#عوامل_انحراف_جامعه_اسلامی
#سوم_دل_مُردگی
«أَحْی قَلْبَک بِالْمَوْعِظَةِ» دلت را با موعظه زنده نگه دار.
۱-قبل از توضیح مطلب بیان مثالی میتواند آنچه میخواهیم بگوییم را روشن نماید. خاک به تنهایی امکان تبدیل شدن به کوزه ویا سفال را ندارد؛ لذا لازم است آنرا به وسیله ی آب نرم ساخت وبعد از مخلوط شدن باید ورز داد تا کاملاً آماده شود، وقتی آماده شد، به هر شکلی میشود درآورد. دل انسان نیز تا با آب معرفت الهی عجین نشود، خاک خالی است که کاری از پیش نمیبرد
.
۲-از منظرقرآن کریم قلب مؤمن زنده است ونشانه ی آنرا چند چیز میداندکه برخی به جانحه و قلب برمیگردد و بعضی به جارحه واعضای بیرونی. آنچه مربوط به قلب است را طبق سیر منطقی متذکر میشود.
الف- هرگاهیاد«اللَّهُ»برده میشود از جلالت وعظمت الهی دچار هراس میشوند واین مرحله شناخت حقّ است که یاد حق و جلال جبروت حق و اینکه همه ی هستی در برابر او خاضع هستند اورا دچار هول وبیم میکند.
ب- آنگاه آیات الهی تأثیر خویش را میگذارد وهرچه بر وی خوانده شود ایمان وی افزون میگرددوخاک دل با آب معرفت الهی آمیخته میشود.
ج- وقتی بدین مرحله رسید، حق را شناخت وباور میکند. کسی جز حق مؤثر نیست وکاملاً ورز خورد دیگر دل مهیا میشود وآنگونه که خداوند متعال بخواهد عمل میکند وخویش را در اختیار خدا قرار خواهد داد وبه خداوند متعال توکّل میکند.
د- وقتی از نظر ایمانی قوی شد ونور ایمان کاملاً دلش را منوّر ساخت وبر خدای خویش تکیه کرد، سعی میکند رابطه ی خود با خداوند متعال را تقویت کند؛ لذا نماز را بر پا میدارد.
ه- و میداند تنها رابطه با حق کافی نیست؛ بلکه باید رابطه با خلق را نیز تقویت کند، لذا آنچه خداوند به اوروزی کرد، خواه امور مادی یا غیر مادی در راه حق انفاق میکند وچنین کسی مؤمن واقعی است؛
«إِنَّمَاالْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذاذُکرَاللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذاتُلِیتْ عَلَیهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناًوَعَلی رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَوَمِمَّارَزَقْناهُمْ ینْفِقُونَ. أُولئِک هُمُ ا لْمُؤْمِنُونَ حَقًّا.»(انفال ۲-۳)
۳-اگر دل زنده نشود به تعبیر حضرت شیطان در این دل تاریک و نمور تخم می گذارد و این تخم تبدیل به جوجه می شود و در دل شروع به حرکت می کند آنگاه شیطانی میبیند شیطانی حرف می زند شیطانی می شنود
اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلاكاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً، فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِي صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِي حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ، فَرَكِبَ بِهِمْ الزَّلَلَ، وَ زَيَّن لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِكَهُ الشَّيْطانُ في سُلْطَانِهِ، وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِهِ.
(نهج البلاغه خطبه ۷)
https://eitaa.com/jorenabچ
#امامت_پنج
حضرت علی علیه السلام
حضرت علی علیه السلام در ۱۳ رجب ۱۰ سال قبل از بعثت در درون کعبه به دنیا آمد و پدر گرامی شان حضرت ابوطالب علیه السلام و مادر بزرگوارش حضرت فاطمه بنت اسد بود و در صبح ۱۹ رمضان ۴۰ هجری در مسجد کوفه با ضربت شمشیر ابن ملجم زخمی شد و در شب ۲۱ رمضان همان سال به شهادت رسید و قبر شریفش در نجف اشرف است.
