بى اعتبار بودن مواهب مادى
#نهج_البلاغه
▫️حَالُهَا انْتِقَالٌ، وَ وَطْأَتُهَا زِلْزَالٌ، وَ عِزُّهَا ذُلٌّ، وَ جِدُّهَا هَزْلٌ، وَ عُلْوُهَا سُفْلٌ
🟤حال دنيا دگرگونى (دائمى) است و گامهاى محکمش لرزان، عزّتش ذلّت، برنامه هاى جدى اش شوخى، و بلندى اش عين سقوط است.
✍اما دگرگونى حال دنيا بر کسى پوشيده نيست چه بسا شبانگاه، بر تخت قدرت نشسته و قصد کشور گشايى دارد; ولى سحرگاه نه تن سر و نه سر تاج دارد! با يک گردش چرخ نيلوفرى نيرومندان سقوط مى کنند و ضعيفان به قدرت مى رسند و عزيزان ديروز ذليلان امروز مى گردند.
اما متزلزل بودن گامهاى آن به آن علت است که قرارگاه انسان در اين جهان دائماً متزلزل است بر هر چيز تکيه کند ـ مال، ثروت، جوانى وسلامتى ـ همه امورى متزلزلند. و امّا اينکه عزّتش عين ذلّت است، عزّتهاى مادّى سبب وابستگيهاى شديد مى شود، وابستگيهايى که او را به ذلت مى کشاند و براى حفظ آن بايد در مقابل هر کس و ناکس سر فرود آورد.اما اينکه جدّ آن هزل و شوخى است علت آن ناپايدارى و سرعت زوال و عدم استقرار است و بلندى اش پستى است از اين رو که افراد بلند مقام براى حفظ قدرت خويش تن به پستيهاى فراوانى مى دهند و از افراد آلوده و کثيف براى حفظ قدرت خود بهره مى گيرند.
📘#خطبه_191 نهج البلاغه
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📖 #نهج_البلاغه
💎 #میراث_پدری
🔻سرنوشت دنيا و دنياپرستان
▫️دَارُ حَرَب وَ سَلَب، وَ نَهْب وَ عَطَب. أَهْلُهَا عَلَى سَاق وَ سِيَاق وَ لَحَاق وَ فِرَاق
🟤دنيا سراى غارت و دزدى و ربودن (اموال و مقامات يکديگر) و تباه شدن و هلاکت است و اهل آن پيوسته آماده حال حرکت (به سوى مرگ) و پيوستن (به پيشينيان) و جدايى (از دوستان و عزيزان) هستند.
✍ دنيا گاه تمام هستى انسان را مى برد و گاه بخشى از آن را و گاه گروهى از غارتگران به عناوين مختلف بر سر کار مى آيند و اموال گروههايى از مردم را به غارت مى برند.آرى، به راستى دنيا ـ اگر خوب دقت کنيم ـ ميدان کارزارى است که غارتگران در آن به جان هم افتاده اند و غارت در اشکال مختلف آن صورت مى گيرد و سرانجامش «عطب» يعنى هلاکت و نابودى است و اينها همه در حالى است که همه انسانها در آستانه سفر، به جهان ديگر قرار دارند و کسى از فرداى خود با خبر نيست.
📚#خطبه_191 نهج البلاغه
┄┅═✧❁🌸🍁🌸❁✧═┅┄
✅️ پایگاه اطلاع رسانی شهرک شهید شجاعی:
🆔 https://eitaa.com/joinchat113
╰┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅╯