eitaa logo
کانال ماه من🌕
48 دنبال‌کننده
772 عکس
1.2هزار ویدیو
3 فایل
﷽ به خیمه امام زمان(عج) خوش آمدید
مشاهده در ایتا
دانلود
❓چرا وقت شنیدن نام امام زمان از جامون بلند میشیم و دست رو سر میزاریم پاسخ : میرزای نوری می نویسد: "در خبری از امام صادق نقل شده روزی در مجلس امام صادق نام حضرت مهدی برده شد امام صادق به سبب تعظیم واحترام از جا برخاست" 📔نجم الثاقب در روایتی آمده است که دعبل خزاعی بعد از آنکه ابیاتی راجع به حضرت مهدی نزد امام رضا خواند حضرت از جا برخاست 📔منتخب الاثر از امام صادق سوال شد چرا هنگام شنیدن نام مهدی از جای خود بر میخیزیم حضرت فرمود: "چون غیبتش طولانی است وامام از شدت محبتی که به دوستان خود دارد هرزمان که شخصی اورا یاد کند نگاهی به او میکند وسزاوار است که یاد کننده به جهت احترام از جای خود برخیزد واز خدا تعجیل فرج ایشان را خواهد" 📔منتخب الاثر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین کلیپی که تا الان دیدم لطفا ببینید و میزان غم و اندوه هزار و صدو خورده ای سال امام زمان رو درک کنید😭😭😭
🏴 «کهیعص» سعد بن عبدالله قمی گوید: ▪️ به امام عصر - اوراحنا له الفداه - عرض کردم: 🔹 ای فرزند رسول خدا! تاویل آیه «کهیعص» (۱) چیست؟ 🔰 فرمودند: 🔸 این حروف از خبرهای غیبی است که خداوند، بنده‌اش زکریّا را بر آن مطلع ساخت؛ سپس بر محمّد صلّی اللّه علیه و اله آن را حکایت فرمود، و آن چنین است که ❇️ وقتی زکریّا از پروردگار خواست که نام‌های پنج تن را به او تعلیم کند خداوند جبرئیل را بر او نازل فرمود و به او نام آنان را آموخت، پس هرگاه زکریّا، نام محمّد و علی و فاطمه و حسن علیهم السّلام را یاد می‌کرد همّ‌ و غمّ و اندوه از او دور می‌شد، ولی هروقت حسین علیه السّلام را یاد می‌کرد بغض گلویش را می‌فشرد و به نفس‌زدن می‌افتاد. روزی به پیشگاه خداوند عرضه داشت: 🔷 الها! چگونه است که وقتی نام چهار تن از اینان را یاد می‌کنم تسلّی خاطر می‌یابم و چون حسین را یاد می‌کنم دیده‌ام گریان و ناله‌ام بلند می‌شود؟ ◽️ خداوند متعال جریان [شهادت‌] آن حضرت را به اطّلاع زکریّا رسانید و فرمود: 🔶 "کهیعص" پس «کاف» نام کربلا است، و «ها» هلاکت عترت پیغمبر، و «یا» یزید است که ستم‌کننده بر حسین علیه السّلام می‌باشد، و «عین» عطش حسین علیه السّلام، و «صاد» صبر اوست. ◽️ هنگامی که زکریّا این مطلب را شنید تا سه روز مسجدش را ترک نکرد و مردم را از ملاقات با خود ممنوع ساخت و به گریه و زاری پرداخت. بر حسین می‌گریست و می‌گفت: 🔷 خدایا! آیا بهترین خلایقت را به سوگ فرزندش خواهی نشانید؟ پروردگارا! آیا این مصیبت بزرگ را بر او وارد خواهی نمود؟ الهی! آیا جامه عزا بر تن علی و فاطمه خواهی پوشاند؟ آیا غم این مصیبت را به ساحت آن‌ها خواهی رساند؟ ◽️ آن‌گاه می‌گفت: 🔷 به من فرزندی روزی کن که چشمم در سنّ پیری به او روشن و محبّتش در دلم فتنه انگیزد، سپس مرا در غم از دست‌دادنش بنشان چنان‌که محمّد حبیب خود را در سوگ فرزندش خواهی نشاند. ◽️ خداوند یحیی را به وی داد، و پس از آن به شهادت او سوگوارش ساخت و مدّت حمل یحیی شش ماه بود هم‌چنان‌که مدّت حمل حسین علیه السّلام. ⬅️ مکیال المکارم در فوائد دعا برای حضرت قائم (علیه السلام)، ج‌۱، ص: ۵۷ (۱). سوره مریم، آیه ۱. 🏷 علیه السلام عجل الله تعالی فرجه 🖤
