#زندگینامه🔖!"
#قسمت_هجدهم🌿
در سال آخر زندگی جهاد،
در یکی از روزهایی که در یک
منزل خوابیده بودیم،
ساعت یک و سی دقیقه بامداد
به ناگهان صدای گریه و ناله
به گوشم رسید ...
از جای خود برخاستم تا علت را
جویا شوم و هنگامی که درب اتاق
جهاد را کمی باز کردم،
متوجه شدم وی در حال خواندن
دعا به شدت میگرید ...
من در طول مدت آشنایی خود با جهاد
هیچگاه با چنین صحنهای
مواجه نشده بودم ..
آنچه که من از جهاد سراغ داشتم،
یک شخصیت لطیف و شوخ طبع بود🌸!"
هیچگاه او را در حال گریستن آن هم به این صورت ندیده بودم ..
جهاد حتی در سال آخر زندگی
خود نماز شب میخواند
و هر شب می گریست و
با امام زمان عج مناجات می کرد🌱
پ.ن: سجادهای که شهید جهاد
از حضرت آقا هدیه گرفتن🦋"
3.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نرفع رایة مهدینا یا امامی یامهدی ایمتا نلقاك ✋🏻
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_نوزدهم
☑️جهاد شخصی بسیار باهوش بود
و همگان به این هوش اذعان داشتند.
وی در عین باهوشی و تیزهوشی،
شخصیتی بسیار لطیف
و شوخ طبع داشت ..
هوش جهاد تنها در امور و مسائل
نظامی محدود نمی شد!
بلکه در تمامی زمینهها از این هوش
استفاده می کرد ..
به یاد دارم زمانی که در زمینههای
اداری به مشکلی با شرکایم برخورده بودم،
جهاد پس از فهمیدن مسأله وارد میدان شد
و ضمن صحبت با شرکای من،
به آنها راهکارهای بسیار مناسبی برای
پایان این مشکلات معرفی کرد ..
این، حاکی از هوش سرشار جهاد
نه تنها در مسائل نظامی،
بلکه در دیگر مسائل و زمینههاست.
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
[@jihadmughniyeh_ir🏴]
3.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زندگینامه🔖!"
قسمت بیستم 0⃣2⃣
به یاد دارم، هشت ماه پیش از
شهادت جهاد، شبکه العربیه گفتگویی
را با یکی از سران معارضان سوری
انجام داداین عضو ارشد معارضان سوری
تصریح کرد که حزب الله جهاد مغنیه
را مأمور پیگیری پرونده جولان
اشغالی کرده است...
روزی جهاد را دیدم و از او پرسیدم
چه اتفاقی افتاده است؟
چگونه رسانههایی همچون العربیه
و اسکای نیوز به عهده دار شدن
عملیات جولان توسط تو پی برده اند؟
وی در پاسخ جمله ای به من گفت
که هیچگاه آن را فراموش نمی کنم
وی گفت:
«آیا زیباتر از لحظهای که من در جریان
بمباران بالگردهای نظامی اسرائیل ترور
می شوم، وجود دارد؟»
هیچگاه این پاسخ را فراموش نمی کنم.
پاسخ بسیار شوکه کننده ای بود، خصوصا که مدتی بعد جهاد دقیقا با شلیک بالگرد
صهیونیست ها به شهادت رسید ...💔
جهاد واقعا شخصیت بی نظیری بود
و در تمامی زمینهها از علوم و مهارتهای
بسیاری برخوردار بود ..✌️🏻
🔻#زندگینامه🔖!"
#قسمت_بیستویکم
جهاد نقش تأثیرگذاری برای ایران
در مقاومت منطقه قائل بود ..
وقتی استناد به فرمایشات
حضرت آقا داشتند ..
یعنی ایشان را به عنوان رهبر
پذیرفته بودند.
و همه فرمایشاتشان را عمل میکردند
و معتقد بودند اگر حمایت های
ایران نبود چنین مقاومتی شکل نمیگرفت
و نقش ایران را در این زمینه
پر رنگ و مقدس میدانست ...
روایت های او از همراهی پدرش
با شهید چمران و جاویدالاثر
حاج احمد متوسلیان
خود نشانه ای از علاقه اش به ایران
و نقش ایران در مقاومت اسلامی بود.
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_بیست_دوم"
هرکس او را میبیند فکر میکند
جوانی بی مشکل و بی غم و
غصه است یک جوان پولدار و شیک ..
اما اینگونه صفات رابطه ای با داستان
جهاد ما ندارد ...!
او همزمان با کودکی خود اسلحه
را دوست داشت و برای آن آموزش
دید و راه های جنگاوری را آموخت✌️🏻
با این حال عاشق شعر و مداحی
خواندن هم بود ..
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
[@jihadmughniyeh_ir🏴]
☑️ #زندگینامه🔖!"
#قسمت_بیست_سوم"
سیدحسننصرالله:
فرزند حاج عماد، جوان بود
و هیچ کس مجبورش نکرده بود
در این مسیر باشد،
میتوانست دانشگاهش را ادامه بدهد،
هزاران فرصت داشت که به دنیا برسد!
اما آن جوان که روح معنویت، معرفت
و عشق حاج عماد را در درون خود
داشت همه این ها را رها کرد و سوریه،
قنیطره جولان رفت ...!"
خبر شهادت او به هر کس رسید
مثل این بود که حاج عماد،
آن فرمانده یگانه و تیزبین و تاریخی،
دوباره به شهادت رسیده است ..
📸 ایام نوجوانی شهید جهاد
کنار شهید سید حسن نصرالله ..
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
[@jihadmughniyeh_ir🏴]
4.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_بیست_چهارم"
شهادت رؤیای جهاد بود.
جوانی که همه امکانات مادی و معنوی
و علمی برای او فراهم بود...
