✨وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ.... الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُورِ ( ۴١-۴٠ حج)
✨امر به معروف و نهی از منکر، شرط #نصرت_خدا است✨
🍃نصرت خدا بر مومنان، #مشروط است به اینکه ابتدا مومنان، خدا را (یعنی دین خدا و ولیّ خدا را) #یاری کنند
و این یاری کردن با انجام امر به معروف و نهی از منکر، تحقق می یابد.
🍃 #ضرب_المثل های مشهور؛
« با حلوا حلوا دهان شیرین نمیشود»
و «از ما حرکت، از خدا برکت»
گویای همین مضمون والاست که تا امّت به #اصلاح يکديگر اقدام نکنند، خداوند نیز امورات آنها را اصلاح نخواهد کرد، #مُصلح را نخواهد فرستاد و دعاهایشان نیز مستجاب نخواهد شد.
#ظهور
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🍀
🌺🍀
هدایت شده از حکایت های بهلول
#ضرب_المثل
#از_اين_ستون_به_اون_ستون_فرجه
مردی گناهکار در آستانه ی دار زدن بود، او به فرماندار شهر گفت :
واپسین خواسته ی مرا برآورده کنید، به من مهلت دهید بروم از مادرم که در شهر دوردستی است خداحافظی کنم .
من قول می دهم بازگردم .
فرماندار و مردمان با شگفتی و ریشخند بدو نگریست .
با این حال فرماندار به مردمان تماشاگر گفت : چه کسی ضمانت این مرد را می کند؟
ولی کسی را یارای ضمانت نبود .
مرد گناهکار با خواری و زاری گفت : ای مردم شما می دانید كه من در این شهر بیگانه ام و آشنایی ندارم، یک نفر برای خشنودی خدا ضامن شود تا من بروم با مادرم بدرود گویم و بازگردم .
ناگه یکی از میان مردمان گفت : من ضامن می شوم . اگر نیامد به جای او مرا بكشید .
فرماندار شهر در میان ناباوری همگان پذیرفت.
ضامن را زندانی كردند و مرد محكوم از چنگال مرگ گریخت، روز موعود رسید و محكوم نیامد.
ضامن را به ستون بستند تا دارش بزنند.
مرد ضامن درخواست كرد:
مرا از این ستون ببرید و به آن ستون ببندید .
گفتند: چرا ؟
گفت: از این ستون به آن ستون فرج است .
پذیرفتند و او را بردند به ستون دیگر بستند، که در این میان مرد محکوم فریاد زنان بازگشت.
محكوم از راه رسید ضامن را رهایی داد و ریسمان مرگ را به گردن خود انداخت.
فرماندار با دیدن این وفای به پیمان ، مرد گنهکار محکوم به اعدام را بخشید و ضامن نیز با از این ستون به آن ستون رفتن از مرگ رهایی یافت .
👈 از آن پس به کسی که گرفتاری بزرگی برایش پیش بیاید و ناامید شود می گویند :
از این ستون به آن ستون فرج است، یعنی تو کاری انجام بده هر چند به نظر بی سود باشد ولی شاید همان کار مایه ی رهایی و پیروزی تو شود ...
@Bakhoda1400