eitaa logo
جرعه‌نوش
326 دنبال‌کننده
109 عکس
29 ویدیو
6 فایل
من جرعه‌نوشِ بزم تو بودم هزار سال کی ترک آب‌خورد کند طبع خوگرم سیاهه‌های علی احسان‌زاده @dastmalbaf
مشاهده در ایتا
دانلود
پیرامون عزاداری (1) - موضوع مصیبت‌زدگی را باید از اقامه‌ی عزا تفکیک کرد. شعائر و اقامه‌ی آن، امری سیاسی و حکومتی است و باید طبق تشخیص و صلاح‌دید دیده‌بان جامعه و نظام اسلامی که ولی امر باشد، انجام شود، اضافه گردد، توسعه یابد یا کاسته شود. مناسک عزاداری، هرچند توقیفی نیست، ولی تشخیص آن بر عهده‌ی کسی است که علت جعل مناسک را بداند و آن ملاک را در موارد دیگر نیز بیابد؛ چنان‌که امام خمینی، 15 خرداد را تا ابد عزای عمومی اعلام کردند. - یکی از ملاک‌های اساسی در جعل مناسک عزاداری، هوشیار کردن جامعه‌ی مؤمنین نسبت به دشمن و احیای برائت نسبت به اوست؛ دشمنی که هنوز هست. عزاداری که نتواند ارتباط عوامل شهادت سیدالشهداء را با اولین و آخرین ظالم بیابد و تعینات آن را در زمانه‌ی خویش دریابد، است و دریافتی قشری از دارد و ملاک آن را درنیافته است. - امام باقر (ع) وصیت کردند که پس از شهادتشان، ده سال در منا برای ایشان عزاداری شود. این نوعی جعل منسک موقت است، ولی برای اباعبدالله، اَمَد عزا لااقل تا هنگام ظهور است و خود ائمه‌ی معصومین، مدت اول تا دهم محرم را تعیین کرده‌اند، و چنین امری برای هیچ‌یک از ائمه‌ی دیگر قرار داده نشده است. پس ما نمی‌توانیم به‌راحتی نسبت به دیگر ایام اقامه‌ی عزا کنیم و آن را شعار مذهب قرار دهیم. چنان‌که از مقام معظم رهبری مکرر نقل شده است که با پیاده‌روی عزاداران در ایام فاطمیه که برخی مراجع علمدار آن هستند مخالف اند. @jorenush
پیرامون عزاداری (2) - عناوین ثانویه هم باید در جعل مناسک مد نظر قرار گیرند. یکی از این عناوین، بازتاب فراوانیِ مناسک عزا در جامعه‌ی مؤمنان است. اگر ما نسبت به وفیات و موالید، نگاه تقویمی داشته باشیم، به چند مشکل برمی‌خوریم: اولاً به‌جز عاشوراء و 21 رمضان و نیمه‌ی شعبان، هیچ‌یک از ایام شهادت و میلاد، تاریخ دقیق حتمی ندارد. بنا بر این، اگر بخواهیم حداکثری نگاه کنیم، باید همه‌ی احتمالات را مراسم بگیریم و گر نه، در برگزاری مراسمات، به تبعیض عمل کرده و فقط مناسبت‌های قوی‌تر را برگزار نکنیم یا یکی را از میان احتمالات برگزینیم، که این خلاف نگاه تاریخی است و صرفاً جنبه‌ی رجائی در آن لحاظ شده است. ثانیاً در برخی موارد دچار تعارض می‌شویم مانند هفتم صفر که محل تعارض شهادت امام مجتبی و میلاد امام کاظم (علیهماالسلام) است. آن‌وقت ممکن است به رفتارهایی مبتذل دست بیازیم مانند آن‌چه اخیراً مرسوم شده که میلاد حضرت موسی بن جعفر را بدون هیچ مدرکی در ذی‌الحجه می‌گیرند تا با شهادت امام حسن تداخل نداشته باشد! ثالثاً کمتر روزی را خواهیم یافت که در آن مصیبتی بر اهل بیت علیهم‌السلام وارد نشده باشد، این‌گونه اگر هیئتی بودن را التزام به حزن و فرح اهل بیت تعریف کنیم و ملاک حزن و فرح را هم تقویمی بدانیم، مصیبت‌زدگی وجه غالب ایام ما در طول سال خواهد بود و این خود چند ایراد دارد؛ یکی آن‌که بزرگداشت‌ها و مناسک مرتبط با آنان را لوث، عادی و بی‌خاصیت می‌کند و غرض اصلی را از بین می‌برد، دوم: