eitaa logo
جملات طلایی علماء وشهدا
17.9هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
13.7هزار ویدیو
53 فایل
بزرگی می‌فرمود: 《اگر خواهی شوی با خبر بزن بر هوای نفس تبر》 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات جهت سلامتی امام زمان علیه السلام بلامانع استفاده از نام کانال اشکال داره کپی بنر و ریپ کانال ممنوع مدیر کانال جهت تبادل و تبلیغ @shahiid61
مشاهده در ایتا
دانلود
•• 🕊 به آسید‌مجتبی‌« »گفتم: اینا کین کھ میاری هیئت و بهشون مسئولیت میدی؟! می‌گفت : کسی کھ تو راه نیست اگه بیاد تو مجلس اهل‌بیت«؏» و یه گوشه بشینه و شما بهش بها ندی ، میره و دیگه هم بر نمےگرده اما وقتی تحویلــش بگیری ، جذب همیــن راه میشه:) ! :) 🚩 @jomalat_talaei_olama_shohada
•• 🕊 °|مجرای‌اشڪ‌چشم|° چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهران؛ محسن بعد از معاینه از دکتر پرسید: آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه... ؟ میتونم دوباره با این چشم گریه کنم ؟ دکتر پرسید : برای‌چی این سوال رومیپرسی پسرجون...؟ محسن گفت : "چشمی کھ برای امام‌حسین«؏» گریه نکنه به درد من نمیخوره... :)" 🚩 @jomalat_talaei_olama_shohada
•• 🕊 شب‌عاشورا، امام‌حسین‌«؏» بھ یارانش فرمود: هر کسی از شما به گردن دارد، برود. او به جهانیان فهماند کھ حتی کشته شدن در "کربلا" هم از بین‌بَرنده‌ۍ حق‌الناس نیست! در عجبم از کسانی که هزاران گناه می کنند ومعتقدند یك قطره اشك بر حسین«؏»، ضامن بهشت آن‌هاست. 🚩 @jomalat_talaei_olama_shohada
•• 🕊 امروز مثل شھید عجول باشیم! آقا سجاد عجول بود؛ در خواندن اولِ وقت وچون تشنه‌ای کھ روزها آب نخورده در طلب رسیدن وقت نماز بود عجول که باشی براے "نمازِ اولِ وقت" خدا هم عجله میکند براے "وصال" @jomalat_talaei_olama_shohada
• • 🕊 آسید‌مجتبی خیلی حضرت‌زهرا«س» رو دوست داشت؛ یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغشو دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده،دستش هم بھ پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می‌پیچه بلند بلند هم داد می‌زد... آخ‌ پهلوم...چند دقیقه بعد آروم شد؛ گفتم چته مادر!چی شده؟ گفت: مادر جان !از خدا خواستم دردی کھ حضرت زهرا«س» بین در و دیوار کشید رو بھِم بچشونه... الان بھم نشون‌داد؛خیلی‌دردداشت‌مادر ... خیلی...💔 @jomalat_talaei_olama_shohada
🕊 آسید‌مجتبی خیلی حضرت‌زهرا«س» رو دوست داشت؛ یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغشو دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده،دستش هم بھ پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می‌پیچه بلند بلند هم داد می‌زد... آخ‌ پهلوم...چند دقیقه بعد آروم شد؛ گفتم چته مادر!چی شده؟ گفت: مادر جان !از خدا خواستم دردی کھ حضرت زهرا«س» بین در و دیوار کشید رو بھِم بچشونه... الان بھم نشون‌داد؛خیلی‌دردداشت‌مادر ... خیلی... •🥀• @jomalat_talaei_olama_shohada