هدایت شده از معارف الشیعه
#حکایات
🔴 #نحوه_صلوات بر #حضرت_زهرا سلام اللّه علیها به دستور خود حضرت
🔻در توسلات مخصوصی که مرحوم قدرت اللّه #لطیفی_نسب رحمة اللّه علیه داشتند، شبی حضرت زهرا سلام اللّه علیها در عالم مکاشفه به ایشان می فرماید:
در خصوص صلوات مخصوص من، اسم مادرم حضرت خدیجه سلام الله علیها را هم بیاورید و بدین کیفیت صلوات را بفرستید:
أللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ أُمِّها وَ بَنیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُکَ وَ عَجِّل فَرَجَهُمْ
📚راه وصال ص ۱۲۵
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
هدایت شده از معارف الشیعه
#حکایات
🔴 آب گرفتگی قبر مطهر #حضرت_رقیه سلام الله علیها
▪️مرحوم آیت الله حاج میرزا هاشم خراسانی، در کتاب منتخب التواریخ مینویسد:
سیّد ابراهیم دمشقی، سه دختر داشت و اولاد ذکور نداشتند. شبی دختر بزرگ ایشان، جناب رقیه بنت الحسین (سلام الله علیه) را در خواب دید که فرمود:
«به پدرت بگو به والی بگوید میان قبر و لحد من آب افتاده و بدن من در اذیّت است، بیایید و قبر و لحد من را تعمیر کنید.» دخترش به عرض سیّد رساند و سیّد از ترس حضرات اهل تسنن به خواب ترتیب اثر نداد. شب دوم دختر دوم و شب سوم دختر سوم، بدون ترتیب اثر تا شب چهارم خود سیّد این ماجرا را در خواب دید. بنابراین صبح روز بعد، سیّد نزد والی شام رفت، والی با علما و صلحای شام پس از غسل و پوشیدن لباسهای نظیف و پس از نبش قبر توسط همین سیّد سه روز مشغول به تعمیر قبر شدند.
سیّد در طول این سه روز فقط در اوقات نماز این بدن مطهره را که کفن آن سالم بود در مکان نظیفی میگذاشت و پس از نماز دوباره او را در بغل میگرفت وگریه میکرد و از کرامت حضرت رقیه (سلام الله علیها) این بود که سید ابراهیم در این سه روز نه احتیاج به آب و غذا پیدا کرد و نه محتاج به تجدید وضو شد، و مدتی بعد صاحب فرزند پسری شد.
#حکایات
#ماه_صفر
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#حکایات
🔴 حکایتی از شفای یک مریض با عنایت #امام_زمان " سلام الله علیه " و با دلالت مرحوم آیت الله العظمی #میرزا_مهدی_اصفهانی " اعلی الله مقامه "
🔻مرحوم آیت الله حاج #شیخ_مجتبی_قزوینی " رضوان الله تعالی علیه" نقل فرمودند :
◾️ آقای سید محمد باقری بود اهل دامغان که در مشهد ساکن بود و از علماء و شاگردان مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی بود و زیاد خدمت معظم له می رسید . وی مدت متمادی بود به مرض سل مبتلا شده بود و آن روز ها این مرض غیر قابل علاج بود و همه از او مایوس بودند و بسیار نحیف و ضعیف شده بود .
◾️یک روز دیدم که او بسیار سرحال و سالم و با نشاط و بدون هیچ کسالتی نزد ما آمد همه تعجب کردیم و از او علت شفا یافتنش را پرسیدیم !!!
◾️گفت یک روز که خون زیادی از حلقم بیرون آمد و دکترها مرا مایوس کرده بودند ، خدمت استادم آقا میرزا مهدی رسیدم و به ایشان شرح حالم را گفتم . معظم له دو زانو نشست و با قاطعیت عجیبی به من فرمود :
◾️ مگر تو سید نیستی ؟ چرا از اجدادت رفع کسالتت را نمی خواهی ؟؟ چرا به محضر حضرت بقیه الله الاعظم ( سلام الله علیه ) نمی روی و از آن حضرت طلب حاجت نمی کنی ؟ مگر نمی دانی آنها اسماء حسنی پروردگار هستند ؟ مگر در دعای کمیل نخوانده ای که فرمود : ( یا من اسمه دواء و ذکره شفاء) ؟ تو اگر مسلمان باشی و سید باشی و اگر شیعه باشی باید شفایت را همین امروز از حضرت بقیه الله ( سلام الله علیه ) بگیری !
