eitaa logo
تبلیغ نوین
3.4هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
64 فایل
کانال اطلاع رسانی تبلیغ نوین جامعة الزهراء سلام الله علیها در ایتا http://payamenashenas.ir/asemani لینک ناشناس جهت ارسال انتقادات و پیشنهادات https://eitaa.com/joinchat/2408186780C7829e5411b لینک دوره ها
مشاهده در ایتا
دانلود
حس مبهمی به سراغم آمده بود حسی که هم شبیه نگرانی بود و هم در پی زلالی خاصش، میشد آرامشی را دید کلافه بودم و بی حوصله دست بر شکمم کشیدم‌... «پسرم این روزها انگار خیلی به پدرت وابسته تر شده ام شاید هم علتش تو باشی حالا من به اندازه ی دو نفر دلتنگ اویم» گاه به خودم تشر می‌زدم! کجا رفته است مگر؟! همین بغل گوشت، در همین شهر... فقط پیش پیش تو نیست! دارد دینش را ادا می کند دارد برای کشورش، برای دینش برای ناموسش، برای تو عرق می ریزد... استرس را او باید داشته باشد که نکند دود گاز اشک آور نادان های وسط خیابان، ریه ی کسی از نیروهایش را ببرد یا ضربه ی باتومی سر یکیشان را بشکند یا تیری که با بی رحمی از لوله ی تفنگی خارج می شود در سینه ی یک جوانی بخورد؛ که آن وقت جواب مادرهایشان را چه بدهد؟! چند نفس عمیق می کشم و خودم را آرام می کنم پیامکی را روانه اش میکنم تا آیه الکرسی را بخواند. و بعد یکی از گروه های مجازی ام را باز می کنم یک نفر، اعضای گروه را برای راهپیمایی فردا دعوت کرده است، بلافاصله پیام دیگری می آید کسی با تندی نوشته است آه و نفرین مردم پشت سر این نظامی ها و مردمی است که به راهپیمایی بروند، همه ی کشت و کشتارهای خیابانی، کار همین نظامیان است آنهایند که می خواهند کشور را ناامن کنند و بعد خودشان جمع و جورش کنند تا بگویند که ما توانستیم! دلم هری میریزد... ناگهان به یاد همسر شهید مدافع حرمی میفتم که در کوچه و بازار می شنید:« همسرت برای چقدر رفت؟!» کانال اطلاع رسانی تبلیغ نوین جامعة الزهراء سلام الله علیها در ایتا ⬇️⬇️ @jz_resane
سپرده بودم به خدا شاید هم امام زمان گفته بودم خودتان حل کنید این گره را من نمیتوانم من بلد نیستم انگار اینطور خودم را آرام کرده بودم داشتم زندگیم را می کردم یک روز اتفاقی چشمم خورد به آیه ای از قرآن گفتند به موسی:« تو و خدایت بروید بجنگید، ما همینجا منتظر میمانیم.» چه خوب بلدم قرآن بخوانم و عمل نکنم! ؟! کانال اطلاع رسانی تبلیغ نوین جامعة الزهراء سلام الله علیها در ایتا ⬇️⬇️ @jz_resane