♨️شیعیان خواب بس است برخیزید!!! 🔸در عاشورای زمان ما، این و گناه مردم، این پس زدن امام زمان ارواحنافداه از اجتماع و زندگی را ببینید که سالهاست یوسف فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها باید از ما درخواست کنند برای فرج من هم دعا کنید!!! 🔸چنان غفلتی ما را گرفته که از خود سؤال نمی‌کنیم امروز که گذشت امام زمانِ من چه شد؟! چرا نیامد؟! چرا باز هم یک روز بر غیبت‌هایش رقم خورد؟! 🔸لذا اگر می‌خواهید در این زمانه که غفلت دارد عجیب جلو می‌آید و همه جا را تیره و تار می‌کند، گرد و غبار غفلت را از روحتان بزدایید و دچار غفلت نشوید؛ هر شب که می‌گیرید و می‌خواهید به رختخواب بروید یک کلمه از خودتان بپرسید؛ ⁉️ چرا امروز آقایم نیامد‌؟ ⁉️نکند من مانع بودم و نگذاشتم؟! 📌همین یک چرا را از خودت سؤال کن، مابقی‌اش را دیگر کار نداشته ‌باش. بعد ببین با دلت چه می‌کند! دیگر می‌توانی بخوابی؟! 🖋حاج آقا زعفری زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁غریب همه عالم... امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه فرمودند: " الغَریب مَن لَیس لَهُ حبیب " 🍁غریب؛ کسی است که دوست و غم‌خوار ندارد... 📚غررالحکم،حدیث۵۵۷۲ امام کاظم سلام‌الله‌علیه در توصیف امام زمان سلام‌الله‌علیه فرمودند: هو الغریب... 📚کمال الدین ج۲ص۳۶۱
🔹️فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» در نیمه‌های شب سَر دختر یتیم امام حسین سلام‌الله‌علیه را به دامن می‌گیرد... ▪️شبی از شب‌هایی که قافله در راه شام بود، حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها به یاد پدر و درد اسارت و غم های دلش، گریه زیادی کرد و صدای او به گریه بلند شد. شتربان او وقتی که دید گریه‌اش تمامی ندارد، به غضب آمد و دست آن مخدّره را گرفت و از روی شتر کشید و آن بانوی مظلومه را محکم به زمین زد و حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها بيهوش شد. 🔹️در همين ساعت بود که ديدند نیزه‌ای که سر مطهر سیدالشهدا سلام‌الله‌علیه بر آن بود، در زمین فرو رفت و هرچه حامل آن نیزه و لشکریان دیگر تلاش کردند تا آن رابیرون بیاورند، نتوانستند. خبر به عمر سعد لعين رسيد و او گفت: از علي بن الحسین سلام‌الله‌علیهما سؤال کنید. حضرت فرمودند: بروید به عمه جانم زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بگویید دنبال بچه ها بگردد؛ شاید کودکی در  دل شب گمشده باشد. ▪️خبر به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها دادند آن بانو با پای برهنه به عقب قافله رفت و خارهای بیابان در پای او می‌رفت و آن حضرت ناله سر می‌داد. زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها جلو آمدند و دیدند که یک خانمی روی ریگ و رمل بیابان نشسته و سر حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها را به دامن گرفته است و گریه می‌کند. 🔹️پرسیدند: شما کیستید که بر یتیمان ما ترحم میکنید؟‌ آن بانو ، رو به زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها کردند و فرمودند: دخترم زينب! منم مادرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها»؛ تو گمان میکنی من از حال یتیمان پسرم غافل میشوم!؟ 📓معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۶ ▪️🔹️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «بهترین جای دنیا» 🥀 استاد 🍃 یک‌ جامعه آماری معرفی کن که اینطور باهم یک‌دل باشن...
