید: میتونم کمکتون کنم؟
با بغض گفت: سالهاس گم شدم. کسی امام زمان منو ندیده؟
دستش رو محکم گرفتم..
گفتم بحثُ عوض نکن!
این سوختگیِ رویِ دستت چیه هادی؟!
خندید..
سرشُ پایین انداخت گفت:
یه شب شیطون اومد سراغم منم اینجوری ازش پذیرایی کردم :)
#شهیدمحمدهادیذوالفقاری
+اینجوری شهید شدن..
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
#مهربون_برادرم
بسم رب الجهاد . . .
بی مقدمه مینویسم . . .
دلم تنگ است برای خنده هایت . . .
خنده هایی که میخواست پنهان کند گریه هایت را پای سجاده . . .
گریه کردی و خدا لبخند رضایت زد . . .
امضا شد جواز شهادتت . . .
اما مادر من دیگر محرومم از خنده هایت . . .
#تقدیم_به_مادر_شهید
#دلتنگی
#جهادنا
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
:)
و لا تُلقُوا بِایدِيکم إلَى التَّهلکة
خودتان را به دستِ خودتان نابود نکنید💙
•سورهبقرہ/آیه۱۹۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹آقایِ اِمام رِضا›
دِلِمان مُچالِه شُد
بازَش کُنیدپَهنَش کُنیدصافَش کُنید
بِخوانیدَش
لطفا :)🌱
#شـآهسلـامعلیـک 💚✋️
○چهـارشنبـههـایامـامرضـایی
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
#شهیـدسیـدعلـیزنجـانی
به روایت همرزمان :
شب شهادتش هم #نماز_شب او ترک نشد
الشهيد المجاهد السيد علي الزنجاني
ليلة استشهاده،لم تتوقف صلاة الليل
لم تتوقف صلاة الليل
حتي في ليلة اليوم استشهد
مرهقة و متعبة،كانت الساعة الثانية عشرة ليلا عندما وصلنا الى المقر وعادنا.
كانت الساعة الثالثة والنصف في الصباح
عندما استيقظت و رايت انه كان يصلي ليلا و كان يذرف الدموع مثل سحابة الربيع....
هیچ وقت نماز شبش ترک نمی شد.
حتی شب همون روزی که شهید شد.
خسته و کوفته،ساعت حدوددوازده شب بود که رسیدیم مقر و خوابیدیم.
ساعت سه،سه و نیم نصف شب بود که بیدار شدم و دیدم که سید داره نماز شب میخونه و مثل ابر بهاری داره اشک می ریزه...
@jihadmughniyeh_ir
بخوانیمدعآیفࢪجرآ؟
-اِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآ،وَبَرِحَالخَفٰآءُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…
♥️¦⇠#دعـاےفࢪج
📿¦⇠#قراࢪعـاشقانهـ
#اللهمعجللولیكالفرجبهحقعمهسادات