ضرب المثل زاغ سیاه کسی را چوب زدن!
منظور از زاغ ، همان پرنده شبیه کلاغ نیست . زاغ (زاج) نوعی نمك است كه انواع گوناگون دارد: (سیاه، سبز، سفید و غیره )
زاغ سیاه بیشتر به مصرف رنگ نخ قالی ،پارچه و چرم میرسد . اگر هنرمندی ببیند كه نخ ، پارچه یا چرم همكارش بهتر از مال خودش است، در نهان سراغ ظرف زاغ همکارش می رود و چوبی در آن می گرداند و با دیدن و بوییدن ،تلاش می کند دریابد در آن زاغ چه چیزی افزوده اند یا نوع ، اندازه و نسبت تركیبش با آب یا چیز دیگر چگونه است .
این مثل وقتی به کار می رود که کسی کسی را می پاید و می خواهد ببیند او چه می کند و از چیزهایی پنهان و رازهایی آگاه شود که برایش سودمند است.
#فرهنگی
@jpz09399909120
12.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاشت بلوط واهمیت آن
کاشت بلوط در ظروف دور ریختنی پلاستیکی.
علت کاشت درختان مثمر بومی بلوط اهمیت آنها و کم آب بودن و عمر طولانی 2 هزار ساله است.
#ایده
#بازیافت
#طبیعت
#فرهنگی
@jpz09113931202
🔸 در نروژ هر کس کتابی بنویسد دولت 1000 نسخه از نویسنده آن میخرد و در اختیار مردم قرار میدهد با این روش هم سطح مطالعه مردم و هم انگیزه نویسندگان برای نوشتن بیشتر میشود
#ایده
#فرهنگی
@jpz09399909120
جالبه بدونید مدرسه های ژاپن سرایدار ندارند
🔹در ژاپن دانش آموزان تا ۱۰ سالگی امتحان ندارند. آن ها تا این زمان یاد می گیرند که چگونه زندگی کنندو ارزش هایی چون مسئولیت و عدالت را می آموزند.
#فرهنگی
#تربیتی
@jpz09399909120
این قفسه ها را همه جای هلند می بینید. آدمها کتابهایشان را میگذارند.و هرکسی می تواند کتابی برای خواندن بردارد و دوباره برگرداند.خیلی ها هم کتابی را در محل های عمومی مانند پارک و قطار و یک نیمکت رها می کنند.کتاب را بخوانید و دوباره رها کنید.
#فرهنگی
#تربیتی
@jpz09399909120
کمتر کسی از ماها داستان دوازده برادر و ننه سرما و چله بزرگ و چله کوچیکه رو برای بچهها و نوه هایش تعریف میکنه .
متن زیر را بخوانید و به اشتراک بگذارید، تا نسل امروزمون هم
اینارو یاد بگیرن
چلهی بزرگ ...
چلهی کوچک ...
چارچار ...
سده ...
اَهمنوبهمن ...
سیاهبهار ...
و سرماپیرزن ...
زمستان به دو بخش تقسیم میشه :
چله بزرگ(چله کلان )
چله کوچک (چله خرد )
_ چله بزرگ از
( اول دی ماه تا دهم بهمن ماه)
وچهل روز کامل میباشد .
_ چله کوچک از
( یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه )
و ۲۰روز کامله
وبه همین دلیل چون ۲۰ روز کمتر است ؛چله کوچک نامیده شده است .
غروب آخرین روز چله بزرگ ( جشن سده) برگزار می شده
و مردم دور هم جمع می شدند درقدیم واز این جشن لذت می بردند ودر نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی بدور آتش، سده را جشن
می گرفتند.
این دو برادر
( چله بزرگ وچله کوچک )
در هشت روزی که در کنار همدیگر هستند آن ۸ روز را ( چار چار)
می نامند .
به ۴ روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک« چار چار» می گویند.
پس از چار چار نوبت به
« اهمن و بهمن» پسران پیرزن
(ننه سرما ) می رسد
که خودی نشان دهند.
۱۰ روز اول اسفند را (اهمن )
۱۰روز دوم اسفند را ( بهمن)
می گویند .
واین ۲۰ روز ممکن است
آنقدر بارندگی باشد که این دوبرادر به دوچله طعنه بزنند .
با توجه به شعری که قدیمی های نازنین می خواندند::
(اهمن وبهمن ،
آرد كن صدمن ،
روغن بیار ده من ،
هیزم بکن خرمن،
عهده همه بامن )
تا اینجا ۲۰روز از اسفند به نام اهمن وبهمن نامگذاری شده اند .
می ماند ۱۰ روز آخر اسفند ماه که :
۵ روز اول( سیاه بهار ) نام گرفته وشعری هم که قدیمی ها میخوانند :
سیاه بهار شب ببار و روز بکار
از این شعر هم مشخص می شود
در این ایام شبها بارندگی فراوان
بوده وروزها کشاورزان مشغول
کشت وزراعت بوده اند ،
۵ روز آخر هم (سرماپیرزن) نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی ،گاهی همراه با باد واکثر اوقات از آسمان تگرگ می بارد ؛
که قدیمی های دل پاک، براین باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده ومُهرههای آن به زمین میريزد.
حیف است بچه های ما اینها را نشنوند و این قصه ها از صفحه روزگار پاک شوند
تقویم تبری شامل ۱۲ ماه ۳۰ روزه است که به ترتیب فردینه ما، کِرچه ما، هره ما، تیرِ ما، مردالِ ما، شروینه ما، میرِ ما، اونهِ ما، ارکه ما، دِ ما، وهمنه ما و نوروز ما نام دارند
مبداء سال طبری از دوم مرداد ۱۳۳ سال پیش از هجرت، مصادف با پادشاهی قباد ساسانی و حاکم شدن فرزندش کیوس بر تبرستان است.
از آنجا که دوازده ماه سی روزه برابر سیصد و شصت روز خواهد شد، پنج روز اضافه محاسبه نمیشود. پنج روز اضافه هر سال پیتِک نامیده شده و به آخر سال اضافه میشود. اهالی سعی میکنند که این پنج روز را در دامان طبیعت به استراحت بگذرانند. به ششمین روز اضافه سالهای کبیسه ششک گفته میشود.[۳]
سال طبری با فردینه ما (مرداد ماه) آغاز و با نوروز ما (تیر ماه) پایان میپذیرد.
امیر تیمور قاجار (همدوره محمدشاه قاجار) ماههای طبری را چنین میشمارد.[۱]
سیوماه و کرچ و هره ماه و تیردگرهست مردال و شروین و میرچو اونه مه و ارکه ماه است و دهزپی وهمن و هست نوروز اخیرپتک را بدان خمسه زائدهبه آئین هر کس صغیر و کبیر
.
#فرهنگی
#عمومی
@jpz09399909120
موزاییکهای زرد با خطوط برجسته موازی برای تشخیص مسیر و عبور نابینایان نصب شده
هیچ وسیلهای در این مسیر قرار ندهید
#آموزشی
#فرهنگی
@jpz09399909120
❓ آیا ميدونستيد كه در ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ روزهای هفته بدین گونه بوده است؟
ﮐﯿﻮﺍﻥ ﺷﯿﺪ = ﺷﻨﺒﻪ
ﻣﻬﺮﺷﯿﺪ = ﯾﮑﺸﻨﺒﻪ
ﻣﻪ ﺷﯿﺪ = ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ
ﺑﻬﺮﺍﻡ ﺷﯿﺪ = ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ
ﺗﯿﺮﺷﯿﺪ = ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ
ﻫﺮﻣﺰﺷﯿﺪ = ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ
ﻧﺎﻫﯿﺪﺷﯿﺪ ﯾﺎ ﺁﺩﯾﻨﻪ = ﺟﻤﻌﻪ
اکنون به نام روزهای هفته دقت کنید:
ﮐﯿﻮﺍﻥ ﺷﯿﺪ = ﺷﻨﺒﻪ
Saturday = Satur + day
Saturn = ﮐﯿﻮﺍﻥ
—
ﻣﻬﺮﺷﯿﺪ = ﯾﮑﺸﻨﺒﻪ
Sunday = Sun + day
Sun = ﺧﻮﺭ (ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ) = ﻣﻬﺮ
—
ﻣﻪ ﺷﯿﺪ = ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ
Monday = Mon + day
Moon = ﻣﺎﻩ
ﺑﻬﺮﺍﻡ ﺷﯿﺪ = ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ
Tuesday = Tues + day
Tues = God of war = Mars
Mars = ﺑﻬﺮﺍم
—
ﺗﯿﺮﺷﯿﺪ = ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ
Wednesday = Wednes + day
Wednes = day of Mercury
Mercury = ﺗﯿﺮ
—
ﻫﺮﻣﺰﺷﯿﺪ = ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ
Thursday = Thurs + day
Thurs = Thor = day of Jupiter
Jupiter = ﻫﺮﻣﺰ
—
ﻧﺎﻫﯿﺪﺷﯿﺪ ﯾﺎ ﺁﺩﯾﻨﻪ = ﺟﻤﻌﻪ
Friday = Fri + day
Fri = Frig = day of Venues
Venues = ﻧﺎﻫﯿﺪ!