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم (قسمت اول) ✅ آقاى حاج ميرزا محمد على گلستانه اصفهانى (ره) فرمودند: عموى من، آقا سيد محمد على (ره) براى من نقل كردند: ▫️ در زمـان مـا در اصـفهان شخصى به نام جعفر كه شغلش نعلبندى بود، بعضى حرفها را مى زد كه مـوجـب طـعـن و رد مـردم شـده بـود، مـثـل آن كه مى‌گفت: 🔸 با طى الارض به كربلا رفته ام. ▫️ يا مى‌گفت: 🔸 مردم را به صورتهاى مختلف ديده‌ام. ▫️ و يا 🔸 خدمت حضرت صاحب الامر (ع) رسيده ام. ▫️ او هم به خاطر حرفهاى مردم، آن صحبتها را ترك نمود. تـا آن كه روزى براى زيارت مقبره متبركه تخت فولاد مى رفتم. در بين راه ديدم جعفر نعلبند هم به آن طرف مى رود. نزديك او رفتم و گفتم: 🔹 ميل دارى در راه با هم باشيم؟ ▫️گفت: 🔸 اشكالى ندارد، با هم گفتگو مى كنيم و خستگى راه را هم نمى فهميم. ▫️ قدرى با هم گفتگو كرديم، تا آن كه پرسيدم: 🔹 اين صحبتهايى كه مردم از تو نقل مى كنند، چيست؟ آيا صحت دارد يا نه؟ ▫️ گفت: 🔸 آقا از اين مطلب بگذريد. ▫️ اصرار كردم و گفتم: 🔹 من كه بى غرضم، مانعى ندارد بگويى. ▫️ گـفـت: 🔸 آقـا، مـن بيست و پنج بار، از پول كسب خود، به كربلا مشرف شدم و در همه سفرها، براى زيارتى عرفه مى‌رفتم. در سفر بيست و پنجم بين راه، شخصى يزدى با من رفيق شد. چند منزل كه بـا هـم رفـتـيم، مريض شد و كم كم مرض او شدت كرد، تا به منزلى كه ترسناك بود، رسيديم و به خاطر ترسناك بودن آن قسمت، قافله را دو روز در كاروانسرا نگه داشتند، تا آن كه قافله‌هاى ديگر برسند و جمعيت زيادتر شود. از طرفى حال زائر يزدى هم خيلى سخت شد و مشرف به موت گرديد. روز سوم كه قافله خواست حركت كند، من راجع به او متحير ماندم كه چطور او را با اين حال تنها بـگذارم و نزد خداى تعالى مسئول شوم؟ از طرفى چطور اين جا بمانم و از زيارت عرفه كه بيست و چهار سال براى درك آن، جديت داشته ام، محروم شوم؟ بالاخره بعد از فكر بسيار، بنايم بر رفتن شد، لذا هنگام حركت قافله، پيش او رفتم و گفتم: 🔹 من مى‌روم و دعا مى‌كنم كه خداوند تو را هم شفا مرحمت فرمايد. ▪️اين مطلب را كه شنيد، اشكش سرازير شد و گفت: 🔸 من يک ساعت ديگر مى‌ميرم، صبر كن، وقتى از دنـيا رفتم، خورجين و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط مرا با اين الاغ به كرمانشاه و از آن جا هم هر طورى كه راحت باشد، به كربلا برسان. ▪️ وقتى اين حرف را زد و گريه او را ديدم، دلم به حالش سوخت و همان جا ماندم. قافله رفت و مدت زمانى كه گذشت، آن زائر يزدى از دنيا رفت. من هم او را بر الاغ بسته و حركت كردم. وقتى از كاروانسرا بيرون آمدم، ديدم از قافله هيچ اثرى نيست، جز آن كه گرد و غبار آنها از دور ديده مى شد. تـا يک فـرسخ راه رفتم، اما جنازه را هر طور بر الاغ مى‌بستم، همين كه مقدارى راه مى‌رفتم، مى‌افتاد و هيچ قرار نمى‌گرفت. با همه اينها به خاطر تنهايى، ترس بر من غلبه كرد. بالاخره ديدم، نمى‌توانم او را ببرم، حالم خيلى پريشان شد. همان جا ايستادم و به جانب حضرت سيدالشهداء (ع) توجه نمودم و با چشم گريان عرض كردم: 🔹 آقا من با اين زائر شما چه كنم؟ اگر او را در اين بيابان رها كنم، نزد خدا و شما مسئول هستم. اگر هم بخواهم او را بياورم، توانايى ندارم. ▪️ نـاگهان ديدم، چهار نفر سوار پيدا شدند و آن سوارى كه بزرگ آنها بود، فرمود: 🔶 جعفر با زائر ما چه مى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا چه كنم، در كار او مانده ام! ▪️ آن سه نفر ديگر پياده شدند. يك نفر آنها نيزه اى در دست داشت كه آن را در گودال آبى كه خشك شده بود فرو برد، آب جوشش كرد و گودال پر شد. آن ميت را غسل دادند. بزرگ آنان جلو ايستاد و با هم نماز ميت را خوانديم و بعد هم او را محكم بر الاغ بستند و ناپديد شدند. مـن هم براه افتادم. ناگاه ديدم، از قافله اى كه پيش از ما حركت كرده بود، گذشتم و جلو افتادم. كـمـى گـذشت، ديدم به قافله اى كه پيش از آن قافله حركت كرده بود، رسيدم. و بعد هم طولى نكشيد كه ديدم به پل نزديك كربلا رسيده ام. در تعجب و حيرت بودم كه اين چه جريان و حكايتى است! ميت را بردم و در وادى ايمن دفن كردم. قـافله ما تقريبا بعد از بيست روز رسيد. هر كدام از اهل قافله مى پرسيد: 🔹 تو كى و چگونه آمدى! ▪️ من قضيه را براى بعضى به اجمال و براى بعضى مشروحا مى گفتم و آنها هم تعجب مى كردند. تا آن كه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم، ولى با كمال تعجب ديدم كه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى بينم، از قبيل: 🐺 گرگ، 🐖 خوك، 🐒 ميمون و غيره 🐑 🦗 🦍 🐕 🐀 🦎 🦦 🐃 🐓 🕷 🐁 🐌 🐄 🦀 🦛 🐍 🦨 🐜 🐗 🦂 🦧 🦓 🐊 🦞 و جمعى را هم به صورت انسان مى ديدم! (ادامه دارد ...) 🏷 عجل الله تعالی فرجه
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم 🔘 قسمت دوم (آخر) ▪️... از شـدت وحشت برگشتم و مجددا قبل از ظهر مشرف شدم. باز مردم را به همان حالت مى‌ديدم. برگشتم و بعد از ظهر رفتم، ولى مردم را همان طور مشاهده كردم! روز بعد كـه رفتم، ديدم همه به صورت انسان مى‌باشند. تا آن كه بعد از اين سفر، چند سفر ديگر مـشرف شدم، باز روز عرفه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى ديدم و در غير آن روز، به همان صورت انسان مى‌ديدم. به همين جهت، تصميم گرفتم كه ديگر براى زيارتى عرفه مشرف نشوم. چون اين وقايع را براى مردم نقل مى كردم، بدگويى مى كردند و مى‌گفتند: 🔹 براى يك سفر زيارت، چه ادعاهايى مى‌كند. ▪️ لذا من، نقل اين قضايا را به كلى ترك كردم، تا آن كه شبى با خانواده ام مشغول غذا خوردن بوديم.