جرعهای از دریا
💠 مُبادی آداب
در احوال میرزا [صاحب فتوای تنباکو] نقل کرده اند که ایشان بسیار مُبادی آداب بودند و در هنگام مواجهه با افراد، بسیار گرم و صمیمی برخورد میکردند و از احوال شخص و پدر و مادر و نزدیکان وی جویا می شدند و به گونهای برخورد میکردند که آن شخص خیال میکرد میرزا تنها با او این گونه است!
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۱ ص ۵۰۹
#میرزامحمدحسنشیرازی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 سه روضه مهم در سامرا
❖ این قضیه را از آقای مروارید شنیدم (ایشان از شخص معتبری نقل می کرد):
🔹 سه مجلس روضه مهم در سامرا برگزار میشد: یکی در منزل میرزای شیرازی، یکی در منزل حاج میرزا حسین نوری و یکی هم در منزل شیخ حسنعلی تهرانی.
🔹 درباره روضه منزل میرزا می گفت: وقتی میرزا در روضه شرکت می کرد، به قدری عظمت و هیبت میرزا بر جلسه حاکم بود، مثل این بود که هیچ متنفسی در جلسه وجود نداشت و مجلس در سکوت کامل بود با اینکه مملوّ از جمعیت بود. میرزا اُبهت مخصوصی داشت.
🔹 درباره مجلس روضه شیخ حسنعلی تهرانی می گفت: یه وقت آشیخ حسنعلی دیر کرد و وقتی وارد مجلس شد، چشمهایش از شدّت گریه به قدری ملتهب بود، که گویی می خواست از حدقه بیرون بیاید.
🔹 درباره علّت آن فرموده بود: در منزل بودم، در حالت مکاشفه حضرت سیدالشهداء عليه السلام را دیدم که از پنجره اتاق سر به داخل کرد و فرمود: از عطش من صحبت کنید.
📚 جرعهای از دریا؛ ج ۳ ص ۳۴۷
#میرزامحمدحسنشیرازی
#میرزاحسینمحدثنوری
#شیخحسنعلیتهرانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 شاگرد میرزای شیرازی
حاج شیخ فضل الله در سامرا در درس میرزای شیرازی شرکت میکرد و در زمان حکم تحریم تنباکو در تهران بود.(۱)
1⃣ مرحوم آیة الله سید احمد زنجانی در سفرنامه قم درباره شیخ فضل الله مینویسد: «شیخ از شاگردهای مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی بود. در مرکز، استخوان علمیاش محکم بود. تقریباً آن روز جهت ریاست شخص اول بود. خداوند جزای مسببین را بدهد که در روز سیزدهم رجب ۱۳۲۷ که روز عید ولادت حضرت امیرالمومنین (ع) که روز سرور بود، آن مرحوم را با چند نفر دیگر... متعاقباً به دار زدند.»؛ میراث اسلامی ایران؛ ج۹ ص۵۹۶.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۴۰۴
#میرزامحمدحسنشیرازی
#شیخفضلاللهنوری
#آیتاللهسیداحمدزنجانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 ایشان خود ما هستند
🔹 تهرانیها از میرزای شیرازی میپرسند که آیا اجازه میدهید در احتیاطات شما، به حاج شیخ فضل الله نوری مراجعه کنیم.
🔸️ مرحوم حاج شیخ فضل الله از شاگردان موجّه میرزا بود و میرزا هم به وی عنایت داشت، ولی با وجود میرزای رشتی و آشیخ محمدحسین کاظمینی و آشیخ زینالعابدین مازندرانی که هم طبقه میرزا بودند، میرزا نمیخواست به شیخ فضل الله ارجاع بدهد و خلاف شرع مرتکب شود و از طرفی هم میخواست حیثیت و احترام شیخ فضل الله حفظ شود، لذا ایشان در جواب نوشته بود: «ما گفتهایم احتیاطات ما را به غیر مراجعه کنید، ایشان خود ما هستند».
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۳۶۴
#میرزامحمدحسنشیرازی
#شیخفضلاللهنوری
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 کیاست و فراست میرزا
🔹️ میرزا مرد خیلی باهوش و چیزفهم عجیب و غریبی بوده. حاج آقا رضا صدر از حاج انصاری مرحوم، واعظ معروف و ایشان از مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل میکرده: در اواخر که ریاست میرزا خیلی بالا گرفته بود، دسترسی به ایشان مشکل بود؛ چون مراجعه زیاد بود. خوب سنشان هم بالا بود، گرفتاری هم زیاد، لذا برای اینکه خیلیها علاقه داشتند میرزا را ملاقات کنند، هر چند روزی یک مرتبه، بار عام می داد که اشخاص بتوانند بیایند و میرزا را زیارت کنند.
