eitaa logo
⸤جُملــکس" شعر" تم " پروفایل" والپیپر " ⸣ ⸤🇵🇸
22.8هزار دنبال‌کننده
77.9هزار عکس
9هزار ویدیو
248 فایل
⸤﷽⸣ • - جنابِـ‌سعدی‌مۍفرمان‌؛ بَرخیز‌کھـــ‌شعر‌ِمن‹طُ›‌را‌میخواهَد💛˘˘! - خَط‌خطۍ‌های‌ِیک‌پریشان🌸( .. . .. تَبلیغات‌ِپُربازدھ🌿↓' https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab . انتقاد پیشنهاد↓' eitaa.com/niai73 . • ارسال مطالب : @Admin_mas
مشاهده در ایتا
دانلود
دست چپم را دور کمرش می‌گذارم و اندک فاصله‌‌‌ای که هست، کم می‌کنم. نفس‌های گرمش به صورتم می‌خورد و بیش از پیش مجنونم می‌کند. موهایی که از کنارِ روسری، روی پیشانی‌اش ریخته، کنار می‌زنم و زیر گوشش زمزمه می‌کنم: - یادته گفتی عطر یاس همیشه تو خاطرت مونده و فراموشت نمیشه! پس خوب گوش کن! اگه بگم هر بار تو چشمات غرق میشم، دوباره میشم، دروغ نگفتم! زمین و زمانم جمع بشه تا بخواد تو رو از من دور کنه، فقط یه نگاهت کافیه تا من از اول بشم! حالا من میپرسم؟! مقصدِ فرارت کجاست؟ دست ظریفش را از دستم بیرون می‌آورد و با مشت آرامی روی می‌زند ولی یکباره می‌گوید: - دیگه اینجا نیس!😟 http://eitaa.com/joinchat/3102605334Cfac7bc2cf1 بعد اتمام رمان قراره بره برای چاپ واز کانال حذف میشه🌹
‌ دستانت را می‌خواهم؛ برای به دوش کشیدن ... 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸
‌『♥️』 دستانت را می‌خواهم؛ برای به دوش کشیدن ... @Jomlax