🍳🍚 صـداى در بـلند شد، وقتى در را باز كردم، ديدم شخصى مى فرمايد: 🔸 حضرت صاحب الامر (ع) تو را خواسته اند. ▪️ بـه هـمـراه ايشان رفتم، تا به مسجد جمعه رسيدم. ديدم آن حضرت (ع) در محلى كه منبر بسيار بلندى در آن بود، بالاى منبر تشريف دارند و آن جا هم مملو از جمعيت است. آنها عمامه داشتند و لباسشان مثل لباس شوشترى ها بود. به فكر افتادم كه در بين اين جمعيت، چطور مى توانم خدمت ايشان برسم، اما حضرت به من توجه فرمودند و صدا زدند: 🔶 جعفر بيا. ▪️ من رفتم و تا مقابل منبر رسيدم. فرمودند: 🔶 چرا براى مردم آنچه را كه در راه كربلا ديده اى نقل نمى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا من نقل مى‌كردم، از بس مردم بدگويى كردند، ديگر ترک نمودم. ▪️ حضرت فرمودند: 🔶 تو كارى به حرف مردم نداشته باش، آنچه را كه ديده اى نقل كن تا مردم بفهمند ما چه نظر مرحمت و لطفى با زائر جدمان حضرت سيدالشهداء (ع) داريم. ⬅ «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم عجل الله تعالی فرجه
۱ 🌿چگونه رضایت امام زمان عجل الله را به دست آوریم؟؟؟ 🔸 امام در عقل ما ظهور دارد و مسائل عقلی را از ما می‌خواهد، که در دوراهی‌ها طبق رضای او حرکت کنیم.👇👇 🔹وقتی از رضای امام دور نشویم شباهت با او پیدا می‌کنیم. وقتی در یک دو راهی هستیم. مثلاً در بازار یک نامحرمی جلوی چشم ما قرار گرفته و باطن ما میل دارد به نگاه کردن به او.اما ما میدانیم که امام راضی نیست به او نگاه کنیم.و اگر نگاه نکنیم امام راضی میشود.و به خاطر امام نگاه نمی‌کنیم.در اینجا باطن ما متوجه امام میشود و اتصال با امام ایجاد میشود،امام این اتصال ها را سریعا متوجه میشود. 🔸جلب رضایت امام، سبب اشراف امام نسبت به شخص می‌شود امام یک اشراف عام دارد ،که شامل همه مردم می‌شود. کافر فاجر فاسق. 🔹به برخی از اشخاص توجه ویژه می‌کند، که به آن اشراف خاص می‌گویند. این اشراف خاص اهمیت دارد. 🔸 این خیلی مهم است که ما از یک لذت نفسانی، به خاطر امام دست بکشیم. این حالت برخی از افراد،توجه امام را جلب می‌کنند. 🔹همینکه امام از رفتار شخصی خوشش بیاید،در قلب امام یک رضایتی نسبت به این فرد ایجاد می‌شود که این رضایت یک رضایت خدایی است و چنان اثری در وجود این فرد قرار میدهد که باطنش را کامل رشد می‌دهد و نورانی‌اش می‌کند. چون به خاطر امام از یکی از رضایت‌های نفسانی خودش گذشت. 🔸وقتی مخالف نفس حرکت کردیم، توجه امام جلب می‌شود ،گویا که این شخص برای امام نمایان می‌شود و امام ایشان را می‌بیند. 🔹در حقیقت این حس رضایت طلبی که در قلب ما هست،این حس را خداوند درون ما قرار داده که امام را راضی کنیم اما ما در جهت رضایت نفس از آن استفاده میکنیم. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◖❤️‍🩹🕊◗ خرج‌تومی‌کنم‌دلتنگی‌هایم‌را به‌امید‌دیدار‌کربلای‌تو:)💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛡 برای آخرین و شدیدترین فتنه‌های آخرالزمانی، خودتان را آماده کنید! 🌱
اگر کسی در فکر خدمت به امام زمان(عج)باشد قطعا آن حضرت نیز به فکر او خواهد بود حضرت حجت✨ 🤍