حضرت به مدت ده سال از اول کودکی تا بعثت همراه با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بود
زمانی که در 8 سالگی پدر بزرگ نبی اکرم صلی الله عبدالمطلب رحلت کرد تکفل پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم. بر عهده حضرت ابوطالب قرار گرفت و زمانی که حضرت علی علیه السلام به دنیا آمد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم.حدود ۳۵ ساله بودند زمانی که بر اثر قحطی فرزندان ابوطالب را فرزندان عبدالمطلب را برعهده بگیرند پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم. امام علی علیه السلام را تحت تکفل خویش گرفت امام علی علیه السلام در این باره می فرمایندشما جایگاه مرا در خویشاوندی نسبت به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم. میدانید مرا در دامن خویش می نشاند در حالی که کودک بودم و درآغوش خویش می گرفت و گاهی غذا را لقمه لقمه در دهانم می گذاشت و هرگز دروغی در گفتار و اشتباهی در کردار از من ندید.« وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِي مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالْقَرَابَةِ الْقَرِيبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصِيصَةِ وَضَعَنِي فِي حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلِيدٌ يَضُمُّنِي إِلَى صَدْرِهِ وَ يَكْنُفُنِي فِي فِرَاشِهِ وَ يُمِسُّنِي جَسَدَهُ وَ يُشِمُّنِي عَرْفَهُ وَ كَانَ يَمْضَغُ الشَّيْءَ ثُمَّ يُلْقِمُنِيهِ وَ مَا وَجَدَ لِي كَذْبَةً فِي قَوْلٍ وَ لَا خَطْلَةً فِي فِعْل»([1])
بعد از رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم مدت 23 سال از خلافت کنار گذاشته شد در حالی که حق آن حضرت بود تا بر مسند حکومت بنشیند حضرت در توصیف آن دوران می فرماید: صبر پیشه کردم در حالی که خاری در چشم و استخوانی در گلو بود و میدیدم که حق مرا به غارت می برند.« فَصَبَرْتُ وَ فِي الْقَلْبِ قَذًا، وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا، أَرَى تُرَاثِي نَهْبا»([2])
دوران خلافت که حدود ۴ سال و ۹ ماه طول کشید و حضرت علت پذیرفتن مسئولیت را بعد از این محرومیت طولانی دو چیز میداندتعهدی که خداوند از عالمان گرفت تا در مقابل ظلم ظالمان ساکت نباشند و دیگری بودن افراد برای بیعت که حجت را تمام می کند.
می فرماید: قسم به آن خداییکه دانه را شکافت و انسان را آفرید اگر بیعت مردم و اتمام حجت به خاطر یاری کننده نبود و همین طور خداوند از علما عهد و پیمان گرفت تا در برابر شکم بارگی ظالمان و محرومیت ستمدیدگان ساکت ننشیند هر آینه ریسمان حکومت را بر پشت آن می افکندم.« وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَنْ لَا يَقِرُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ، لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا»([3])
مهمترین کار حضرت در زمان حضرت رسول اکرم صلی الله:
1. به نظر می رسد یکی از مهمترین کار حضرت در زمان نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم خوابیدن در جای رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم بود که باعث نجات جان پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم شد تا حضرت بتواند شبانه مکه را ترک کند و آن شب به « لیله المبیت» معروف است.
مرحوم علامه امینی در الغدیر با ۸ سند از کتب اهل سنت نقل می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمودند که در «لیله المبیت» جبرئیل نزد سرش و میکائیل پایین پای حضرت نشسته بودند و میگفتند به به خداوند به تو بر فرشتگان مباهات می کند.
