eitaa logo
واجب تمدن ساز(امربه معروف ونهی از منکر)
97 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
39 فایل
جهادجمعی دراقامه فریضتین امر به معروف ونهی از منکر
مشاهده در ایتا
دانلود
فقیری از کنار دکان کبابی میگذشت دید کبابی گوشت ها را در سیخ کرده و به روی آتش نهاده باد میزد و بوی کباب در بازار پیچیده بود فقیر گرسنه بود و سکه ای نداشت پس تکه نانی از تو جیبش در آورد و در مسیر دود کباب گرفته به دهان گذاشت به همین ترتیب چند تکه نان خورد و براه افتاد, کباب فروش که او را دیده بود به سرعت از دکان خارج شده دست او را گرفت و گفت: کجا؟ پول دود کبابی را که خورده ای بده شیخی دانا از آنجا عبور می کرد و دید که فقیر التماس میکند دلش سوخت و جلو رفته به کبابی گفت: این مرد را رها کن من پول دود کبابی را که او خورده میدهم کباب فروش قبول کرد مرد کیسه پولش را در آورد و زیر گوش کبابی شروع به تکان دادن کرد و صدای جرینک جرینگ سکه ها به گوش کبابی خورد و بعد به او گفت: بیا این هم صدای پول دودی که آن مرد خورده، بشمار و تحویل بگیر. کباب فروش گفت: این چه پول دادن است؟ گفت: کسی که دود کباب را بفروشد باید صدای سکه را تحویل بگیرد! 💠 @e_adab 💠