او به هیچ کدام از این امور توجه نکرد!
شخصیت خاصی برای خود رسم کرد،
شاید دریافت که اگر فعالیتش به اندازه
سرنوشتش نباش، به زودی میراث پدری
از بین خواهد رفت.
شخصیت دوست داشتنی داشت و همه
جذب او میشدند ...'
مدتی پس از پدرش بسیاری از جوانب
شخصیتی او صیقل یافت ..
شاید به این دلیل مدیریت را انتخاب
کرد، که عمق این واژه در مقاومت
به او مربوط میشد ..
#ادامهدارد...🌱
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
[@jihadmughniyeh_ir🏴]
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️ #زندگینامه🔖!"
#قسمت_بیست_پنجم
پدرش یکی از کسانی بود که مفاهیم مدیریت موفق در کار نظامی را بنیان نهاد ؛ که این مواردی از شباهت او به پدرش، و آن چیزی که خود به خود، و یا به دلیل شرایط موجود، به ویژه بعد از آنکه رسانه های بیگانه نام او را بر سر زبان ها انداختند،
در جهاد یافت میشد ...
این بود که او به روش هایی تکیه کرد
که پدرش سی سال
قبل از آنها استفاده میکرد ..
جهاد تلفن همراه با خود نداشت، و در
رفت و آمد ها بسیار احتیاط میکرد ..
به این دلیل که همانند پدرش دوست نداشت هدفی آسان باشد، اما در عین حال شهادت بزرگترین آرزوی جهاد بود.✌️🏻🇱🇧
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
[@jihadmughniyeh_ir🏴]
3.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️میکس عالی عربی محمدالجنامی 👍🏻
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_بیست_ششم"
مادرِ شهید جهاد درباره شهادت
پسرش ميگويد :
شهادت یک آرزو و دغدغه
همیشگی اش بود ...
هم آرزوی شهادت داشت هم
ناراحت از هجمه ها و تهمت ها
به پدرش بود ..💔
همیشه به من میگفت من
دوست دارم شهید شوم اما
نه هر شهادتی ...!
مادر تو دعا کن که من جوری
شهید شوم که هم مورد رضای
خداوند باشد، هم باعث عزت
و آبروی هرچه بیش تر پدرم شود ..
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_بیست_هفتم"
- عموقاسم🫂
جهاد، حاج قاسم عزیز را عمو
صدا میزد ..
(حاجقاسم ، حاج رضوان را برادر
معنوی خود میدانست...♥️)
طبیعی بود که حاج قاسم به خانواده
برادر معنوی خود عماد مغنیه اهمیت
زیادی بدهد ...
اگر حاج قاسم در جهاد ویژگی هایی
که میخواست نمیدید، خود به دنبال
آنان میگشت ...
به همین دلیل بسیار تلاش کرد
تا این ویژگی ها را در جهاد
تقویت کند تا بتواند ابعاد حقیقی و
واقعی شخصیت جهاد را به او ببخشد،همه این امور به آرامی و آهستگی در جریان بود ...🌱
فکر ایرانی را میشناسید که؟
این فکر جهاد را پشت خود نشاند
حاج قاسم ،شخصیت،معرفت و افق هایی گسترده در برابر جهاد گشود و او را با همهی رهبران و فرماندهان جمهوری اسلامی آشنا کرد ..
که در ابتدای آنها رهبر معظم انقلاب
اسلامی حضرت آیت الله العظمی
سید علی حسینی خامنهای بود
تصویرشهید جهاد در مراسم ختم مادرِ
عزیز حاج قاسم و شهید طارمی
محافظ حاج قاسم
@jihadmughniyeh_ir
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_بیست_هشتم"
یک روز حاج عماد(پدرجهاد)
به من گفت:
حاجی یادت هست یک روز به من
گفتید امام زمان {عجل الله}
هر جا که باشند نماز اول وقت
میخوانند؛ بنده از نظر قلبی به
نماز اول وقت، التزام گرفتم.
جهاد پسر من به دنیا آمده است ..
یکی از برادران را پیدا کنید
که نماز صبح اول وقت او تا بحال
ترک نشده است،
در گوش او اذان بگوید ..
یکی از برادران پاسدار ایرانی را برای
این کار معرفی کردم، که بعد ها آن
برادر هم شهید شد ..
آن برادر در گوش جهاد اذان گفت
-روایتی از سردار عروج
@jihadmughniyeh_ir
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_بیست_نهم
یک هفته قبل از شهادتش از سوریه
به خانه آمد ...
پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم
صدای ناله گریه جهاد می آید ..
از همان لای در اتاقش نگاه کردم،
دیدم جهاد سر سجاده مشغول دعا و
گریه است و دارد با امام زمان (عجل الله)
صحبت میکند ..
دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم..
وانمود کردم که چیزی ندیده ام!
صبح موقعی که جهاد میخواست برود
موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم
از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟
چرا اینقدر بی قراری میکردی؟
چیزی شده!؟
جهاد خواست طفره برود
برای همین به روی خودش نیاورد
و بحث را عوض کرد
من بخاطر دلهره ای که داشتم
اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم
گفت:چیزی نیست مادر داشتم
نماز میخواندم دیگر دیدم اینطوری
پاسخ داد نخواستم بیشتر از این
پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم
باشه پسرم♥️!"
مرا بوسید و بغل کرد و رفت...
یکشنبه شب فهمیدم آن شب به
خداوند و امام زمان چه گفته
و بینشان چه گذشته!
و آن لحن پر التماس برای چه بوده است!
جهاد شهید شده بود ..
- مادر شهیدجهاد
تصویری از شهیدجهادوبرادرزادهشون
آقاعماد(پسرآقامصطفیمغنیه)
@jihadmughniyeh_ir