2. ویژگی دیگر منحصر به فرد آن حضرت شجاعت اوست. در هیچ جنگی به دشمن پشت نکرد و از آنها هراسی نداشت لذا میفرماید: به خدا قسم اگر با دشمنان روبهرو شوم در حالی که من تنها و آنها زمین را پر کرده باشند نه هراسی دارم و نه وحشت می کنم .« إِنِّي وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَحْدِي وَ هُمْ أَهْلُ الْأَرْضِ مَا اسْتَوْحَشْتُ مِنْهُمْ وَ لَا بَالَيْت »([4])
و در جای دیگر می فرماید:من در نوجوانی بزرگان عرب را پست کرده به خاک انداخته ام و شاخههای بیرون آمده سرکردگان شورشی در قبیله ربیعه و مضر را شکستم.« ً أَنَا وَضَعْتُ فِي الصِّغَرِ بِكَلَاكِلِ الْعَرَبِ وَ كَسَرْتُ نَوَاجِمَ قُرُونِ رَبِيعَةَ وَ مُضَر »([5])
3. ویژگی حضرت، عبادت است او عابدترین مردم بود و مردم نماز شب را از او یاد گرفتند و بیشتر از همه نماز می خواند و روزه می گرفت.
بیان ابن ابی الحدید در باره عبادت حضرت علی علیه السلام
و أمّا العبادة فکان أعبد الناس و أکثرهم صلاة و صوما و منه تعلم الناس صلاة اللیل و ملازمة الأوراد و قیام النافلة و ما ظنک برجل یبلغ من محافظته علی ورده أن یبسط له نطع بین الصفین لیلة
الهریر فیصلی علیه ورده و السهام تقع بین یدیه و تمر علی صماخیه یمینا و شمالا فلا یرتاع لذلک و لا یقوم حتّی یفرغ من وظیفته([6])
اما عبادت پس عابدترین مردم بود وبیشتراز دیگران نماز میخواند وروزه میگرفت و مردم نمازشب و همراهی ذکر و نافله را از او آموختند
چگونه فکر ميکنيد در مورد کسی که در جنگ صفين و آن هم در ليلة الهرير (که سخت ترين شب تاريخ جنگ صفين بود)، در حالي که تيرها از برابر و کنار گوش او عبور ميکرد، برای او پوستینی پهن کردند وبه نماز ايستاد و مشغول راز و نياز با پروردگار خود گرديد؟ حتي شرايط حساس جنگ، هيچ رعب و وحشتي در قلب او ايجاد نکرد و از جاي خود برنخاست، مگر زماني که وظيفه ي بندگي خود را به پايان رسانده بود
4. بحث انفاق است که آیه دهم سوره مبارکه «انسان» به آن اشاره دارد
اهل بیت علیه السلام سه روز روزه پی در پی گرفتند و افطار را به مسکین و یتیم و اسیر دادند آیه نازل شد
« يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيرا»
ویا در مورد دیگری داریم که حضرت علی علیه السلام مهمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را به خانه بردند (چون حضرت فرمود در خانه ما چیزی نیست ایا کسی هست این مهمان را به خانه اش ببرد)و چراغ خانه را خاموش کردند تا مهمان متوجه کمبود غذا نشود و سیر گردد ودر این باره ایه نهم سوره مبارکه حشر ناز ل شد « وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون»([7])
[1] -خطبه 192
[2] -نهج البلاغه خطبه 3
[3] -همان
[4] -نهج البلاغه نامه 62
[5] -همان خطبه 192
[6] -شرح ابن ابی الحدید ج1 ص26
[7] -احتجاج ظبرسی ج1 ص 144
https://eitaa.com/jorenab
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
می گویم:
با توجه به اینکه زیارت عاشورامربوط به شهدای کربلاست
مراد از علی بن الحسین حضرت علی اکبر علیه السلام است
https://eitaa.com/jorenab
#عوامل_انحراف_جامعه_اسلامی
#چهارم_دنیازدگی
۱-و قال عليه السّلام: ألا حرّ يدع هذه اللّماظة لأهلها؟ إنّه ليس لانفسكم ثمن إلّا الجنّة، فلا تبيعوها إلّا بها.
فرمود: آيا آزادهاى نيست كه اين بن دندانى را براى اهلش رها كند؟ راستش اينست كه براى جان شماها بهائى نيست مگر بهشت، آنرا نفروشيد مگر ببهشت
(نهج البلاغه حکمت ۴۶۵)
۲-«وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ» نفس را با زهد بمیران وآنرا از هواها و هوسها دور ساز. سرّش آن است که آنچه انسان بدان وابسته شد،قطعاً از انسان جدا میشود؛ ولی وابستگی به آنشی میماند؛لذا به هنگام جدایی فریادش بلند میشود، مانند فرد معتادی که مواد مخدّر به وی نرسد؛ زیرا گرچه متعلق- یعنی، مواد مخدّر - از وی گرفته شد؛ امّا وابستگی وتعلّق از وی گرفته نشده است برای همین ضجّه میزند. هرگاه انسان خود را از وابستگی دور ساخت موفّق خواهد شد به درستی حرکت کند وزهدرا به عدم وابستگی معنی کردند.
۳- حضرت میفرماید: تمام زهد در دو کلمه ی قرآنچ کریم جمع شد، یکی آنچه از دست دادی ناراحت نباش و دیگری برای آنچه به دست آوردی خوشحال مباش؛«الزُّهْدُ کلُّهُ بَینَ کلِمَتَینِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ- لِکَیلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکم فَمَنْ لَمْ یأْسَ عَلَی الْمَاضِی وَلَمْ یفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْأَخَذَالزُّهْدَبِطَرَفَیه.»
( نهج البلاغه، حکمت 439، اشاره به آیه 23 سوره مبارکه حدید)
بنابراین، زهد به معنای نداشتن نیست؛ بلکه به معنای وابسته نبودن هست واتفاقاً اگر کسی داشته باشد وبدان وابسته نباشد،میتواند خودرا به درستی تربیت نماید.
۴-دونمونه خوب که کسی دنیارا گرفت عاقبت به شر شد مثل عمربن سعد و کسی که اخرت را گرفت عاقبت به خیر شد مقل چناب حر
عمربن سعد که خطاب به حضرت میگفت من درقبال قتل شما حکومت ری را بدست می اورم که حضرت فرمود ان شالله از گندم ری نخوری
با کمال بی ادبی گفت و فی الشعیر کفایه من جو می خورم
فَوَ اللَّهِ إِنِّی لَأَرْجُو أَنْ لَا تَأْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِرَاقِ إِلَّا یَسِیراً فَقَالَ ابْنُ سَعْدٍ فِی الشَّعِیرِ کِفَایَةٌ عَنِ الْبُرِّ مُسْتَهْزِئاً بِذَلِکَ الْقَوْلِ
(بحارالانوارج۴۴ ص ۳۸۹)
اما جناب حر می گوید من خودم را بین دوزخ و بهشت مخیر می بینم
و بهشت را انتخاب می کنم حتی اگر کشته شوم ویا سوزانده شوم
والله أخیر نفسی بین الجنة و النار فو الله لا أختار علی الجنة شیئا و لو قطعت و أحرقت.