غربی ها اسم روز هاى هفته را از فرهنگ غنی ایرانی گرفتن
مرجع:تاریخ باستان جلد 10 صفحه 1985
@jpz09113931202
#فرهنگی
#اموزش_زبان
@jpz09399909120
📍ریشه تاریخی جشن شب چله (شب یلدا)
نام اصلی جشنِ آخرین شبِ پاییز، جشنِ چله بود. در دوران ساسانی با فراگیر شدن سواد و استفادهٔ بیشتر از مجموعهالفباهای پهلوی، به دلیل برگرفتهشدنِ این الفباها از الفبای سریانی، بسیاری از واژههای سریانی نیز وارد زبان پارسی شد. از جمله واژه یلدا (به معنای تولد) که به جای جشن چله مورد استفاده قرار گرفت.
جشن چله، یک جشن ایرانی قدیمی و مرتبط با آیین مهرپرستی است. ایرانیان باستان به چهلروزِ اول زمستان «چلهٔ بزرگ» و به بیستروزِ پس از آن «چلهٔ کوچک» میگفتند. در این چهلروز، سوز و سرما به اوج خود رسیده و در بیستروز بعدی نیز با وجود گرمتر شدن نسبیِ هوا، اما سرما همچنان ادامه داشت.
پر واضح است در دنیای قدیم که هنوز خبری از وسایل گرمابخش امروزی مثل شوفاژ و بخاری نبود، عبور از زمستان با جمعآوری هیزم و استفاده از تنها وسیلهٔ گرمابخش یعنی آتش، کاری بس دشوار بود. همچنین یخزدن آبها، شستشو را بسیار سخت میکرد و به طور کلی زمستان برای اجدادِ ما، دورانی بسیار دشوار بود. لذا برای تقویت روحیه در مواجهه با این دوران سخت، در آخرین شب پاییز، جشن شب چله را برگزار و در این جشنِ نمادین، از ایزد مهر (میترا) برای عبور از چلهٔ زمستان، طلب یاری میکردند. سفرهٔ شب چله را با میوهها و خوراکیهای سرخرنگ (زیرا سرخ، رنگی گرمابخش و نماد آتش بود) همچون انار و هندوانه و سیب و سنجد میآراستند و به شادی و رقص پرداخته، از ایزد مهر سلامتی طلب میکردند.
بر پایهٔ باورهای باستانی ایرانی، ایزد مهر در این شب متولد شد تا به مبارزه با سرما بپردازد. از همین روی، نام سریانی یلدا (بهمعنای میلاد و تولد) نیز برای این شب بهکار رفت تا به تولد میترا نیز اشارهای داشته باشد.
این جشن یکی از کهنترین جشنهای ایرانی و یادگار نیاکان ماست که طی هزارانسال با کمترین تغییر، خود را تا به امروز رسانیده است. ما نیز به پیروی از نیاکانمان، این سنت نیکوی ایرانی را حفظ کرده و آن را پاس میداریم.
شب چله بر شما خجسته باد 🍉🌹❤️
#فرهنگی
@jpz09399909120
پشیز ، خردترین واحد پولی در دوره ساسانی بوده که نام کوچکترین سکه آن دوره بوده است. در زبان عامیانه به هر چیز کم ارزش پشیز گفته می شود.
#تاریخی
#فرهنگی
@jpz09399909120