اکثر متدینین را از کلیت بزرگداشت و عزاداری خسته و روی‌گردان می‌کند و سوم: اهل ولاء را به اقلیتی از جامعه‌ی متدین تبدیل می‌کند که احیاناً از آن سو تندرو خوانده شوند و از این سو، قاطبه‌ی مؤمنین را لاابالی و بی‌ولایت خطاب کنند. و این دوقطبی و انشقاق قطعاً از نظر شرع انور مردود است و مضر. چهارم: عزاداری حالتی فوق‌العاده است که لوازمی دارد، حال اگر به وجه غالب تبدیل شود، میزان تعطیلات و حالاتِ فوق‌العاده افزایش یافته و جامعه را از روند باثبات کارآمد خارج می‌کند. نمونه‌اش همین تعطیلات فراوان حوزوی است. مثلاً چرا باید در همه‌ی ایام شهادات، دروس حوزه‌های علمیه تعطیل باشد؟ آیا این مورد رضایت ائمه است و یا خاصیتی برای عموم طلاب دارد، یا فقط ناشی از همین نگاه تقویمی غیرحکیمانه‌ی است؟ - مناسک وضع شده‌اند تا اغراضِ جعل را فراهم آورند، حال آن‌که ما اغراض را فراموش کرده، و به این پوسته بدون توجه به مغزی که باید می‌داشت و اکنون از آن تهی شده است، چسبیده‌ایم و فقط عزا می‌داریم تا ثواب ببریم. غافل از آن‌که آن‌چه از ثواب بر آن رفتارها بار نموده‌اند، برای تقویت آن لُبّی است که در ورای این ظاهر و پوسته حاصل می‌شود. ولی ما با حفظ آن ظواهر، به جنگ آن غرض رفته‌ایم و امید ثواب داریم و مقدس می‌نُماییم! - نکته‌ی آخر، پیرامون زمان حمله به بیت امیرالمؤمنین و جراحت حضرت زهراء (علیهماالسلام) است که بنا بر تحقیقات استادانی چون استاد یوسفی غروی و استاد طائب، این ایام حدود دو هفته پیش از شهادت حضرت صدیقه‌ی طاهره است نه در دهه‌ی پس از رحلت رسول‌الله (صلوات الله علیه و آله). @jorenush
درباره‌ی بزرگداشت شهادت محسن بن علی علیه‌السلام و پدیده‌ی https://eitaa.com/jorenush/11
هدایت شده از جرعه‌نوش
پیرامون عزاداری (1) - موضوع مصیبت‌زدگی را باید از اقامه‌ی عزا تفکیک کرد. شعائر و اقامه‌ی آن، امری سیاسی و حکومتی است و باید طبق تشخیص و صلاح‌دید دیده‌بان جامعه و نظام اسلامی که ولی امر باشد، انجام شود، اضافه گردد، توسعه یابد یا کاسته شود. مناسک عزاداری، هرچند توقیفی نیست، ولی تشخیص آن بر عهده‌ی کسی است که علت جعل مناسک را بداند و آن ملاک را در موارد دیگر نیز بیابد؛ چنان‌که امام خمینی، 15 خرداد را تا ابد عزای عمومی اعلام کردند. - یکی از ملاک‌های اساسی در جعل مناسک عزاداری، هوشیار کردن جامعه‌ی مؤمنین نسبت به دشمن و احیای برائت نسبت به اوست؛ دشمنی که هنوز هست. عزاداری که نتواند ارتباط عوامل شهادت سیدالشهداء را با اولین و آخرین ظالم بیابد و تعینات آن را در زمانه‌ی خویش دریابد، است و دریافتی قشری از دارد و ملاک آن را درنیافته است. - امام باقر (ع) وصیت کردند که پس از شهادتشان، ده سال در منا برای ایشان عزاداری شود. این نوعی جعل منسک موقت است، ولی برای اباعبدالله، اَمَد عزا لااقل تا هنگام ظهور است و خود ائمه‌ی معصومین، مدت اول تا دهم محرم را تعیین کرده‌اند، و چنین امری برای هیچ‌یک از ائمه‌ی دیگر قرار داده نشده است. پس ما نمی‌توانیم به‌راحتی نسبت به دیگر ایام اقامه‌ی عزا کنیم و آن را شعار مذهب قرار دهیم. چنان‌که از مقام معظم رهبری مکرر نقل شده است که با پیاده‌روی عزاداران در ایام فاطمیه که برخی مراجع علمدار آن هستند مخالف اند. @jorenush
