eitaa logo
🇮🇷شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
272 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین @HENAS_213 تبادل: @Jahad_256 خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
نصوح انقلاب ماست... احتیاج به یک بارقه‌ی و مسیحایی داشت تا راه بشناسد، شناخت و در مسیر، پیشتاز شد به سمت شهر. همه ما ادعای درستی پیمایش را در غب‌غب خود داریم و زور می‌زنیم مسیر خود را تلقین کنیم بر اطرافیان، که من بر طریق اعلی هستم، شاید بخاطر این می‌کنیم اشتباه بودن مسیر را نپذیریم، چون از راهی که آمده‌ایم و که کشیده‌ایم می‌ترسیم که بیهوده بوده باشد. اما آنگاه که دم و اتمسفر و را دید و صوت ربنای را به چشم دید و به گوش شنید، بی ترس از راه آمده و قهرمانانه مسیر درست را پذیرفت تا از آن به بعد و بردارد. تا نه دلش لرزان باشد نه گام هایش. رسید به دیدگاهی که گفت شاید امام زمانم از سیگار کشیدنم راضی نباشد. مچاله کرد و تعلقش را، و پرتاب... شد صوت شناخت ما از بوی باروت و خون و خاک و . و نگاشت آنچه را که در مکاشفه‌های ذهنش کرد. به مناسبت شهادت تاریخ تولد: ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ شهرری تهران تاریخ شهادت: ۲۰ فروردین ۷۲ فکه خوزستان @jihadmughniyeh_ir
🔸گمنامی را دوست داشت. در وصیت نامه اش به این نکته صریح اشاره کرده بود که: 📝"مرا غریبانه تحویل بگیرید. تشییع کنید. و غریبانه در بهشت معصومه(س) قطعه 31 به خاک بسپارید.... 🔹برای ماندنش تدبیری هم اندیشیده بود؛ وصیت کرده بود که چیزی روی قبرش ننویسیم فقط بنویسیم: ✍پر کاهی تقدیم به پیشگاه حق‌تعالی... شادی روحش صلوات ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
خادم شدن، به خادمی و چسباندن خادمی بر روے سینه نیست! بودن یک تفکر است؛ تفڪر و سبڪ زندگـی! تمرین ڪنیم را... ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
طرح جدید به مناسبت ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
دو برادر شهید مجتبی و مصطفی بختی ۹۴/۴/۲۲ خیلی صبـــور و مهربون بودن، اززمانی که بچه ها نوزاد بودند میگفتند که هر جـــــایی برای عزاداری آقا امام حســین علیه السلام میرید این بچه ها رو هم با خودتون ببرید، چون بچه وقتی بدنیا میاد از روز اول متوجه همه چیزهستش ومن خیلی دوست دارم بچه ها ازهمین الان بادین ومذهب خودشون آشناباشندوخوب درکش کنند همیشه احترام همه رونگه میداشتن براشون بزرگ و کوچیک نداشت میگفتند همه دارای شخصیت هستند وباید احترامشون رونگه داریم بچه هاروخیلی دوست داشت میگفت بچه هاروح پاکی دارندکه آدم روبه خدانزدیگترمیکنن من هیچوقت ندیدم درمقابل پدرومادرشون پاهاشون رودرازکنندخیلی مودب وبااحترام باهاشون صحبت میکرد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
🔖 ‌ ✍ همیشه نمازهای شبش را با گریه می‌خواند. در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را می‌خواند. هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود. همیشه با وضو بود. به من هم می‌گفت داری دستت را می‌شوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش. آب وضویش را خشک نمی‌کرد. در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود. حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو می‌زدند نه نمی‌گفت.🍃 ✍ گاهی اوقات نمی‌گذاشت من متوجه کمک‌هایش شوم ولی به فکر همه بود. احترام زیادی به خانواده و پدر و مادرش می‌گذاشت. پدر و مادر خودش با پدر و مادر من از لحاظ احترام گذاشتن برایش یکی بودند. شدت احترام گذاشتن به من و دخترمان به حدی بود که در جمع‌های خانوادگی می‌گفتند مسلم خیلی به زن و بچه‌اش می‌رسد. اگر مبینا گریه می‌کرد تا نیمه شب بغلش می‌کرد و راه می‌رفت تا خوابش ببرد. هیچ موقع نمی‌گفت من خسته هستم. خیلی صبور بود.🔅 🎙‌ راوے: همسر 🌷 @jihadmughniyeh_ir
🍃 در سوریه، ایمان به دوستانے که مداحے میکردند میگه برایــم روضہ حضرت ابوالفضل(س) بخونـید و بهشون میگه برایم دعا کنید؛ اگر قرار هست شهید بشم یا به روش آقا ابوالفضل یا به روش سرورمــون آقا امام حسین(ع) یا مثل خانم فاطمه زهرا. 🍃 ایمان به سہ روش شهـید شد: دستے ڪہ عبــارت یارقیه روی ان نوشته شــده بود مـثل آقا ابوالفضل، قسمتی از گردنش مثل سرورمون آقا امام حسین ع و قسمت اصلے جراحت ایمان پهلـو و شـکم بود؛ مـثل خانم فاطمه زهرا. که بعد از برگرداندن پیکر مطهرش متوجه میشوند یک قـسمت از بدنش جا مانده که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند؛ یعنے یک قسمت از وجود من در خاک سـوریه جـا ماند. 🎙 ﺭاﻭﻱ: ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻬﻴﺪ 🔰کانال قرارگاه فرهنگی مجازی🔰 •••✾شهید جهاد عماد مغنیه✾••• @jihadmughniyeh_ir