🩸آتش بگير، تا كه بدانى چه می‌كشم‏ احساس «سوختن» به تماشا نمی‌شود ... ▪️قلب، چون در مصائب اهل‌البیت سلام‌الله‌علیهم خصوصا در مصیبت جانسوز سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین سلام‌الله‌علیه، آتش بگیرد، ظرف رحمت الهی گشته و مشمول این دعای امام صادق سلام‌الله‌علیه می‌شود که حضرت فرمودند: ... وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْقُلُوبَ الَّتِي جَزِعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنَا. خدایا! رحم کن بر آن قلوبی که برای ما بی‌تاب گشته و در مصیبتِ ما اهل بیت، آتش گرفته است. 📕کامل الزیارات،ص ۳۲۸ ▪️🩸▪️ ▪️نمونه‌هایی از «زخمی‌شدن‌ و احتراق‌قلب» در کلام و حالات حضرات معصومین در مصیبت جانسوز سیدالشهداء: در روایتی امام صادق سلام الله علیه فرمودند: إنَّ يَومَ عاشُورا أحرَقَ قُلوبَنا قطعا روز عاشورا قلب های ما اهل‌بیت را به آتش کشیده است. 📕نور العين،اسفرايني، ص۸۴ ▪️🩸▪️ ▪️در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان ارواحنافداه خطاب به جد خود سیدالشهداء می‌فرماید: سَلَامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصَابِکَ مَقْرُوحٌ وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِکَ مَسْفُوحٌ سلام از جانب من بر شما؛ سلام کسی که قلبش در مصیبت‌تان مجروح گشته و اشکش هنگام یادتان پی در پی جاریست. 📕بحارالانوار، ج۹۸ ص۲۳۸ ▪️🩸▪️
🌹انسان منتظر، مُتجافی است در نماز مسئله ای فقهی داریم به نام مسئله«تَجافی»؛ به این صورت که اگر انسان، به رکعت دوم امام جماعت رسید، پیش از رکوع یا هنگام رکوع به امام جماعت اقتدا میکند و هنگامی که امام جماعت پس از رکعت دوم برای تشهد نشست، وظیفه فردی که در رکعت دوم به او اقتدا کرده بود، این است که نیم خیز بنشیند و پس از اینکه تشهد امام جماعت تمام شد، با او برخیزد. عرب از این حالت نیم خیز نشستن، با نام و تعبیر «تجافی» یاد می کند. یعنی «خالی کردن بدن از زمین». چرا انسان چنین حالتی در نماز به خود می گیرد؟ برای اینکه آماده ی آماده باشد تا همین که امام جماعت، «بحول الله…» را گفت، او به سمت بالا پرواز کند و تند و سریع از زمین برخیزد. به این می گویند حالت انتظار .مأموم، انتظار دارد که تشهد امام جماعت، به سر آید تا خیلی سریع، از زمین بلند شود، چون فعلا مأموم کاری با زمین ندارد؛ تشهدی بدهکار نیست تا بر زمین بنشیند. انسان منتظر یک حالت تجافی و بریدگی از این عالم طبیعت و دنیا دارد. یعنی در دنیا به صورت نیم خیز نشسته است. همین که ندای آسمانی به گوشش رسید که «یا اهل الهدی! اجتمعو»، از سر سفره ی جهان، برخیزد و خود را به امام زمان برساند. این انسان، انسان منتظر است. منبع: کتاب آماده باش یاران امام زمان(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 خواص عاشورایی: عبد اللّه بن مُسلم بن عقيل 💠عبد اللّه ، فرزند مسلم بن عقيل و مادرش رُقَيّه دختر امام على عليه السلام بود. سنّ او هنگام شهادت ، ۲۶ سال گفته شده است. روز عاشورا عبدالله نزد امام حسین آمد و اجازه میدان خواست. آن حضرت فرمود: هنوز از شهادت مسلم زمان زیادی سپری نشده و مصیبت او از خاطره‌ها فراموش نشده. دست مادرت را بگیر و از این صحنه دشوار بیرون برو. 