◾️مرحوم میرزا اینقدر این مطالب را به من فرمود که با گریه از جا بلند شدم ، مثل آنکه می خواهم به محضر حضرت بقیه الله ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بروم . لذا بدون آنکه متوجه باشم اشک می ریختم و با خود زمزمه می کردم و می گفتم ( یا حجت بن الحسن ادرکنی ) و بطرف صحن مقدس حضرت علی بن موسی الرضا ( سلام الله علهما ) می رفتم و وقتی به درب صحن عتیق رسیدم آنجا را طوری دیگر دیدم . صحن بسیار خلوت بود تنها جمعیتی که در صحن دیده می شد چند نفری بودند که با هم می رفتند و در پیشاپیش آنها سید بزرگواری بود که من فهمیدم آن سید حضرت ولیعصر ( ارواحنافداه ) است . با خودم گفتم که چون ممکن است بروند خوب است بروم و ایشان را صدا بزنم و از ایشان شفای مرض خود را بگیرم ، همینکه این خطور در دلم گذشت دیدم که آن حضرت برگشتند و نگاهی با گوشه چشم به من کردند . عرق سردی بر بدن من نشست ، ناگهان صحن مقدس را به حالت عادی دیدم ، دیگر از آن چند نفر خبری نبود ، مردم بطور عادی در صحن رفت و آمد می کردند ، من بهت زده شدم .
◾️در این بین متوجه شدم این حالت کسالت از مرض سل از من مرتفع شده ، به خانه برگشتم و آنچنان حالم بهتر شد که هرچقدر می خوام سرفه کنم نمی توانم .
📚 متاله قرآنی ص۲۴۰
https://eitaa.com/jlasatemarefatemasor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکایات
#شب_جمعه
🩸عنایت ویژهٔ سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» به کسی که با شنیدن نام مبارک «حسین» منقلب میشد...
📄 مرحوم ملا آقا دربندی، فقیه و عاشق و دلداده سیدالشهداء علیهالسلام مدت متمادی در کربلا اقامت نموده، به ایران آمد، مدتی در تهران اقامت کرد و در تهران وفات نمود.
📝 جنازهاش را به رسم امانت در تابوت نهادند که خشک شود، پس از شش ماه باز کردند، دیدند تر و تازه است، پس به کربلا منتقل نموده و در همانجا به خاک سپردند.
🔎 ...بعد از دفن پیکر او، یکی از طلاّب نجف اشرف در عالم رؤیا، کاخ بسیار باعظمتی میبیند که چشم از دیدنش خیره و عقل از وصفش مبهوت میباشد، میپرسد: این کاخ از آنِ کیست؟ میگویند: از آن شیخ انصاری است.
🗯 سپس کاخ بسیار باشکوه تری را مشاهده میکند [به گونهای که کاخ شیخ انصاری در مقابل آن کاخ، جلوهای نمیکرد] ؛ در آنجا میپرسد: این کاخ از آنِ کیست؟ میگویند: این کاخ ملاّ آقا دربندی است!
🗓 میگوید: شیخ انصاری که مقامش از وی بالاتر است، پس چگونه است که کاخ او باشکوهتر میباشد؟
👈 به او میگویند: این امتیاز از الطاف و عنایات امام حسین علیهالسلام میباشد که او همهٔ عمر، عاشق و شیدای امام حسین علیهالسلام بود و هر روز در جلسه درس به ذکر مصیبت آن حضرت میپرداخت و در هر زمان و مکان از آن حضرت یاد میکرد.
📚جرعهای از کرامات امام حسین علیهالسلام، مهدیپور،ص۳۳
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#حکایات
🔴 توسل علماء #اهلسنت به #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
🔻شبلنجی از علمای اهلسنت از قول شیخ عبدالرحمن آجهوری چنین مینویسد:
قال الشیخ عبد الرحمن الآجهوری المقری فی کتابه مشارق الانوار: قد حصل لی فی سنة سبعین ومائة بعد الالف کرب شدید من کروب الزمان فتوجهت الی مقام السیدة زینب المذکورة وانشدتها هذه القصیدة فانجلی عنی الکرب ببرکتها و هی: آل طه لکم علینا الولاء... الخ.