هدایت شده از جرعه‌نوش
پیرامون عزاداری (2) - عناوین ثانویه هم باید در جعل مناسک مد نظر قرار گیرند. یکی از این عناوین، بازتاب فراوانیِ مناسک عزا در جامعه‌ی مؤمنان است. اگر ما نسبت به وفیات و موالید، نگاه تقویمی داشته باشیم، به چند مشکل برمی‌خوریم: اولاً به‌جز عاشوراء و 21 رمضان و نیمه‌ی شعبان، هیچ‌یک از ایام شهادت و میلاد، تاریخ دقیق حتمی ندارد. بنا بر این، اگر بخواهیم حداکثری نگاه کنیم، باید همه‌ی احتمالات را مراسم بگیریم و گر نه، در برگزاری مراسمات، به تبعیض عمل کرده و فقط مناسبت‌های قوی‌تر را برگزار نکنیم یا یکی را از میان احتمالات برگزینیم، که این خلاف نگاه تاریخی است و صرفاً جنبه‌ی رجائی در آن لحاظ شده است. ثانیاً در برخی موارد دچار تعارض می‌شویم مانند هفتم صفر که محل تعارض شهادت امام مجتبی و میلاد امام کاظم (علیهماالسلام) است. آن‌وقت ممکن است به رفتارهایی مبتذل دست بیازیم مانند آن‌چه اخیراً مرسوم شده که میلاد حضرت موسی بن جعفر را بدون هیچ مدرکی در ذی‌الحجه می‌گیرند تا با شهادت امام حسن تداخل نداشته باشد! ثالثاً کمتر روزی را خواهیم یافت که در آن مصیبتی بر اهل بیت علیهم‌السلام وارد نشده باشد، این‌گونه اگر هیئتی بودن را التزام به حزن و فرح اهل بیت تعریف کنیم و ملاک حزن و فرح را هم تقویمی بدانیم، مصیبت‌زدگی وجه غالب ایام ما در طول سال خواهد بود و این خود چند ایراد دارد؛ یکی آن‌که بزرگداشت‌ها و مناسک مرتبط با آنان را لوث، عادی و بی‌خاصیت می‌کند و غرض اصلی را از بین می‌برد، دوم: اکثر متدینین را از کلیت بزرگداشت و عزاداری خسته و روی‌گردان می‌کند و سوم: اهل ولاء را به اقلیتی از جامعه‌ی متدین تبدیل می‌کند که احیاناً از آن سو تندرو خوانده شوند و از این سو، قاطبه‌ی مؤمنین را لاابالی و بی‌ولایت خطاب کنند. و این دوقطبی و انشقاق قطعاً از نظر شرع انور مردود است و مضر. چهارم: عزاداری حالتی فوق‌العاده است که لوازمی دارد، حال اگر به وجه غالب تبدیل شود، میزان تعطیلات و حالاتِ فوق‌العاده افزایش یافته و جامعه را از روند باثبات کارآمد خارج می‌کند. نمونه‌اش همین تعطیلات فراوان حوزوی است. مثلاً چرا باید در همه‌ی ایام شهادات، دروس حوزه‌های علمیه تعطیل باشد؟ آیا این مورد رضایت ائمه است و یا خاصیتی برای عموم طلاب دارد، یا فقط ناشی از همین نگاه تقویمی غیرحکیمانه‌ی است؟ - مناسک وضع شده‌اند تا اغراضِ جعل را فراهم آورند، حال آن‌که ما اغراض را فراموش کرده، و به این پوسته بدون توجه به مغزی که باید می‌داشت و اکنون از آن تهی شده است، چسبیده‌ایم و فقط عزا می‌داریم تا ثواب ببریم. غافل از آن‌که آن‌چه از ثواب بر آن رفتارها بار نموده‌اند، برای تقویت آن لُبّی است که در ورای این ظاهر و پوسته حاصل می‌شود. ولی ما با حفظ آن ظواهر، به جنگ آن غرض رفته‌ایم و امید ثواب داریم و مقدس می‌نُماییم! - نکته‌ی آخر، پیرامون زمان حمله به بیت امیرالمؤمنین و جراحت حضرت زهراء (علیهماالسلام) است که بنا بر تحقیقات استادانی چون استاد یوسفی غروی و استاد طائب، این ایام حدود دو هفته پیش از شهادت حضرت صدیقه‌ی طاهره است نه در دهه‌ی پس از رحلت رسول‌الله (صلوات الله علیه و آله). @jorenush