(بحارالانوار ج۴۵ص۱۰)
https://eitaa.com/jorenab
#نهج_البلاغه_شش
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا وَأَيْتُ مِنْ نَفْسِي وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِي
(خطبه ۷۸)
خداوند،ا اگر با خود وعده كرده ام (كه در طاعت تو قصور نكنم) و به وعده خويش وفا ننموده ام، مرا ببخش
کلمه (وَای)به معنای وعده است
ممکن است مراد از وعده پیمانی باشد که انسان برای رشد و تعالی خویش با خود می بندد
ممکن است مراد ازوعده پیمانی باشد که انسان با خداوند می بندد همانطور که قران کریم اشاره می کند
وَ مِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللّهُ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحينَ* فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ
(توبه، آيات 75-76)
; بعضى از آنها با خدا پيمان بسته بودند که اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد به يقين انفاق خواهيم کرد و از صالحان خواهيم بود; ولى هنگامى که خدا از فضل خود به آنها عطا کرد، بخل ورزيدند و سرپيچى نمودند و روى برتافتند (و پيمان خود را با خدا شکستند)
ممکن است ان دسته قول ها وقرارهایی باشد انسان باخودش می بندد تا درست عمل کند وتلاش کند اما چون خودش را به رسمیت نمی شناسد برای ان وقت نمی گذارد وبدان عمل نمی کند
در هرصورت کسی به خویش وعده داده است باید بدان وفادار باشد
https://eitaa.com/jorenab
#عوامل_انحراف_جامعه_اسلامی
#پنجم_نبود_یقین
وَ قَوِّهِ بِالْیقِینِ»نفس را به وسیله ی یقین به خداوند متعال تقویت کن. عالم ماده عالم تزاحم است؛ یعنی، رفتن به سوی الهی آسان نخواهد بود و عبور ازآن همراه با مشکلات و سختیهاست وگاهی هم این گرفتاریها آنقدر زیاد است که انسان را دچار تردید میکندوحتّی این تردیدها به گونه ایست که مردم میگویند به ما دروغ گفته شده وپیامبران نیز مأیوس میشوند؛«حَتَّی إِذَااسْتَیأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواأَنَّهُمْ قَدْکذِبُواجاءَهُمْ نَصْرُنافَنُجِّی مَنْ نَشاء.» (یوسف ۱۱۰)
وهرگاه انسان دچار تردید شدشیطان حاضر شده وسعی میکند فرد را تحت سیطره ی خویش درآورد؛«وَماکانَ لَهُ عَلَیهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّالِنَعْلَمَ مَنْ یؤْمِنُ بِالْآخِرَةِمِمَّنْ هُوَمِنْهافِی شَک.» (سبا ۲۱)
ودر جای دیگر میفرماید: شیطان بر کسانی سلطه دارد که به خدا پشت کرده باشد وبه او شرک ورزد؛ ولی بر مؤمنان سلطهای ندارد؛«لَیسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُواوَعَلی رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ إِنَّماسُلْطانُهُ عَلَی الَّذِینَ یتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکون»( نحل ۹۹-۱۰۰)
پس هرگاه شکّ وتردید آمد، شیطان وارد میشود وموجب میشود تا انسان به ذات حق تبارک وتعالی پشت کند. ازاینرو باید قلب را به وسیله ی یقین به خداوند متعال واینکه آنچه در هستی است بر اساس حکمت است تقویت نمود تا بدین سان راه نفوذ شیطان را گرفت؛زیرا این سختیها وگرفتاریها برای آزمایش است، ازاینرو میفرماید: وقتی سختی به نهایت شدّت خویش رسید تا جایی که پیامبران ناامید میشوند و مردم میگویند به دروغ گفته شده است، آنجا امر الهی فرا میرسد وآنان که اهل نجاتند، نجات
مییابند؛ «حَتَّی إِذَااسْتَیأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواأَنَّهُمْ قَدْکذِبُواجاءَهُمْ نَصْرُنافَنُجِّی مَنْ نَشاء
#نهج_البلاغه
https://eitaa.com/jorenab
#امامت_شش
امام حسین علیه السلام
در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه به دنیا آمد پدر بزرگوارشان حضرت علی علیه السلام و مادر گرامیشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و در دهم محرم سال ۶۱ هجری در کربلا در سن ۵۷ سالگی به شهادت رسید و محل قبر شریفش کربلا می باشد
مهمترین نکته در زندگی امام حسین علیه السلام قیام در برابر یزید بن معاویه است، بعد از مرگ معاویه در۲۸ رجب ۶0 هجری یزید حکومت را به دست گرفت حدود سه سال حکومتش طول کشید و در سال اول حکومتش، امام حسین علیه السلام را به شهادت رساند. درسال دوم جان و مال و ناموس مردم مدینه را بر لشکریانش مباح نمود وعلتش ظاهرا آن بود عده ای از بزرگان مدینه به دیداریزید رفتند و او طبق معمول علنا شرب خمر کرد و آنها این موضوع را به مردم مدینه گفتند و نارضایتی عمومی شروع شد یزید ۱۲ هزار لشکر به فرماندهی مسلم بن عقبه فرستاده و بعد از شکست دادن مردم مدینه مدت سه روز جان و مال و ناموس مردم را بر لشکر حلال ساخت که این در واقع در ۲۶ یا ۲۷ ذیالحجه سال 63 اتفاق افتاد. ودر سومین سال حکومت خود کعبه را به منجنیق بست واین در سال ۶۴ هجری بود.