در کتاب شیخ عبدالرحمن آجهوری که نامش مشارق الانوار است خواندم که [نوشته بود]: در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاریهای زمانه حاصل شده بود. به مقام سیده زینب که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است: آل طه، ولایت شما بر ماست تا آخر شعر.
📚 نور الابصار ص۳۷۹
https://eitaa.com/jlasatemarefatemasor
#معارف
#حکایات
🔴 توسل یک گرگ به #امام_زین_العابدین " سلام الله علیه "
🌿 روزی زین العابدین علیه السلام به مزرعه ای که داشت رفت؛ ناگهان مشاهده کرد گرگی موی ریخته و خشمگین راه را بر مردم گرفته. گرگ نزدیک آن جناب رسیده و ناله ای کرد، امام فرمود: برو، ان شاء الله انجام میدهم! گرگ رفت. عرض کردند: چه میگفت؟
فرمود: پیش من آمد و گفت: زایمان بر مادهام سخت شده! به داد من و او برس و دعا کن نجات یابد، من پیمان میبندم که خودم و فرزندانم هرگز متعرض آزار شیعیان تو نشویم، من نیز خواسته او را پذیرفتم.
📚بحارالانوار، جلد ۴۶، صفحه ۲۷
https://eitaa.com/jlasatemarefatemasor
#مهدویت
#حکایات
🔴دستور توسل خاص به حضرت ولی عصر سلام الله علیه از مرحوم #شیخ_جعفر_مجتهدی " رضوان الله تعالی علیه "
جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسین هاشمی نژاد نقل کردند:
روزی یکی از دوستان طلبه ام برای حاجت بسیار مهمی به من مراجعه کرد و پس از بیان حاجتش تقاضا نمود تا با هم خدمت آقای مجتهدی برویم و از ایشان کمک بگیریم. بنده که تشخیص دادم حاجت او واقعاً سرنوشت ساز است، در خواستش را پذیرفتم و با هم به منزل آقای مجتهدی رفتیم. ایشان با این که کسالت داشتند بزرگواری کردند و ما را پذیرفتند.
پس از این که قضیه را خدمتشان عرض کردیم، به دوست طلبه ام فرمودند: شما به مسجد جمکران مشرف شوید و نماز حضرت را بخوانید و ثوابش را به روح منوّره ی مادر بزرگوارشان بی بی نرجس خاتون علیها السلام هدیه کنید. و پس از پایان صلوات هایی که در سجده بعد از نماز گفته می شود، رو به قبله بنشینید و سیصد و سیزده مرتبه 《 یا حجّة الله》 بگویید. سپس به حضرت نرجس خاتون علیها السلام عرض کنید:
《 شما به فرزند عزیزتان امام عصر علیه السلام بگویید مشکل مرا رفع کنند.》
چون احسان و اکرام والدین واجب است، حتماً حضرت عنایت می فرمایند.پس از این که بیانات حضرت آقای مجتهدی تمام شد، از خدمتشان مرخص شدیم. عصر همان روز دوستم به مسجد جمکران مشرف شد و به همان صورت که آقای مجتهدی فرموده بودند اعمال را انجام داد. او فردای آن روز به سراغم آمد و گفت: به عنایت آقا امام زمان علیه السلام آن مشکل بزرگ، به راحتی حل شد! از آن زمان تاکنون حدود بیست سال می گذرد و بارها خودم و هر کس را که به این دستور و توسل واداشته ام، به لطف حضرت، حاجت روا دیده ام. امید است در این عصر غیبت که زمان پریشانی و غم و ابتلاست، دوستان امام زمان علیه السلام با توسل به حضرتش_مخصوصاً توسلی که حضرت آقای مجتهدی به آن امر فرمودند_ دردهای خویش را درمان کرده و خود را از مهلکه ها نجات دهند.
📚 لاله ای از ملکوت ج۳ ص۲۰۱
https://eitaa.com/emamzamansalamalahalaih