🔺عبدالله عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت! من آن کسی نیستم که زندگی دنیای پست را بر حیات جاودانی ترجیح بدهم. تقاضای من این است که این جان ناقابلم را برای قربانی‌ات بپذیری! آن حضرت تقاضای او را پذیرفت و عبدالله قبل یا بعد ار علی اکبر (ع) عازم میدان شد. ♦️او در سه مرحله نزدیک به صد نفر را به هلاکت رساند. سپس عمرو بن صبیح، تیری به سوی وی پرتاب کرد. او دست خویش را بر پیشانی نهاد؛ آن تیر دست و پیشانی او را به هم دوخت که نتوانست از هم جدا کند. تیر دیگری به قلب وی زد و قلبش را شکافت. فردی دیگر نیزه‌ای به قلبش زد و او را به شهادت رساند. (دانشنامه امام حسین(ع)، ص۱۶۰-۱۶۱)
۲ 🔸در احوالات مومنین آمده است که: _ مردم از آنها در امانند و در آسایش‌اند، ولی نفس آنها، از آنها در آسایش نیست .این‌ها مدام نفس خود را آزار می‌دهند . 💥 آزار نفس به این است که در جهت خلاف رضایش حرکت کنیم، ولی به خاطر امام . 🔹 امروز با خودمان عهد ببندیم که، وقتی در دوراهی‌ها قرار گرفتیم، رضای امام را مد نظر قرار بدهیم. می‌بینیم که چقدر برکات ایجاد می‌شود. 🔸مثلاً برای به خاطر امام از به فعلیت رساندن عصبانیت و ظهور آن در منزل خودداری کنیم. 🌀 نکته ی محوری این است که: همین حالا ببینیم ما چقدر به دنبال راضی کردن نفس هستیم، به همان میزان باید دنبال راضی کردن امام باشیم، که این حرکت خیلی مشکل است. 🔹وقتی رضای نفس را رها کردیم و به خاطر امام فعلی را انجام دادیم، معلوم می‌شود که امام به ما نگاه کرده است. 🔸حالات معنوی که بعد از خودداری از شهوات نفسانی برای ما پیش می اید،حاصل نگاه امام است. 🔹اگر بعد از هر فعلی اگر یک حالت مثبتی در شما ایجاد شد،ان حالت مثبت و معنوی امضا کننده ی صحت فعل است.مثل میل به نماز،میل به قران،میل به انفاق... 🔹پس اگر از یکی از خواسته‌های جدی نفسانی‌مان به خاطر امام دست کشیدیم، رضای امام ایجاد می‌شود و امضا و مهر تایید رضای امام، ایجاد و ظهور حالات معنوی و مثبت در قلب ما می‌گردد. 📚 برگرفته از بیانات استاد سپید نامه
♨️ توصیه امام زمان به خواندن سوره نبأ بعداز نماز ظهر 🔹 ارواحنا فداه در تشرف آیت الله مرعشی نجفی (ره)خواندن سوره نبأ را بعد از نماز ظهر به ایشان سفارش نمودند.(۱) 🔹 همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: سوره نبأ را یاد بگیرید اگر می دانستید چه برکات و آثاری در آن نهفته است کارهایتان را تعطیل می کردید و آن را می آموختید و به وسیله آن به خدا تقرب می جستید و خداوند به واسطه آن گناهان شما را می آمرزد جز شرک ورزیدن به او.(۲) 📚 (۱) تشرفات مرعشیه ص ۲۹ 📚 (۲) مستدرک الوسائل، ج ۴ ص ۳۶۶
