eitaa logo
جــــــملات فوق العاده زیبـــــــــا🏵️
23هزار دنبال‌کننده
77.2هزار عکس
61.9هزار ویدیو
182 فایل
❤کانال جملات فوق العاده زیبا 🌼شامل متن های زیبا 🌸عکس های زیبا و خاص و مناسبتی 🌷استوری ویدئو کلیپ 😄طنزهای شادومعماها ✍متن عاشقانه عارفانه ❤️شما بهترین هستید که بهترین کانال درایتارا انتخاب کردهگیرنده تبلیغات مالک @Manavio69 لینک @jomlatziba
مشاهده در ایتا
دانلود
حالمان داشت خوب میشد که باز کسی را "باور" کردیم! @jomlatzibaa
الهی همه اونایی که دلتون واسشون تنگ شده اسمشون رفته ته لیست چت هاتون همین روزا بیاد اول لیست ... @jomlatzibaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جايى كه بودن و نبودنت هيچ فرقى ندارد ! نبودنت را انتخاب كن... اينگونه به بودنت احترام گذاشته اى...! @jomlatzibaa
همیشه به یاد داشته باشید در انتخاب واحد زندگی، «صداقت» پیش نیاز همه درسهاست . @jomlatzibaa
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اون جایی که حرفت ارزش نداشت حرفتو عوض نکن؛ جاتو عوض کن... عصرتون بخیر @jomlatzibaa
‏تابستونا منتظر زمستونیم که هوا خنک شه، زمستونا منتظر تابستونیم هوا گرم شه کلا یه مشت is waiting جمع شدیم دور هم:/ ‌@jomlatzibaa
تهش با اونی میمونی که کنارش امنیت داری نه کسی که هی باید مواظبش باشی خطا نره! ساده بگم کسی که قدرتو میدونه و قدرشو میدونی... @jomlatzibaa
چقدد غصه میخورم که هستی و ندارمت ...💔 @jomlatzibaa
خسرو شکیبایی میگفت: بعضی وقت ها ... یکی طوری تورو میسوزونه که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن! بعضی وقت ها هم یکی طوری خاموشت میکنه که هزار نفر ... نمیتونن روشنت کنن!! @jomlatzibaa
علی نقی كاسب مؤمن و خیری بود كه هیچگاه وقت نماز در مغازه پیدایش نمی‌کردند در عوض این معلم قرآن در صف اول نماز جماعت مسجد دیده می‌شد یک عمر جلسات مذهبی در خانه‌ها و تكیه‌ها به راه انداخته و كلی مسجد مخروبه را آباد كرده بود ولی از نعمت فرزند محروم بود آنهایی كه حسودیشان میشد و چشم دیدنش را نداشتند دنبال بهانه می‌گشتند تا نمكی به زخمش بپاشند، آخر بعضی‌ها عقده پدر او را هم به دل داشتند پیرمردی كه رضاخان قلدر هم نتوانسته بود جلسات قرآن خانگی او را تعطیل كند علی نقی راه پدر را ادامه داده بود اما الآن پسری نداشت كه او هم به راه پدری برود بخاطر همین همسایه كینه توز، بهانه خوبی پیدا كرده بود تا آتش حسادتش را بیرون بپاشد در زد، علی نقی آمد دم در مردک به او یک گونی داد و گفت: حالا كه تو بچه نداری بیا اینها مال تو شاید به كارت بیاید! علی نقی در گونی را باز كرد یازده تا بچه گربه از توی آن ریختند بیرون قهقهه مردک و صدای گریه علی نقی قاطی شد كنار در نشست و دستانش به دعا بلند و گفت: ای كه گفتی بخوانیدم تا اجابتتان كنم اگر به من فرزندی بدهی نذر می‌کنم كه به لطف و هدایت خودت او را مبلغ قرآن و دینت كنم خدایی كه دعای زكریای سالخورده را در اوج ناامیدی اجابت كرده بود یازده فرزند به علی نقی داد كه یکی از آنها حاج آقا محسن قرائتی است @jomlatzibaa