دلیل عدم بیعت امام حسین علیه السلام با یزید:.
الف: تفاوت کیفی:
یزید در نامهای به اندازه گوش موش به فرماندار مدینه می نویسد از حسین بن علی، عبدالله بن عمر، عبدالله ابن زبیر به زور بیعت بگیر و اگر بیعت نکردن سر آنها را برایم بفرست.لذا گرفتن بیعت به زور و تهدید بود در حالی که در مورد کسی دیگر چنین چیزی نبود.
ب: تفاوت محتوایی:
بیعت با یزید به منزله پذیرش موروثی بودن سلطنت بود یعنی خلافت بعد از پیامبر اکرم صلی الله به سلطنت تغییر میکرد و بیعت امام حسین علیه السلام می توانست مهر تأییدی بر این تغییر باشد.
خلافت یزید مخالف صلحی بود که امام حسن علیه السلام با معاویه داشت زیرایکی از مفاد آن پیمان نامه عدم تعیین جانشین بود و بیعت کردن حضرت مخالفت با پیمان صلح امام حسن علیه السلام محسوب می شد.
ج: تفاوت آثاری:
1. تایید فسق و فجور یزید که علناً شرب خمر میکرد
2. تکذیب سخنان گذشته خود مبنی بر فاسد بودن دستگاه خلافت
3. پذیرفتن ولایتعهدی یزیدواین به معنای نابودی اصل امامت بودزیرا تا قبل از یزید بحث موروثی بودن خلافت در جامعه اسلامی مطرح نبود
مهم ترین نکته ای که توجه به آن لازم است این است که مردم به فسق و فجور عادت کرده بودند و امام حسین علیه السلام سعی کرد تا مردم را بیدار نماید لذا در زیارت اربعین آمده است: امام حسین علیه السلام خونش را در این راه ریخت تا مردم را از نادانی و گمراهی نجات دهد
تأثیرات قیام امام حسین علیه السلام
1. بیداری مسلمانان؛ بعد از قیام امام حسین علیه السلام ، قیام های متعددی مانند قیام توابین و قیام مختار و... صورت گرفت.
2. آشکار شدن فساد دستگاه اموی به گونه ای که آلوسی از بزرگان اهل سنت در کتاب تفسیر روح المعانی ذیل آیه ۲۳ سوره مبارکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم مینویسد: هیچ شکی در فسق و کفریزید نیست و غزالی که می گوید: یزید را لعن نکنید شاید که توبه کرده باشد، خود غزالی هم مستحق لعن است.
3. گسترش شناخت اهل بیت، زمانی که امام سجاد علیه السلام وارد شام شد و با برخی از افراد شامی مناظره می کرد آنها بعد از شناخت اهل بیت علیهم السلام سوگند میخوردند که تاکنون اهل بیتی غیر از بنی امیه برای پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم نمیشناختند.
4. شناخت عدم جدایی اهل بیت از قرآن، زمانی که به امام سجاد علیه السلام گفته شد الحمد لله الذی قتلکم، امام علیه السلام فرمود: آیا قران می خوانی؟ وقتی گفت بله فرمود: آیا این آیه شریفه را خواندی «قل لا اسألکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» ما آن قربی هستیم که مودتشان واجب است.
5. برجسته شدن نقش زن در جامعه، قبل از قیام امام حسین علیه السلام هیچگاه نقش زن به عنوان رهبر گروه در جامعه شناخته شده نبود ولی بعد از قیام حضرت و رهبری اسرا ء توسط حضرت زینب سلام الله علیها این نقش برجسته شد خصوصا وقتی وارد مجلس یزید شد که فرمانروای حدود ۱۷ کشور کنونی بود با کمال صلابت سخنرانی نمود و حتی فرمود: تو حقیرتر از آنی که من با تو سخن بگویم. و سخنان حضرت نقش تعیین کننده ای در افشای فساد حکومت یزید از یکسو و آزادی اسراء از سوی دیگر داشت .
6. مشخص شدن اسلام اصیل از غیر اصیل، چنانچه جناب حُر وقتی شب دهم دچار اضطراب می شود و از او پرسیده می شود چرا چنین هستی می گوید من خودم را بین بهشت و دوزخ مخیر میبینم این به خوبی نشان میدهد که مرز اسلام راستین از اسلام دروغین با این قیام آشکار شد.
عامل مهم تبلیغ اسلام اصیل ؛ائمه علیهم السلام اصرار فراوانی بر حفظ یاد قیام امام حسین علیه السلام داشتند لذا در اکثر ایام غم و سرور یاد امام حسین علیه السلام و زیارت آن حضرت سفارش شده است
https://eitaa.com/jorenab
یکی بر سر شاخ، بن میبرید
خداوند بستان نگه کرد و دید
بگفتا گر این مرد بد میکند
نه با من که با نفس خود میکند
#بوستان_سعدی_باب_اول_داستان_۱۶
@jorenab
#عوامل_انحراف_جامعه_اسلامی
#ششم_مال_حرام
1 مال حرام در نطفه تاثیر میگذارد. عن امامنا الباقر علیه السلام « إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَصَابَ مَالًا مِنْ حَرَامٍ لَمْ یقْبَلْ مِنْهُ حَجٌّ وَ لَا عُمْرَةٌ وَ لَا صِلَةُ رَحِمٍ حَتَّی إِنَّهُ یفْسُدُ فِیهِ الْفَرْجُ [1]»
2. تمام اعمال انسان را نابود می کند لذا امام صادق علیه السلام در ذیل آیه شریفه
« وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً ».[2]« امّا وَاللَّهِ انْ کانَتْ اعْمالُهُمْ اشَدُّ بَیاضاً مِنَ الْقَباطی، وَلکنْ کانُوا اذا عَرَضَ لَهُمْ الحرام لَم یَدعُون».[3]
3. لذا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عبادت با لقمه حرام را مثل بنا ساختن خانه روی آب یا شن می داند.« العِبادَةُ مَعَ أكلِ الحَرامِ كالبِناءِ عَلَى الرَّملِ، و قيل: عَلَى الماءِ».[4]
4. مال حرام حتی لقمه ای موجب عدم قبولی عبادت می شود«ان الله یقبل عبادة من فی جونه لقمه من حرام» عن الصادق(علیه السلام).[5]
5. لقمه حرام انسان را آرام آرام می کشد و انسان که مرد حتی نفس گرامی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تاثیر ندارد«انک لا تسمع الموتی»[6].
لذا امام حسین علیه السلام می فرماید:« فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ
6-روری یکی از دوستان کلاس کمی دیر امد وگرفته بود گفتم چیزی شده گفت چیزی نیست
کلاس تموم شد گفتم چیشده
گفت چون دیر شد به تاکسی گفتم دربست می ری گفتم چقدر اونم مبلغی گفت من مبلغ دیگه گفتم
تو راه پول که دادم گفت چقدر گفتی گفتم فرقی نمی کنه گفت نه فرق میکنه اونوقت گفت دیشب جوانی را سوار کردم گفت شکم درد عجبب دارم منو به بیمارستان ببر
تو راه گفت امروز صبح سوار تاکسی شدم بجای پانصد تومنی به من پنج هزارتومنی داد
گفتمش الان نفهمیدی چیشد
گفت چی
گفتم هبچ چی
[1] . امالی طوسی، 680
[2] . فرقان، آیه 23
[3] . کافی، 2/81
[4] . عدة الداعی، 141
[5] . تفسیر مراغی
[6] .نمل، آیه 80
https://eitaa.com/jorenab