⚜️ پیامبر خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» :
یا عمّار! اِن رَأیتَ عَلیّاً قَد سَلَکَ وَادیّاً وَ سَلَکَ النّاس وَادیاً غَیرهُ فَاسلک مَعَ عَلیّ وَدَع النّاس.
✍️ عمار ! هروقت دیدی که علی تنها به راهی می رود ، و همه ی مردم به راهی دیگر ، تو مردم را واگذار و در مسیری برو که علی می رود.
عیدتون مبارک🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
👌۱۰ دلیل مهم بودن عید سعید غدیرخم :
💚۱. اهمیت شناخت ارزش غدیر
حضرت امام رضا (ع): به خدا سوگند اگر مردم به فضیلت این روز شناخت صحیح و کامل داشتند، فرشتگان روزی ۱۰ مرتبه با آنان دست میدادند.
💚۲. برترین عید امت
امام صادق (ع) از پدران بزرگوارش نقل میکند که پیامبر (ص) فرمود: برترین عید امت من، عید غدیرخم است. روزی که خداوند تعالی دستور داد تا برادرم علیبن ابیطالب (ع) را به عنوان پرچم برای امت نصب کنم تا پس از من به واسطه او هدایت شوند، روزی که خدا دین را کامل و نعمتش را بر امت من تمام و اسلام را به عنوان دین آنها پسندید.
💚۳. غدیر، بزرگترین عید خدا
امام صادق (ع): عید غدیر، بزرگترین عید خدا است، خدا هیچ پیامبری را مبعوث نکرده مگر آنکه این روز را عید قرار داده و احترام آن را نگه داشته است. نام این روز در آسمان «عهد معهود» و در زمین «روز پیمان گرفته شده و جمع مشهود» است.
💚۴. عدم امکان شمارش فضایل غدیر
حضرت امام رضا (ع): اگر از طولانی شدن کلام کراهت نداشتم، از فضیلت این روز و عطای الهی برای کسانی که معرفت به آن دارند، آنقدر بیان میکردم که به شمارش در نیاید.
💚۵. روز چشم روشنی اهل بیت (ع)
در دعای عید غدیر به روایت شیخ مفید: بار الها! همانگونه که این روز را بزرگترین عید خویش قرار دادهای، آن را در آسمان «عهد بسته شده» و در زمین «پیمان گرفته شده» و «اجتماع مورد سؤال» نامیدی، بر محمد و خاندانش درود فرست و چشم ما را به آن روشن نما و ما را به آن سامان بخش و ما را از سپاسگزاران بر نعمتهایت قرار ده، ای مهربانترین مهربانها.
💚۶. شهرت آسمانی عید غدیر
حضرت امام رضا (ع): روز غدیر در آسمانها مشهورتر است تا زمین!
💚۷. سفارش پیامبران
امام صادق (ع) : پیامبر (ص) به امیرمؤمنان سفارش نمود این روز را عید قرار دهد؛ چنان که پیامبران به جانشینان خود سفارش میکردند که این روز را عید بگیرند.
💚۸. پاداش هشتاد ماه عبادت در روز عید غدیر
سید بن طاووس فرموده: شیخ صدوق، شیخ مفید و شیخ طوسی هر سه با سند از امام صادق (ع) نقل کردهاند که حضرت فرمود: عمل (کار نیک و عبادت) روز غدیر - هجدهم ذیالحجه برابر با عبادت هشتاد ماه است.
💚۹. پاداش خرج کردن در عید غدیر
امام صادق (ع): یک درهم خرج کردن در روز غدیر برابر است با صد هزار درهم - و بنا بر نقلی یک میلیون درهم - در بقیه اوقات است.
💚۱۰. گرامیترین روز سال
امام صادق (ع): شاید فکر کنی که خدا روزی محترم تر از عید غدیر دارد!؟ نه به خدا، نه به خدا، نه به خدا.
🌹 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
🌸 #کانال_نسیم_بهشت:👈👈 @vamah
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
کتاب خطبه غدیر.pdf
حجم:
436.1K
مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ
اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ
🌸سلام علیکم
🔰در pdf زیر خطبه غدیر به صورت پرسش و پاسخ مطرح گردیده است این کتاب را در روز عید غدیر به دوستان گرامی هدیه مینماییم
📘 ان شاءالله بتوانیم حق مطلب را ادا نموده باشیم
بنابراین تا جایی که میتوانید در نشر آن کوشا باشید
هدیه اینجانب به شما در روز غدیر
https://eitaa.com/arabiasan1
هدایت شده از کانال حمید کثیری
🔴 به آسمان رود و کار آفتاب کند
فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعی روایت کرده: یکی از طلبههای حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشواری غیر قابل تحملّی بود. روزی از روی شکایت و فشار روحی کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین عرضه میدارد:
شما این لوسترهای قیمتی و قندیلهای بیبدیل را به چه سبب در حرم خود گذاردهاید، درحالیکه من برای اداره امور معیشتم در تنگنای شدیدی هستم؟!
شب امیرالمؤمنین را در خواب میبیند که آن آن حضرت به او میفرماید: اگر میخواهی در نجف مجاور من باشی اینجا همین نان و ماست و فیجیل و فرش طلبگی است و اگر زندگی مادی قابل توجهی میخواهی باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنی، چون حلقه به در زدی و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو:
به آسمان رود و کار آفتاب کند.
پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف میشود و عرضه میدارد:
زندگی من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله میدهید!
بار دیگر حضرت را خواب میبیند که میفرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع میتوانی استقامت ورزی اقامت کن، اگر نمیتوانی باید به هندوستان به همان شهر بروی و خانه فلان راجه را سراغ بگیری و به او بگویی:
به آسمان رود و کار آفتاب کند
پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتابها و لوازم مختصری که داشته به فروش میرساند و اهل خیر هم با او مساعدت میکنند تا خود را به هندوستان میرساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را میگیرد، مردم از این که طلبهای فقیر با چنان مردی ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب میکنند.
وقتی به در خانه آن راجه میرسد در میزند، چون در را باز میکنند میبیند شخصی از پلههای عمارت به زیر آمد، طلبه وقتی با او روبرو میشود میگوید:
به آسمان رود و کار آفتاب کند
فوراً راجه پیش خدمتهایش را صدا میزند و میگوید: این طلبه را به داخل عمارت راهنمایی کنید و پس از پذیرایی از او تا رفع خستگیاش وی را به حمام ببرید و او را با لباسهای فاخر و گران قیمت بپوشانید.
مراسم به صورتی نیکو انجام میگیرد و طلبه در آن عمارت عالی تا فردا عصر پذیرایی میشود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن در جای مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصی که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت:
مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت: وقتی به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش برای آنان آماده است.
هنگامی که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جای برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جای ویژه خود نشست.
آنگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ میشود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم، و همه میدانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکی از آنها را برای او عقد میبندم، و شما ای عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جاری کنید. چون صیغه جاری شد طلبه که در دریایی از شگفتی و حیرت فرو رفته بود، پرسید:
شرح این داستان چیست؟
راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین شعری بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم؛ به شعرای فارسی زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعرای ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگی به دل نمیزد، پیش خود گفتم حتما شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین قرار نگرفته، لذا با خود نذر کردم اگر کسی پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتی مطلوب بگوید، نصف داراییام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم، شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم:
به ذرّه گر نظر لطف بو تراب کند
طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین است.
راجه سجده شکر کرد و خواند:
به ذرّه گر نظر لطف بو تراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
منبع: کتاب داستانهای عبرتآموز از شیخ حسین انصاریان.
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
هدایت شده از حسن قدیر
امام جمعه قزوین: اگر قرار است طبری آزاد باشد، همه ما را زندانی کنید!
پ ن ; امام جمعه محترم شما وهمه ما همین الآنم زندانیم
جرات داری حرف بزن مثل زمین های هفت سنگان 🔺🔺
✅ @kotah_fouri
حضرت امیرالمومنین امام على عليه السلام:
إن كُنتُم لِلنَّجاةِ طالِبينَ
فارفُضوا الغَفلَةَ و اللَّهوَ
و الزَموا الاجتِهادَ و الجِدَّ
اگر خواهان نجات هستيد،
غفلت و سرگرمى را دور افكنيد
و به كوشش و جدّيت چنگ زنيد