راز تشرف محضر امام زمان علیه السلام آیت الله مرتضی حائری ـ پسر آیت الله عبدالکریم حائری یزدی ـ رضوان الله علیهما می‌گوید: به من گفتند که یک سرهنگی است که در یک پیشامدی خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شرفیاب شده است. این سرهنگ قبل از انقلاب بازنشسته و در قم ساکن شده بود. [چون] من آدم دیرباوری هم هستم! آدرس خانه او را گرفتم. رفتم ببینم آیا واقعیت دارد یا ندارد و اگر واقعیت دارد، رمز این که این توفیق را پیدا کرده است چیست؟ منزل او را پیدا کردم. یک مقدار گفت و گو کردیم. از همان معاشرتی که با او داشتم یقین کردم که آدم دروغگویی نیست. از او سؤال کردم: رمز این که این توفیق بزرگ نصیب شما شده چیست؟ گفت: من فکر می‌کنم رمز این که توفیق فوق العاده ای پیدا کردم دو چیز است؛ یکی این که در هر شرایطی بودم، به خصوص در آن زمان که در ارتش شاهنشاهی به نماز اهمیت نمی‌دادند، گاهی هم مسخره می‌کردند، در مأموریت ها، جاهای مختلف سعی می‌کردم نماز اول وقت خود را ترک نکنم. دوم این که در طول زندگی خود سعی کردم به کسی ظلم نکنم؛ به همسر، به پدر، مادر، دوست، فامیل، همسایه، به یک سرباز، و به سربازهایی که در اختیار من هستند، زور نگویم، اجحاف نکنم، تبعیض قائل نشوم. 📚خبرگزاری حوزه
❇️ ما همگی مداومت به زیارت عاشورا داشتیم ☑️ یکی از بزرگان می فرمود: ▫️ مرحوم آیة اللّه حاج حسین خادمی و حاج شیخ عباس قمی و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان روضه خوان امام حسین علیه السلام را در خواب دیدم که در غرفه ای از غرفه های بهشت دور یکدیگر جمع بودند. از آیة اللّه خادمی احوالپرسی کردم و گفتم : 🔹 با هم بودن شما یک آیة اللّه و آقای حاج شیخ عباس قمی یک محدث و حاج شیخ عبدالجواد روضه خوان، چه مناسبتی دارد که با یکدیگر یک جا قرار گرفته اید؟ ▫️ جواب دادند: 🔸 ما همگی مداومت به زیارت عاشورا داشتیم و در مقدار خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیم‌. ⬅️ کرامات الحسینیه، علی میر خلف زاده، ج ۲ 🏷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢ماجرای تاجر ثروتمند و امام زمان ارواحنا فداه 🎤 حاج شیخ مهدی تهرانی
نماهنگ بی قرار کربلا.mp3
2.68M
بی قرار کربلا اونه که پناهی جز خودت نداره.. 😔💔 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 «چرا در زیارت آل یاسین که جز بهترین زیارت های ماست در پیشگاه حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) می گوییم: بر تمام شئون زندگی تو سلام؟... 🌱
بعضی وقت ها انسان می‌بیند یک حال خوشی دارد حالت نورانی دارد نمی‌داند علتش چیست نمیداند در کوچه ای جایی رد می‌شده و فقط به نحو گذرا حضرت (عج) از کنارش رد شده. حضرت حجت✨ 🤍