🔹️ در یکی از این بار عامها که اشخاص می آمدند برای زیارت، می بینند که نظر میرزا به یک شخص معینی معطوف است. هرچه اشخاص جلو می آیند و بعد از دست بوسی میرزا می روند، باز هم توجه میرزا به همان شخص و همان نقطه است؛ تا اینکه بالأخره نوبت به آن شخص مورد نظر میرزا میرسد و میآید دست میرزا را می بوسد.
🔹️ میرزا از او سؤال می کند مثلاً اهل کجایی؟ میگوید: اهل کربلا. می پرسد: برای چه اینجا آمده ای؟ می گوید: آمده ام تا در سامره درس بخوانم. میرزا میفرماید: من به شما حکم می کنم که همین حالا مراجعت کنید به کربلا، و شهریه و حقوقی هم که در اینجا به طلبهها داده می شود، درکربلا به شما داده می شود، و همین حالا برگردید.
🔹️ میرزا نوکرش را صدا میزند و به او میگوید: قطار کی حرکت میکند؟ میگوید: مثلاً نیم ساعت دیگر. میفرماید این آقا را الآن ببرید پای قطار و آنجا باشید تا ایشان مشرف شوند کربلا، و بعد مراجعت کنید. نیم ساعت بعد، یک ساعت بعد میرزا مرتباً می پرسد: خادم نیامد؟ همینطور منتظر بوده و دقیقه شماری میکرده که خادم برگردد.
🔹️ بالاخره خادم برمیگردد، میرزا می گوید: «او را راه انداختی؟» می گوید: بله. میگوید: «خودت آنجا بودی موقع حرکت قطار؟» می گوید: بله. میگوید: «قطعی شد حرکتش؟» می گوید: بله. میرزا خیلی استنطاق میکند تا قطعی شود که آن شخص به کربلا برگشته است.
🔹️ بعداً بعضی از اصحاب از ایشان می پرسند: چرا این شخص را با این اهتمام به کربلا برگرداندید؟ میرزا می فرماید: از خصوصیات قیافه این شخص فهمیدم که اگر او در اینجا بماند، کار دست ما می دهد و از آن لعن های کذایی می خواند، و ما که زحمت کشیدیم و مشکله اختلاف بین شیعه و سنی را به زحمت حل کردیم تا مسأله وجود نداشته باشد، و سامرا برای تشیع مرکزیت پیدا بکند، او با یک عملش ممکن است این زحمات را از بین ببرد. یک لعن در حرم بخواند و تمام این زحمات به هدر برود.
🔹️ بعد که خود آن شخص را دیده بودند، گفته بود: خوش انصاف میرزا، نگذاشت اقلاً یک صنمی قریشی بخوانیم.
🔹️ این جریان از هوش و فراست فوقالعاده میرزا خبر می دهد که چگونه به مسائل حساس بوده و چطور اشخاص را تشخیص می داده است.
📚 جرعهای از دریا؛ ج ۱ ص ۱۱۹
#میرزامحمدحسنشیرازی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 کیاست میرزا
🔹️ نقل كردهاند: وقتى ميرزاى شيرازى در سال ۱۲۸۷ به مكّه مشرّف مىشوند، شريف مكّه(۱) مايل مىشود كه وقتى براى ميرزا مشخّص شود تا با وى ملاقات كند.
🔹️ واسطهاى را پيش ميرزا مىفرستد كه الآن وقت مناسبى است، هر وقت آقا حاضرند، ملاقات كنند.
🔹️ ميرزا مىفرمايد: به شريف بگو: «إذا رأیتم العلماء علی أبواب الملوك فقولوا بئس العلماء و بئس الملوك، و إذا رأیتم الملوك علی أبواب العلماء فقولوا نعم العلماء و نعم الملوك».
🔹️ واسطه نزد شريف مكه برمىگردد و سخن ميرزا را بازگو مىكند. شريف مكّه خوشش مىآيد و به ديدن ميرزا مىرود.(۲)
1️⃣ شرفای مکّه شیعه نبودند، ولی بعضی ادّعا میکنند که آخر شیعه میشوند، ولی این صحیح نیست.
2️⃣ ر.ک: نقباء البشر، ج ۱، ص ۴۳۹؛ هدیة الرازی إلی المجدّد الشیرازی، ص ۱۹_ ۲۰.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۳۶۰
#میرزامحمدحسنشیرازی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya