ڪاش "دنیا" طوری بود
ڪه هیچکس به ڪسی
" نیاز" نداشت
اونوقت ادمها
"مطمئن" میشدن
ڪسی ڪه
"سراغشون" رو میگیره
"دوسشون" داره"
نه "ڪارشون.
@jomlatzibaa
کُلّما حاوَلَ الحزنُ کسري
أتذکرکَ فیبتسمُ قَلبي♥️
هرگاه اندوه می خواهد مرا بشکند
یاد تو می افتم و قلبم لبخند می زند..!
@jomlatzibaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞عشاق الرضا علیه السلام
همه با هم زمزمه می کنیم صلوات خاصه امام رضا علیه السلام را...
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ.
زیارت#امام_رضا علیه السلام به زودی روزیتون باشه ان شاءالله...
•┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
@jomlatzibaa
#داستان
#پندآموز
از تشییع جنازه مختار یکی از آشنایان برگشته ایم و منزل اش برای فاتحه ای می رویم. پسرش هادی از من می خواهد ناهار را بمانم. ولی چون می دانم آن مرحوم بسیار خسیس بود رغبتی برای ماندن نشان نمی دهم و بهانه دروغی نیز برای رفتن دوست ندارم که بیاورم... به هرحال در اکراه قبول می کنم.
گویی جسم برزخی او را در خانه اش می بینم که می گردد و از این که برخی از نان او بخورند اذیت می شود. مختار مرد بسیار خسیسی بود، با آن که جز آن خانه و یک مغازه هم چیزی نداشت.
هادی پسر مختار در حیاط خانه در گوشه ای رفته و زانوی خود بغل کرده و نقطه ای را خیره شده و آرام آرام اشک می ریزد.......با او رفاقت و صمیمیت دارم برای تسکین اش، نزد او می نشینم و دستم بر روی شانه اش می گذارم....
می گوید: واقعا پدرم خیلی بدبخت بود هیچ کس از خساست او، آن اندازه که من و خواهر، و برادر و مادرم می دانیم نمی داند. گاهی وقتی مهمان خاصی خانه می آمد یک میوه فروش بود که پدرم را می شناخت که خسیس است و نمی تواند خرج کند، و او مراعات حال اش می کرد، میوه های لوکس را به او کرایه می داد...!!!
متعجب می شوم کرایۀ میوه چیست؟ هادی می گوید: پدرم، شب میوه ها را می گرفت و میوه ها را خودش در ظرف میوه می چید و صبح هر چه مهمانان نخورده بودند جمع می کرد و برگشت اش می داد... و این یعنی کرایه میوه.....
هادی می گوید: هرکس منزل ما می آمد چیزی نمی خورد، چون بعد از ساعتی مریض می شد... من نگران این چند مهمان هستم که دعوت کرده ایم مدیون شان نشویم و از مال او ناهار امروز را خواهند خورد. می ترسم این افراد هم مریض شوند... آنچه هادی پیش بینی کرده بود همه مهمانان شب را به نوعی مریض و بدحال و کسل شده بودند و یکی دو نفر حتی تهوع و پس زدن معده هم داشتند... که مقصر را بدبخت غذاخوری گرفتند که غذای حاضری شان داده بود...
آری دوستان! این یک حقیقت است چنانچه «غذای سخاوتمند شفاء و غذای خسیس، مرض و بیماری در خود دارد»
@jomlatzibaa
مورچهها میتونن سایز مغزشون رو تغییر بدن !
▪️یه نوع مورچهی پرندهی هندی وجود داره که مادهها برای ملکه شدن با هم مسابقه میدن و فرد برنده تخمدان هاشو گسترش میده واندازشون 5 برابر میشه. عجیبه که همزمان با گسترش تخمدان، مغز ملکه اندازهی سه چهارم اندازه اصلیش کاهش پیدا میکنه. عجیبتر اینکه اگه از ملکه بودن کنار گذاشته بشه، تخمدانش دوباره کوچیک میشه و مغزش به حالت اول برمیگرده و به کارای کارگری قبلیش ادامه میده! «یکماه طول میکشه که به حالت قبل برگرده»
▪️تا الان تصور میشده اگر مغز سلول از دست بده دیگه نمیتونه خودش رو ترمیم کنه و الان فهمیدن که سخت در اشتباه بودن. حالا دارن روی فهمیدن مکانیزم رشد مجدد مغز مورچه کار میکنن تا ببینن میشه این روش رو برای بقیه حیوانات استفاده کرد یا نه!
+ بله یک مورچه هم میتونه الهام بخش رشد مجدد مغز برای انسانها باشد !
@jomlatzibaa
🔴 مستمند و ثروتمند
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
رسول اكرم صلي اللّه عليه وآله طبق معمول ، در مجلس خود نشسته بود، ياران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگين انگشتر در ميان گرفته بودند. در اين بين يكي از مسلمانان كه مرد فقير ژنده پوشي بود از در رسيد.
و طبق سنت اسلامي كه هركس در هر مقامي هست ، همين كه وارد مجلسي مي شود بايد ببيند هر كجا جاي خالي هست همانجا بنشيند و يك نقطه مخصوص را به عنوان اينكه شاءن من چنين اقتضا مي كند در نظر نگيرد آن مرد به اطراف متوجه شد، در نقطه اي جايي خالي يافت ، رفت و آنجا نشست . از قضا پهلوي مرد متعين و ثروتمندي قرار گرفت .
مرد ثروتمند جامه هاي خود را جمع كرد و خودش را به كناري كشيد، رسول اكرم كه مراقب رفتار او بود به او رو كرد و گفت :ترسيدي كه چيزي از فقر او به تو بچسبد؟!. نه يا رسول اللّه !
ترسيدي كه چيزي از ثروت تو به او سرايت كند؟. نه يا رسول اللّه ! ترسيدي كه جامه هايت كثيف و آلوده شود؟. نه يا رسول اللّه ! پس چرا پهلو تهي كردي و خودت را به كناري كشيدي ؟. اعتراف مي كنم كه اشتباهي مرتكب شدم و خطا كردم . اكنون به جبران اين خطا و به كفاره اين گناه حاضرم نيمي از دارايي خودم را به اين برادر مسلمان خود كه در باره اش مرتكب اشتباهي شدم ببخشم ؟ مرد ژنده پوش : ولي من حاضر نيستم بپذيرم . جمعيت : چرا؟!
چون مي ترسم روزي مرا هم غرور بگيرد و با يك برادر مسلمان خود آنچنان رفتاري بكنم كه امروز اين شخص با من كرد.
نویسنده : داستان راستان / استاد مطهري
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
@jomlatzibaa
🔴 تهمت دزدی به امام صادق(ع)
✍یک نفر در مسجد خوابیده بود. وقتی بیدار شد، کیسه ی پولش را نیافت. سراسیمه، لباس نزدیک ترین شخصی که کنارش بود را گرفت و گفت: تو کیسه ی سکه های من را دزدیده ای!
امام صادق علیه السلام فرمودند:
من اینکار را نکرده ام! ولی آن مرد مجدداً به امام صادق، تهمت دزدی زد. امام صادق علیه السلام پرسیدند:چند سکه در کیسه داشتی؟آن مرد پاسخ داد: صد دینار
امام صادق علیه السلام، آن مرد را به خانه ی خود بردند و صد دینار به او دادند. وقتی آن مرد به منزل خود برگشت، کیسه پول خود را پیدا کرد. با شرمندگی به خانه امام صادق برگشت و عذرخواهی کرد و صد دینار را برگرداند. امام صادق علیه السلام عذرخواهی او را پذیرفتند ولی صد دینار را قبول نکردند و فرمودند:
چیزی که دادیم را پس نمی گیریم!
📚مناقب آل ابی طالب، ج ۴ ، ص ۲۷۴
@jomlatzibaa
🛑 روش جالب تربیت فرزند!
🔸آیت الله شاه آبادی (ره)، (استاد عرفان حضرت امام خمینی )توصیه میکرد که اگر به عنوان مثال، فرزند شما نیاز به کفش دارد، گرچه شما دیر یا زود آن را تهیه خواهید کرد، به فرزند خود بگویید:
عزیزم، بابا باید پول داشته باشد. مگر نمیدانی خدا روزی رسان است؟ پس از خدا بخواه زودتر به پدر پول بدهد تا برایت کفش بخرد.
این کودک قطعاً دعا خواهد کرد
و پدر نیز قطعاً پولی به دست خواهد آورد. پس کفش را از خدا میداند و عاشق خدا میشود؛ یعنی از همان کوچکی میآموزد که پدر فقط واسطه رزق و روزی است.
🔸در این صورت، پدر دست فرزندش را در دست خدا گذاشته است
@jomlatzibaa
ولنتاین یعنی بیاد بیاوری دوباره دوست داشتنم را؛
همین که دوستت دارم
همین ک دوستم داری و تفسیر میکنم تورا به وضوح در کنار هر لبخند
ولنتاین یعنی آغوشت که مملو میشود ازتب لرزه و تبسم وتنفس!
چه عریان!
چه پر طمطراق!
چه پرهیاهو!
@jomlatzibaa
این موضوع واقعا تحمل ناپذیر است
که زندگیام در حال گذر است اما
نمیتوانم آن را به معنای واقعی زندگی کنم.
✍ ارنست همینگوی.
@jomlatzibaa
اگه یار وفادار دارین بفرستین براش:
حالا كه تمامَت براى من است،
حالا كه می دانم با خيالِ راحت دارمَت
حالا كه می توانم پُزِ با تو بودن
را به عالم و آدم بدهم؛
روزى هزاران بار افسوس میخورم!
اى كاش خيلى قبلترها...
زندگى ما را،
از دو گوشهى اين شهرِ بزرگ
بر میداشت و
سنجاقمان می كرد به هم :)
اى كاش زودتر از اين ها داشتمَت!
@jomlatzibaa